پیشینه یلدا
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود «سعدی»
شب یلدا یکی از شبهای مهم در ایران باستان بوده و اگر بخواهیم از اهمیت شب یلدا و اینکه از چه تاریخی در گاهشمار گنجانده شده باید گفت؛ به نظر می رسد از زمان داریوش یکم در تقویم رسمی ایرانیان باستان گنجانده شده است. شب نشینی و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت کهن است که با گذشت زمان از آن دوره تا کنون نه تنها از اهمیت آن کاسته نشده بلکه در نزد ایرانیان جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد و هر سال با شکوه تمام برگزار می گردد. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی، هند و اروپایی، به این موضوع پی بردند که آخرین روز پاییز کوتاهترین روز و اولین شب زمستان بلندترین شب سال می باشد و پس از این شب رفته رفته از طول شب ها کاسته و به طول روزها افزوده می شود و به همین دلیل آن را شب مهر یا شب زاده شدن خورشید نام گذاشتند که آغاز سال نیز به شمار می رفت. باید گفت در دوران باستانی در فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد آغاز میشد.
در نوشته ها و متون کهن بسیار زیادی از این شب یاد شده و نام آن در کتاب های گذشتگان آمدهاست که شب یلدا را ، شب اول زمستان و شب آخر پاییز ذکر کرده اند که اول دی و آخر آذر می باشد و آن شب را درازترین شبها در تمام سال می دانستند و در آن شب یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی می رسد و به باور آنان شبی منحوس و نامبارک می باشد در برخی آثار دیگر شب یازدهم دی ماه را شب یلدا ذکر کرده اند. در باور ایران باستان تاریکی نماینده نیروهای اهریمنی بود و چون در تاریکی طولانیترین شب سال، نیروی اهریمنی بیشتر دوام دارد این شب در نزد آنان نحس به شمار می رفت و با آمدن شب آتش می افروختند تا هر آنچه از نیروهای اهریمنی و شیطانی وجود دارد نیست و نابود شود و همه مردم کنار هم جمع شده و با شرخوشی و شادمانی شب را به جشن و پایکوبی گذرانده و با خوردن انواع خوردنی ها و میوه ها ، نوشیدن نوشیدنی های لذت بخش، شادی و پایکوبی کرده و به گفتگو می پرداختند و سفره ای ویژه پهن می کردند، انواع میوه های تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره می گذاشتند. میَزد نام سفره شب یلدا بود و در آن انواع خوراکی ها را می چیدند که شامل میوههای تر و خشک، آجیل و… بود، و به افتخار مهر یا خورشید که این جشن برایش برگزار میشد می گستردند. در مراسم های ایران باستان برای هر مناسبتی یا جشن و سرور ی، سفره ای میگستردند که بر آن انواع ابزار دعاو نیایش مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، خوردنی هر فصل و خوراکهای گوناگون، و نیز خوراک مقدس می گذاشتند. شب یلدا را شب خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ هم میدانند.
ریشهٔ واژه یلدا و واژگان مترادف آن
یلدا بهمعنای زایش است و شب چله هم که مترادف شب یلداست به این دلیل است که چهل روز پس از آغاز فصل زمستان می باشد که به آن چله بزرگ می گویند و بیست روز بعد از آن را چله کوچک می گویند ابوریحان بیرونی آن را میلاد اکبر می نامد و منظور از آن را میلاد خورشید است. بیرونی در کتابش، از روز اول دی ماه، با عنوان خور نیز یاد کرده است. مسعودی در تاریخش آن را خُره روز آورده، و برخی منابع دیگر خرم روز ذکر کرده اند. یلدا به فاصله زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر یعنی آخرین روز پاییز تا طلوع آفتاب در اول ماه دی یعنی نخستین روز زمستان گفته میشود. خانوادههای ایران کنونی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوهها و رایجتر از همه هندوانه را به هر شکل ممکن خریده و دور هم نوش جان می کنند. خوردن تنقلات، قصه گویی بزرگان و ریش سفیدان برای جوانترها و دیگر اعضای فامیل و همچنین تفالی به دیوان حافظ از دیگر آیین های مرسوم این شب است.
یلدا در سرتاسر ایران
در جای جای ایران زمین از گذشته تا کنون یلدا گرامی داشته شده و همچنان مردم چهار گوشه ایران این آئین را همه ساله جشن می گیرند. از آذربایجان شرقی و غربی در شمال شرق کشور گرفته تا بوشهر در جنوب و از خراسان تا اصفهان و شیراز و دیگر نقاط کشور . حال به بخشی از شکل های گوناگون برپایی این جشن در نقاط مختلف می پردازیم. در شمال ایران و آذربایجان رسم است شب چله هدایایی که با شکل ویژه ای آراسته شده و خوانچه نام دارد به خانهٔ تازه عروس می فرستند. مردم آذربایجان در یک سینی بزرگ هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را دور تا دور آن می گذارند. اما در شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانهٔ عروس میفرستند. اردبیل؛ خانوادهها شب یلدا دور هم جمع میشوند و تا پاسی از شب با هم شب نشینی میکنند. هندوانه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و… از جمله خوراکیهایی است که در استان اردبیل مرسوم هست، و در شب یلدا برای تازه عروس از طرف خانواده داماد هندوانه تزئین میکنند و با سایر هدایای می فرستند. شب یلدا یا شب چله اصفهانی ها تقریبا مانند دیگر نقاط ایران است. به این معنی که فامیل و بستگان به خانهٔ بزرگ فامیل میروند و دور هم پای کرسی جمع میشوند. با آجیل و میوه از خود پذیرائی میکنند تا پاسی از شب و گاهی تا نزدیک صبح مینشینند، شاهنامه میخوانند و فال حافظ میگیرند. بزرگترها هم داستان یا خاطره تعریف میکنند. تازه دامادها با هدیه به خانه عروس میروند. آجیل شب یلدا، کشمش، گردو، بادام، انجیر و خرما است. میوه شب یلدا هم انار، هندوانه، سیب است. غذای شب چله معمولا پلو ماهی یا یکی از غذاهای محلی مانند کوفته، دلمه، چرب و شیرین و دیگر غذاها است. در بوشهر مردم با رفتن به خانه بزرگترها جشن می گرفتند. هندوانه شب یلدا در بوشهر از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
واژه یلدا در خراسان به این شکل بکار برده نشده و آن جا به شب چله یا چله نشینی معروف بوده است. در این شب آیینها و رسمهای ویژه ای وجود داشته که به نظر می رسد در دیگر مناطق ایران چندان متداول نبوده است و به آن شب چراغ میگفتند. در این استان بیشتر لبو یا چغندر، شلغم و شربت و شیرینی خوراکی های شب یلدا به حساب می آمد. مردم خوزستان تا سحر چشم به راه قارون افسانهای می نشینند. در فارس سفرهٔ شب یلدای شیرازی ها مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. هندوانه، خرما، رنگینک، حافظ خوانی جزو جدایی ناپذیر مراسم این شب است. در قزوین خوردن میوههای مختلف به ویژه میوه هایی که قرمز رنگ، که به شبچره معروف بود، همراه با خوراکیهای دیگر کاری پسندیده بود و زمستان پربرکتی را نوید میدهد. در کردستان مانند دیگر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد که هنوز به همان نام قدیمی اش شو چله خوانده میشود. در سنندج مرکز استان کردستان از قدیم با دلمه و نان سنگک از مهمانها پذیرایی می کردند و این به یک رسم مورد قبول در این شهر تبدیل شدهاست.
در گلستان سر سبز نیز شب یلدا یک شب بسیار مهم است. دور هم نشینی گرد کرسی و خواندن فال حافظ و فردوسی خوانی و گفتن داستان، خوردن آجیل و میوه مخصوصاً هندوانه، انار، پرتقال، و شیرینیهایی مانند مَت و کَسمَک و بیدار ماندن تا صبح از آداب این شب است. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نخواهد کرد و در زمستان سرما از مصون خواهد ماند. در لرستان شب چله در میان مردم مناطق لر نشین دارای آداب خاصی است و به آن شو اول قاره میگویند. شب نشینی، دید و بازدید اقوام، فال چهل سرو، فال حافظ، پختن و خوردن غذاهای خاص این شب از برنامههای ویژه شب یلدا در شهرهای مختلف این نواحی است. اما همدانیها در این شب فال سوزن می گیرند. در گلپایگان قدیم هم شب یلدا این رسم بود. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی شعر میخواند. دخترکی پس از تمام شدن هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مخاطبان شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. آداب شب یلدا؛ خوراکیها: برای جشن یلدا، سفرهای پهن میشود که به آن سفره یلدا یا چله میگویند و با انواع خشکبار، توت خشک، برگه زدآلو، انجیر، برگه خشک شده میوه ها و میوه تازه بخصوص انار، هندوانه و انار دان شده تزئین میشود. انار و هندوانه جزو مهمترین ملزومات شب یلدا هستند. همچنین آجیل شب یلدا نیز در ایران طرفدار بسیاری دارد. شاهنامه خوانی: شاهنامه خوانی از دیگر رسومی ست که از دیرباز در میان ایران مرسوم بوده است و جز جدایی ناپذیر شب یلدا است. فال حافظ: مرسوم است که در این شب بزرگ خانواده تفألی به دیوان حافظ میزنند و اهل ذوق و شاعری، سرودههای خود را برای دیگران میخوانند.
پیشگش الی گشت به شما، غزلی ناب از استاد سخن شیخ مشرف الدین سعدی شیرازی پیرامون یلدا،
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود یار با یار سفرکرده به تنها نرود
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
بر دل آویختگان عرصه عالم تنگست کان که جایی به گل افتاد دگر جا نرود
هرگز اندیشه یار از دل دیوانه عشق به تماشای گل و سبزه و صحرا نرود
به سر خار مغیلان بروم با تو چنان به ارادت که یکی بر سر دیبا نرود
با همه رفتن زیبای تذرو اندر باغ که به شوخی برود پیش تو زیبا نرود
گر تو ای تخت سلیمان به سر ما زین دست رفت خواهی عجب ار مورچه در پا نرود
باغبانان به شب از زحمت بلبل چونند که در ایام گل از باغچه غوغا نرود
همه عالم سخنم رفت و به گوشت نرسید آری آنجا که تو باشی سخن ما نرود
هر که ما را به نصیحت ز تو میپیچد روی گو به شمشیر که عاشق به مدارا نرود
ماه رخسار بپوشی تو بت یغمایی تا دل خلقی از این شهر به یغما نرود
گوهر قیمتی از کام نهنگان آرند هر که او را غم جانست به دریا نرود
سعدیا بار کش و یار فراموش مکن مهر وامق به جفا کردن عذرا نرود
شادی هایتان هزار هزار بار بلندتر از شب یلدا!