رازهایی جذّاب درباره تفاوت های زن و مرد
آقایان سکوت را به خصوص هنگام خستگی و گرفتاری، دوست دارند و زنان گفت و گو و مذاکره را دوست دارند. از این رو، مرد باید هنر گفت و گو را یاد بگیرد و زن نیز باید به سکوت مرد بها بدهد؛ به ویژه هنگام ورود مرد به خانه، که توجّه زن و شوهر به این تفاوت، انتظارات را منطقی می کند. منظور آقایان از گفت و گو، جنبه دریافت اطلاعات است، امّا منظور خانم ها این است که آن را لذت بخش و موجب تخلیه روانی خود می دانند. بنابراین، توصیه می شود که مردان روزانه حداقل 20 دقیقه با همسران خود صحبت کنند؛ آن هم دوستانه و در مکان و زمان مناسب، که خیلی در رفع این نیاز اثرگذار خواهد بود.
مرد باید هنر گفت و گو را یاد بگیرد و زن نیز باید به سکوت مرد بها بدهد.
آقایان معمولاً کلی نگر و زنان جزئی نگر هستند. زنان به جزئیات زندگی و رفتاری با دقت نگاه می کنند و در حافظه خود جای می دهند. از این رو مردان باید متوجه این نگرش باشند و شخصیت زنان را دریابند و زنان هم نباید حساسیت بیش از حد به مسائل جزئی و رفتارهای کم اهمیت داشته باشند. به همین دلیل است که مردان معمولاً فوق تخصص گم کردن جوراب، دسته کلید و... را دارند و زنان همیشه آن را به راحتی برای همسرشان پیدا می کنند!
اظهار نظر دیگران برای خانم ها بسیار مهم است، ولی برای مردان اهمیت کمتری دارد.
مردان با گفتن «دوستت دارم» در قلب زن نفوذ می کنند و زنان با گفتن کلمات مردانه چون «در سایه تو آرامش می گیرم و به تو افتخار می کنم» در قلب مردان نفوذ می نمایند. پس خانم ها به همسرشان افتخار کنند و مردان به زنان شان محبت نمایند.
عشق، در مردان از راه چشم و در زنان از راه گوش وارد قلب می شود. برای مردان آنچه که می بینند، دارای اهمیت بیشتری است، ولی برای زنان آنچه که می شنوند، مهم تر است. پیام های بصری برای آقایان و پیام های سمعی برای خانم ها اهمیت بیشتری دارد.
خانم ها در ابتدای زندگی بسیار فداکارند، اما به تدریج به سمت خودخواهی و خودرأیی حرکت می کنند، اما مردان در اول زندگی عاطفی و در میانسالی ناسازگار و در اواخر زندگی وفادارتر و عاطفی تر می شوند. به همین دلیل، خانم های میانسال به بالا از قهر کردن شوهر شکایت می کنند. علت بهانه جویی و یا قهر کردن مردان مسن، نیاز آنان به توجه بیشتر است.
عشق، در مردان از راه چشم و در زنان از راه گوش وارد قلب می شود.
مردان بیشتر به روابط جنسی و زنان بیشتر به روابط عاطفی اهمیت می دهند، از این رو، زنان باید هنر کام بخشی مردان را داشته باشند و مردان نیز باید به عواطف زنان پاسخ مناسب بدهند و نیازهای روحی و عاطفی و روانی زنان را تأمین کنند.
مردان، هدف گرا هستند و زنان رابطه گرا؛ برای همین خانم ها مسائل مادی را با همجنس حساب و کتاب می کنند و نمی توانند رئیس بین خودشان را بپذیرند، ولی آقایان به راحتی با یک نفر به عنوان رئیس از جنس خودشان کنار می آیند.
برای خانم ها جذابیت اجتماعی آقایان و برای آقایان جذابیت جسمانی خانم ها مهم است. پس یک مرد خوب باید در اجتماع و مهمانی ها، مخصوصاً در جمع خانواده همسر، به وجهه اجتماعی و رفتار خود توجه ویژه کرده و به همسرش و رفتار با او در جمع دیگران توجه کند. برای همین است که خانم ها بعد از مهمانی، از اینکه شوهرشان کنار سفره نزدیک آن ها نبوده یا در جمع خانوادگی جدا از زنش نشسته است، احساس بدی دارند و گاهی آن را ابراز می کنند. خانم ها نیز همان گونه که اسلام عزیز سفارش ویژه کرده است، باید به وضعیت جسمانی، رفتاری، پوششی خود در مقابل همسرشان توجه نمایند.
مردها ثبات روحی بیشتری دارند و زنان انعطاف پذیری بیشتر، که گاهی این حالت مثبت است و گاهی عدم ثبوت شخصیت باعث اثرپذیری بی جا از دیگران و آسیب رساندن به زندگی شخصی و خانوادگی می شود. پس مردها مواظب باشند این ثبوت شخصیت باعث عدم رشد معنوی و اجتماعی آن ها نشود و انعطاف پذیر شوند، چون گاهی انسان به دلیل تغییرناپذیری نمی تواند اخلاق و رفتارهای زشت خود را ترک کند. خانم ها نیز توجه کنند هر دوست و آشنای مهربانی نمی تواند راهنما و مشاور خوبی برای زندگی آن ها باشد، چون گاهی بعضی افراد که ما از آن ها اثرپذیری داریم، افرادی خوب، ولی ناآگاه و جاهل هستند و چه بسا به زندگی ما آسیب برسانند؛ هرچند ما را دوست داشته باشند!
غالباً زنان برای دلگرم کردن همسران خود از کلمات احساسی استفاده می کنند. یک مرد ممکن است این گونه سخنان را به عنوان کلماتی که همسرش برای اعلام رضایت و موافقت با او بیان می دارد، تلقی کند؛ یا شاید احساس ناراحتی کند، چون متوجه می شود که همسرش برای ادامه مکالمه و گرمی و شور آن، از این کلمات استفاده می نماید؛ در حالی که او در آن هنگام حوصله مکالمه طولانی را ندارد. همچنین خانم ممکن است احساس کند که چون همسرش هنگام صحبت کردن او، این الفاظ را به کار نمی برد، به او توجه نمی کند.
غالباً زنان برای دلگرم کردن همسران خود از کلمات احساسی استفاده می کنند.
زنان معمولاً در مکالمات، سؤالات بیشتری می پرسند، چون سؤال کردن را راهی برای ادامه گفت و گو می دانند؛ در حالی که مردان پرسیدن را راهی برای کسب اطلاعات بیشتر می دانند.
مردان کمتر دوست دارند سؤالات شخصی را بپرسند، چون آن ها فکر می کنند که اگر همسرم قرار است چیزی به من بگوید، خواهد گفت: اما زنان تصور می نمایند اگر سؤال نکنند، شوهرشان فکر می کند او بی تفاوت است. همچنین مردان، سؤالاتِ زیاد را نشان دهنده کنجکاوی بی جای سؤال کننده می دانند؛ در حالی که به نظر زنان، بیانگر ارتباط قوی و صمیمی میان زوجین است.
مردان هرگاه به سخنان همسر خود گوش می دهند، سعی دارند سریعاً راه حلّی کلّی برای مشکلات مطرح شده پیدا کنند، اما زنان موشکافی و پرداختن جزء به جزء حل مسأله را ترجیح می دهند. زنان، اغلب مشکلات خود را با زنان دیگر در میان می گذارند و از تجربیات یکدیگر استفاده می کنند. البته گاهی در این درد دل کردن ها، به علت اینکه طرف مقابل آگاهی کامل ندارد، راهکارهای اشتباه ارائه می دهد و آسیب جدی به زندگی خانم وارد می شود.
مردان، مسائل مربوط به شغل خود را در اولویت کارهای خود قرار می دهند. مردان دوست دارند مشکلات را خودشان حل کنند و کمتر کسی را به مشورت بگیرند، چون دوست دارند به دیگران بفهمانند که شایستگی و توانایی انجام کارهای خود را دارند. به همین دلیل، دوست ندارند کسی در کار آنان دخالت کند یا برای آن ها تعیین تکلیف نماید یا موقعیت شغلی و اجتماعی شان را دست کم بگیرد.
اما برعکس، زنان زندگی را از دیدگاه عشق و احساسات خود می نگرند و برای آنان رابطه عاشقانه و بیان احساسات در اولویت همه کارهاست. آنان از اینکه با کسی هم فکری و مشورت کنند، ناراحت نمی شوند. زنان دوست دارند مردان به صحبت های آنان به خوبی گوش دهند و از دادن راه حل یا توصیه، هنگام درد دل کردن آن ها، خودداری کنند؛ یعنی مهارت گوش کردن را بیاموزند.
زنان دوست دارند مردان به صحبت های آنان به خوبی گوش دهند و از دادن راه حل یا توصیه، هنگام درد دل کردن آن ها، خودداری کنند.
مردان، معمولاً همین که زنان شروع به صحبت می کنند و می خواهند چند کلمه درد دل نمایند، طبق روحیه غریزی خود، راهکار ارائه می دهند، که این موضوع زنان را عصبانی می کند؛ چراکه زنان از این راه می خواهند احساسات خود را بروز دهند و به قول معروف می خواهند با ناز و غمزه، عشق مرد را به جوش آورند.
همچنین وقتی زن در خلوت با همسرش از خانواده شوهر گله می کند، انتظار دارد شوهرش فقط حق را به او بدهد، چون در این صورت، انگار تمام دردها و عقده ها و فشارهای روحی و روانی زن تمام می شود. جالب اینکه کل داستان به همین راحتی به پایان می رسد، چون اگر زن مقصّر و ضمناً با انصاف باشد، همین که شوهرش او را درک کرد، بعداً به اشتباه خود اعتراف می کند.
مردان دوست دارند کمتر مورد انتقاد قرار بگیرند و اگر اشتباهی انجام دادند، از طریق غیر مستقیم به آنان تذکر داده شود، تا قدرت و توانایی هایشان زیر سؤال نرود.
مردان هنگام بروز مشکلات و ناراحتی ها، دوست دارند مشکلات را در خود بریزند و از راه تفکر، مشکل خود را حل کنند. اما بر عکس، زنان دوست دارند درباره آن صحبت کنند و از دیگران برای چاره اندیشی کمک بطلبند. به این علت است که بعضاً در زمان بروز مشکلات، مردان در فکر فرو می روند تا راه حل پیدا کنند، اما زنان شروع به صحبت و سر و صدا و کارهای شتاب زده می نمایند و از سکوت مردان هم عصبانی می شوند.
مردان هنگام بروز مشکلات و ناراحتی ها، دوست دارند مشکلات را در خود بریزند و از راه تفکر، مشکل خود را حل کنند.
هنگامی که مردان گرفتار حل مشکلات هستند و در خود فرو رفته اند، زنان تصور می کنند شوهرشان از او فاصله گرفته است و نسبت به او بی توجه است. برعکس، هنگامی که زنان از مشکلات خود دم می زنند، مردان تصور می کنند که زنان می خواهند آن ها را مقصر جلوه دهند.
مردان دوست دارند همیشه تأثیرگذار باشند و زنان دوست دارند مورد حمایت واقع شوند. بر این اساس، مردان از اینکه عشق خود را نثار کنند، لذت می برند و زنان از اینکه مورد توجه شوهر واقع شوند، احساس آرامش می کنند.
ابراز عشق مردان به صورت منقطع است؛ گاهی بسیار مهر می ورزند و گاهی در عشق و مهرورزی آنان وقفه ایجاد می شود؛ آن هم به این دلیل است که اولاً، کار و موقعیت های اجتماعی برای مرد در اولویت است و ثانیاً، مردان بسیار پس از سیراب شدن از عشق، نیاز دارند مقداری از معشوق خود فاصله بگیرند، چون آنان تصور می کنند که آزادی فردی از آن ها سلب شده است. اما زنان چون عشق شان مستمر است، از این حالتِ دور شدن مردان به هراس می افتند؛ غافل از اینکه پس از مدتی این ابراز عشق به جای خود بازمی گردد.
زنان به دلیل اینکه میزان هورمون هایشان متغیّر است، گاهی دچار احساسات منفی می شوند، اما برخلاف مردان که در حالت افسردگی در خود فرو می روند، زنان دوست دارند مورد حمایت قرار گیرند. زنان قبل از آغاز عادت ماهیانه، به شدت شکننده، زودرنج و افسرده می شوند و بیش از مواقع دیگر به حمایت و توجه مرد نیاز دارند، تا بتوانند این دوره بحرانی را پشت سر بگذارند.
منبع: کتاب رازهای تسخیر قلب همسر، مسلم داودی نژاد، ص44-51