شهر دادلی | DUDLEYTOWN
روستایی که به «روستای نفرین شده» مشهور است و یکی از پر رمز و رازترین شهرهای متروک آمریکا است. سال های سال، افرادی که به مسایل شکار ارواح علاقه داشتند، با داستان هایی که از شهر دادلی به گوششان می رسید، هیجان زده می شدند. روستایی ویران شده که به محاصره ی ارواح و شیاطین درآمده بود و ساکنان آن به یکباره و بدون گذاشتن رد پایی از خودشان ناپدید شده بودند! گفته می شود که این مسائل به دلیل نفرینی به وجود آمده، اما این نفرین تا چه اندازه واقعیت دارد؟
بسیاری از افراد اعتقادی به نفرین و مسائل اینچنین ندارند و آن را فقط زاییده ی تصورات و تخیلات مردم می دانند اما خیلی زود در نوشته ای که در مورد شهر دادلی می خوانید، متوجه ی موضوع عجیب و غریبی می شوید، چه اسم آن را نفرین بگذارید و چه چیز دیگر! جایی دور دست در شمال غربی ایالت Connecticut آمریکا در سایه ی کوه ها، بقایای روستای کوچکی به نام دادلی که البته به آن شهر هم گفته می شود، وجود دارد. با اولین قدمتان به این منطقه کاملا متوجه می شید که رونق خانه های دادلی مدت ها پیش از بین رفته است و زمین آن چیزی بیشتر از یک جای متروک و خالی است.
حالا شهر دادلی به جایی تبدیل شده که فقط مسیر نوردان و افراد ماجراجوی علاقه مند به ماجراهای ترسناک جرات رفتن به آنجا را دارند. در دهه ی ۱۷۰۰، گروهی از کشاورزان به نزدیکی ایالت Connecticut آمدند اما هیچ وقت آن را به عنوان شهر اصلی خودشان انتخاب نکردند. خانواده ی دادلی صاحب زمین های آن منطقه شدند و به بقیه ی مردم اجازه دادند تا به آنجا بروند و در آن زندگی کنند، از آن جا که این منطقه برای کشاورزی مناسب نبود، این گونه بود که در دهه ی ۱۸۰۰ این منطقه متروکه شد. با توجه به گفته هایی که وجود دارد، اگر شما به این شهر بروید و بخواهید وسیله ای از آن را به همراه خودتان برگردانید، مطئما نفرینی دامن گیرتان خواهد شد.
ظاهرا تاریخچه ی این نفرین به زمان پادشاهی هنری VII بر می گردد، در آن دوران ادموند دادلی به دلیل خیانت به تاج پادشاهی سر بریده شد. از آن زمان به بعد بود که این باور به وجود آمد که خانواده ی دادلی نفرین شده است نفرینی که دامن همه ی فرزندان و نوادگان آن ها را هم می گیرد. بر سر همه ی اعضای خانواده ی دادلی یک حادثه ی وحشتناک گذشت، بچه هایش به یکباره ناپدید شدند، برادرش دیوانه شد، همسرش از بیماری سل مرد و خودش هم به اعماق جنگل ها رفت و دیگر هیچ وقت خبری از او نشد. در طول سال های بعد گزارشی هم داده شد که بر طبق آن دو خانم به شهر دادلی رفته اند و مرتکب خودکشی شده اند. یکی از این خانم ها در نامه ای که از او به جا مانده گفته بوده که قبل از اینکه خودکشی کند، شیاطین را دیده است، البته تاریخ دانان محلی بر سر این موضوع با هم اختلاف دارند و بعضی از آن ها بر این باورند که این خانم بر اثر نارسایی های کلیوی مرده است و اصلا هیچ وقت به شهر دادلی نرفته است.
امروزه شهر دادلی به یک ملک شخصی تبدیل شده است و ورود به آن قدغن است. با این حال افراد ماجراجویی که از آنجا دیدن می کنند گفته اند که یک جسم عجیب و صداهای مشکوکی شنیده اند.