احمد معظمی پس از سریالهای تلویزیونی «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، «سارق روح»، «جاده چالوس» و فیلم سینمایی «حریم شخصی» با یک نگاه متفاوت سراغ یک مساله اجتماعی رفته است. «ترور خاموش» عنوان سریالی است که پس از ایام عزاداری روی آنتن شبکه یک رفته است. سریالهای مختلفی در چهار دهه اخیر در حوزه مواد مخدر ساخته شده است؛ از «آئینه عبرت» گرفته تا «مسافر». اما همچنان این مساله ظرفیت دراماتیک و البته ضرورت اجتماعی بالایی برای پرداختهای نمایشی دارد. «مرگ خاموش» عنوان سابق سریال معظمی بود و او در مورد تغییر نام سریال میگوید مسائلی که در حوزه مواد مخدر در حال رخ دادن هستند، شبیه یک ترور خاموش است. همین نگاه امنیتی به این مساله اجتماعی وجه تمایز این سریال با آثار پیشینش است. با معظمی درباره این طراحی و پژوهش این سریال همصحبت شدیم:
نکتهای که درباره این سریال وجود دارد، قیاس آن با سریال «گاندو» است. شاید به خاطر خلاصه داستانی که وجود دارد یا فضای امنیتی که در سریال هست یا حضور کلمه «ترور» در عنوان سریال.
در این سریال بحث امنیتی وجود دارد، ولی موضوع ما مواد مخدر است و ساختار و فضاسازی و دکوپاژ هیچ سریالی شبیه هیچ سریال دیگری نیست. باید به ساختار توجه داشت، که ساختار یک اثر با آثار دیگر یکسان نیست. در بخش امنیتی هم چون موضوع مواد مخدر است، به بخش کلان مواد مخدر میپردازیم و این پروندهای واقعی مربوط به چند سال اخیر است. اما این قیاس را قبول ندارم.
خودتان این قیاس را شنیدهاید؟
خیر. کسانی که درباره سریال نظر دادند، چنین قیاسی نداشتند، چون ساختار کار متفاوت است. بدون اینکه بخواهیم برای هر دو سریال ارزشگذاری کنیم.
مهمترین دلیلی که دوست داریم سریال را پیگیری کنیم، ساختار ثابت این سریال است؛ یعنی طوری نیست که تکیه بر کاراکتر داشته باشد یا ما به دنبال شخصیت برویم. یعنی قصهها و ساختار داستان باعث میشود پیگیر باشیم نه آدمها.
این را باید دقت کنید که در ترور خاموش همه شخصیتها شناسنامهدار هستند. این خیلی مهم است؛ شخصیتهایی که شروع و پایان درست دارند. واقعا نویسندههای این کار و طراحهای فیلمنامه و آقای ترابنژاد بهعنوان نویسنده واقعا زحمت کشیدند. دو سالی درگیر متن بودند. یکونیم تا دو سال تحقیق کرده و روی متن کار کردند و چندین بار بازنویسی صورت گرفت.
احتمالا موقع ساخت، نمونههای قبلی را که در حوزه اعتیاد و مواد مخدر ساخته شده، در ذهن داشتید.
بله. سعی کردیم کلیشهای نشود.
ما سریال آئینه عبرت، مسافر و... را در این حوزه داشتیم و تعدادی شخصیتهای کلیشهای را در ذهن داریم. چقدر سعی شد نگاه متفاوتی در ترور خاموش ارائه شود؟
این نکته واقعا مهم است. یک سوژه همانند مواد مخدر دغدغه همه است و الان هیچکس نمیتواند این را انکار کند. همیشه این مساله را در مصاحبههای خود بیان کردهام که بحث ستاد مبارزه با مواد مخدر اول باید در خانه و خانواده شکل بگیرد. واقعا این مساله مهمی است.
مسائلی که در حوزه مواد مخدر در حال رخ دادن هستند، شبیه یک ترور خاموش است. همین نگاه امنیتی به این مساله اجتماعی وجه تمایز این سریال با آثار پیشین احمد معظمی است.
یکی از دغدغههای اصلی خود من بهعنوان فیلمساز این بود که همیشه دوست داشتم قصهای را بسازم که موضوع آن مواد مخدر باشد و ما از کف خیابان تا بخش مافیا و کلان را نشان دهیم. هر چه قصه ما جلوتر میرود، سریال جذابتر میشود و به پیچیدگیها و اتفاقاتی که در خط کلی داستان است، بدون هیچ گلدرشتی پرداخته می شود . مینیاتوری از کنار کف خیابان رد شدیم و به بحث مافیا رسیدیم و درنهایت به جایی میرسیم که همه اتفاقات از آنجا نشات میگیرد. این روند قصه را جذاب میکند.
تفاوتی که ترور خاموش با دیگر سریالهای با موضوع اعتیاد دارد، این است که با دید امنیتی به مساله نگاه میشود.
بله، دقیقا همینطور است.
این هراس را نداشتید که با این شکل نگاه بخش مهمی از مخاطبانتان را از دست بدهید؟ چون این تلقی وجود دارد که عموم مردم این شکل روایتها را دوست ندارند.
خیر، اتفاقا اینچنین نیست. چون این موضوع برای من خیلی مهم بود که عکسالعمل مردم چطور است. این را از اطراف خود متوجه میشویم. مثلا در منطقهای که زندگی میکنم سوپرمارکت دارد، همسایه دارد، نانوایی دارد و همه اینها وجود دارد و جالب اینکه جاهایی که میرویم و صحبتهایی که میشود، نشان میدهد که مخاطب پای این سریال نشسته است. چه نوجوان و چه پیرمرد 70 ساله و چه جوان 35 ساله واقعا این سریال را دنبال میکنند و این عین واقعیت است. بهشدت بین جوانان با 5، 6 قسمت گل کرده است. چون دست روی چیزی گذاشتیم که بهروز است و نگاه ساختاری آن هم بهروز است و زحمت بابت آن کشیده شده و درباره آن فکر شده است و اینچنین نبود که بهراحتی انجام شود.
زحمتی که پای سریال کشیده شده کاملا مشخص است و عجلهای به معنای شتابزدگی در آن وجود ندارد. نقدی که به این چند قسمت وارد میشود این است که اطلاعاتی که میشنویم، خیلی بیشتر از اطلاعاتی است که میبینیم. یعنی حجم دیالوگهایی که مستقیم به ما اطلاعات میدهد، بیشتر از آن چیزی است که میبینیم. قطعا توجه به این تناسب داشتید؛ اتفاقاتیکه ممکن است در تصویر 10دقیقه طول بکشد، با سهجمله میشنویم.
در چنین کارهایی این دیالوگهایی که ردوبدل میشود جاهایی شاید به ذهن تماشاچی برسد و ممکن است قدری شعاری هم باشد.
منظورم اشاره مستقیم است؛ مثلا اطلاعاتی که پلیس میدهد، مستقیم است، به جای اینکه با تصویر ببینیم.
در تلویزیون باید این اتفاق رخ دهد. در سینما نیستیم که با یک امر 90دقیقهای طرف باشیم و در تلویزیون حتی باید یکسری اطلاعات چندجا تکرار شود. باید مساله کاملا جا بیفتد، ولی با تنوع تصویری و اتفاقاتی که در بخش تصویری انجام دادیم سعی کردیم این برای تماشاچی جا بیفتد و او را اذیت نکند. درباره همه اینها فکر شده و واقعا لازم است.
خودم که صد بار پلانها را گرفتم و تصویری کردم، صداگذاری و اتالوژی آن را رفتم، درباره موسیقی شنیدم و هنوز هم خودم سریال را میبینم، خیلی چیزها برای من هنوز جذابیت دارد؛ یعنی دوست دارم آن دیالوگها را دوباره بشنوم.
وقتی کل قسمتها را با خلاصه قسمتها مقایسه میکنیم، حس میشود که خلاصه قسمتها جذابتر است، چون یکسری بخشهای اضافه در آن نبودند. سریال راه افتاده یا هنوز اتفاق اصلی در آن رخ نداده است؟
خیلی از اتفاقات اساسی حتی از قسمت یک راه افتاده است.
برخی دوستان کارگردان اصطلاحی دارند که سریال باید قوام بیاید یا جا بیفتد.
الان خیلی از منتقدان سینما که کار را میبینند و نظراتشان را برای من میفرستند، بهشدت از کار راضی هستند. از قسمت یک عملا کار راه افتاد و همینطور جلو میرود و در هر قسمت یک مورد برجسته را رو میکنیم.
در قسمت یک شاهد پرداختن به مساله کودکهمسری بودیم و اتفاقا مساله روز بود. این از خوششانسی شما بود یا از تدبیرتان که آنچیزی که رویش دست گذاشته بودید دو سه روز قبل در دنیای واقعی اتفاق افتاده بود؟
تدبیر بود و کمی هم شانس که مصادف با پخش سریال شد.
چیدمان بازیگر برای یک مجموعه کار سختی است و شرایط خاص خود را دارد و اینکه سعید راد را از ابتدا در ذهن داشتم. معمولا سعید راد را همیشه در نقشهای عصیانگر و نقشهایی که همیشه اکت بدنی داشته استفاده کردهاند و قالب بدنی پرتحرک را به او دادهاند.
ترور خاموش ازجمله سریالهای پرستاره تلویزیون است. اداره این همه ستاره و انتخاب بازیگر به چه صورت بود؟
کلا در هر مجموعهای که بخواهم شروع کنم سعی دارم چیدمانی که برای بازیگران دارم، چیدمان متفاوتی باشد که کمتر در تلویزیون کار کرده باشند؛ یعنی زیاد در هر شبکهای که مشاهده میکنید نباشند. این ایده اصلی بود، ولی در واقعیت این است که وقتی متن نوشته میشود، چیدمان بازیگر برای یک مجموعه کار سختی است و شرایط خاص خود را دارد و اینکه سعید راد را از ابتدا در ذهن داشتم. معمولا سعید راد را همیشه در نقشهای عصیانگر و نقشهایی که همیشه اکت بدنی داشته استفاده کردهاند و قالب بدنی پرتحرک را به او دادهاند.
البته این قالب برای قبل از انقلاب بود. بعد از انقلاب کار پرتحرک انجام ندادند.
در دوئل هم این را میبینید، که با ماشین این همه آرتیستبازی داشتند. اما برای نقش سعید راد در این داستان، قالبهای پیشین را میشکنیم و او را در نقش یک متفکر و استاد دانشگاه نشان میدهیم که در حوزه مواد مخدر در سطح کلان تدریس میکند و بهعنوان یک مشاور درگیر پروندههای مواد مخدری میشود. این خودش جذابیت ایجاد میکند. سعید راد ابتدا گفته بود من همان قالب را پیش بروم بهتر است و من گفتم اعتماد کن و این اعتماد را کرد. وقتی دو تا سه سکانس شخصیتی که مهربان و متفکر است را بازی کرد، بیننده هم این نقش را پذیرفت و بهشدت با سعید راد همراه شد. یکباره قالب را میشکنیم. درباره پرویز فلاحیپور هم همین است؛ یعنی در «شب دهم»، «شهرزاد» و... شخصیتهایی متفاوت وجود دارد و یکباره شخصیت اینچنینی را بازی میکند. این خیلی برای تماشاچی جذابیت دارد. اینها خیلی متفاوت است و واقعا سالها درباره اینها گپ زده شده و دورخوانی داشتیم. یک ماه تا یک ماهونیم همه دورخوانی داشتیم. از آقای راد عزیز گرفته تا همه بازیگران اینطور بودند. خانم فراهانی و بقیه بازیگران کار را دوست داشتند و دغدغه همه بوده است. زمانی که فیلمبرداری میکردیم، با جان و دل بازی میکردند؛ یعنی در اصل دغدغه همه ما است.
با آقای مرتضی اصفهانی قبل از ترور خاموش کار کرده بودید؟
بله، اولین کار با آقای اصفهانی در سریال «سارق روح» بود که طراح فیلمنامه بودند.
سر صحنه هم میآیند؟
بله. آقای اصفهانی سر صحنه حضور دارند و مشاور هستند و در خیلی از صحنهها بهشدت ایدههای عالی میدهند که در راستای بهتر شدن کار است و «ترور خاموش» دومین اثری است که با ما همکاری دارند.
فیلمنامه را خودشان مینویسند یا ایده را به آقای ترابنژاد میدهند و ایشان مینویسند؟
آقای اصفهانی طراح کلی فیلمنامه هستند و طرح کامل را مینویسند و آقای ترابنژاد هم بهعنوان نویسنده متن را به نگارش درمیآورند، ولی در طول مسیر نظارت روی متن دارند.
توصیههایی که میکنند برای فیلمنامه بود یا برای انتخاب بازیگر هم پیشنهاد دارند؟ آنطور که شنیدم مسلط بر سینما هستند.
بله. بهشدت فیلمنامهنویس قویای هستند.
دوره گذراندهاند؟
ایشان ۲۰ سال است در نگارش فیلمنامه در کارهای سینمایی و تلویزیونی فعالیت میکنند و در حوزه دانشگاه هم فعالیت دارند. انسانی باسواد و فعال و جدا از متن، مشاور خود من هستند؛ یعنی سینما را کاملا میشناسند.
چند وقت اخیر به خاطر برخی مسائل حاشیهای، شایعه شد که ستاره اسکندری در تلویزیون ممنوعالتصویر است. آیا برای عدم پخش قسمتهایی که او حضور داشته، به شما فشار نیاوردند؟
بهتر است درباره این صحبت نکنم.
پس بوده که نمیخواهید صحبت کنید.
خیر. این در حوزه تهیهکننده است و در حوزه من نیست که درباره این موضوع صحبت کنم.
شما کارگردان کار بودید و اگر به شما میگفتند برای پخش سریال باید تصویر ستاره اسکندری را از این کار دربیاورید چه میکردید؟
درباره این موضوع پرهیز دارم که کلا صحبت کنم، چون من به این اعتقاد دارم که هیولایی به نام مواد مخدر وجود دارد که دشمن مردم و نظام است و این خیلی مهمتر است که با آن بجنگیم و دغدغه من و شما و دیگران است و این بحث اصلا در حیطه من نیست که بخواهم نظر بدهم. این مساله را خود تهیهکننده تصمیم میگیرد که چه کاری انجام دهد. این دست من نیست. یکی از مسائل مهمی که توسط تلویزیون و سیما مهندسی میشود، بحث موضوعاتی همانند مواد مخدر است که دقیق و درست کار شود؛ یعنی این مهندسی را دارند که جزء برنامه خود تلویزیون و سیما باشد و خیلی خوب است که قصههایی از این قبیل را کار کنیم. حمایتی که تلویزیون از این سوژهها میکند، دستمریزاد دارد.
چقدر در سریال حذفی داشتید؟
یک جاهایی مثلا چند پلان باید درمیآمد که درآوردیم. یک جاهایی مثلا چهار دیالوگ باید درمیآمد که درآوردیم.
یعنی چه چیزی بود؟ ترسیدند تاثیر منفی بگذارد یا حرفهای سیاسی داشت؟
خیر. دیالوگی بود که تکراری بود؛ یعنی در سکانس قبل گفته بودیم و در این قسمت هم تکرار شده بود.
پس حذفیات فنی بود.
بله. میتوان گفت فنی بود.
گفته میشود این سریال به واسطه اهمیت موضوع، از سریالهای پرهزینه تلویزیون بوده است.
بله. ترور خاموش و فیلمنامههای اینچنینی، نیازمند لوکیشنهای زیاد است. کار کردن در تهران با این حجم لوکیشن و قیمت بالای اجارهها سخت است. جزء فیلمنامههایی است که 200 لوکیشن دارد و هرقدر جلو میروید، لوکیشنها اضافه میشود و دیگر اینکه بهشدت پربازیگر است. 45-40 بازیگر اصلی دارد و حدود 100-80 بازیگر میهمان و فرعی داریم. اینها مجانی کار نمیکنند و پول میگیرند. در نتیجه این برای تهیهکننده هزینه داشته، ولی آقای ابوالفضل صفری جزء تهیهکنندگانی است که دست کارگردان خود را نمیبندد و امکاناتی را که میخواهد، هرطور شده حتی اگر به ضرر خودش باشد، تهیه میکند و از کیفیت کار کم نمیکند. این برای ایشان مهم است که کیفیت کار حفظ شود و چیزی را که برای کارگردان موردنیاز است، به بهترین شکل تهیه میکنند. تهیهکنندهای که حس امنیت خوبی به کارگردان و کل کار خود میدهد؛ این مساله مهمی است و همه انگیزه دارند و با عشق کار میکنند.
منبع: روزنامه فرهیختگان