گوشی تلفن را گذاشت. ابروهایش را بالا داد و لبش را گزید. همکارش در حالی که وسایل کارش را توی کشوی میز می گذاشت با خنده گفت:
- خوش به حالت، مادرشوهرت میآد دنبالت.
- بروبابا، کاش نمی اومد.
- چرا؟! بهتر ازینه که توی گرما منتظر تاکسی باشی.
جوابی نشنید و چون دید سکوت به مصلحت است خداحافظی کوتاهی کرد و در را بست.
دینگ دینگ! زنگ پیامک که بلند شد، کیفش را برداشت و چادرش را انداخت سرش.
توی دلش غوغا بود. می دانست همین که برسد خانه، اول از همه، قابلمه ی غذای صندوق عقب ماشین را برمی دارد. بعد از غذا هم، شیشه شور، جاروبرقی و... بعد هم با خوشحالی می گوید:
- ببین، همه جا برق افتاد. خب حق داری، کار سنگینی داری، سخته که آدم هم توی اداره کار کنه هم خونه. خب خسته می شه.
و او مجبور است قابلمه غذای خودش را که دیشب تا دیروقت برایش گذاشته بود بگذارد توی یخچال. شاید تا بعداً آن را بخورند.
یکی از مواردی که اغلب خانواده ی جوان را دچار نگرانی می کند، توجه بیش از اندازه مادران به سلامتی پسرشان است. حتی اگر رابطه مسالمت آمیزی هم بین عروس و مادرشوهر باشد، باز هم این که مادرشوهر هر شب تلفن بزند تا ببیند بعد از یک روز سخت کاری آیا غذایی برای پسرش مهیاست یا خیر، مسأله ای دلچسب نیست.
یکی از مواردی که اغلب خانواده ی جوان را دچار نگرانی می کند، توجه بیش از اندازه مادران به سلامتی پسرشان است.
خانواده همسر معمولاً به خود اجازه می دهند که از تمام نگرانی ها و مسائل مشکل آفرین زندگی فرزندشان آگاه شوند و تقریباً همه خانواده ها به این امر توجه دارند؛ چراکه هنوز فرزندشان را یک بچه می بینند و تصور می کنند باید حلّال مشکلات آن ها باشند.
بهتر است قبل از بروز هر بحرانی، زوج جوان احساسات خود را نسبت به خانواده و شرایط محیط تربیتی خویش، برای همسرشان بازگو کنند تا اگر نگرشی انتقادآمیز نسبت به این فرهنگ دارند، کاملاً منصفانه آن را برای یکدیگر بیان کرده و حتی نگرش خانواده خود را نیز نسبت به همسرشان بیان کنند؛ چه مثبت و چه منفی (وقتی خانواده مخالف ازدواج فرزندش باشد) این درایت زوج جوان را می رساند که کاملاً نکات مسأله ساز و مشکل آفرین زندگی آینده شان را بشناسند و قبل از بروز هر اتفاقی برای حل آن اقدام کنند.
چه باید کرد؟
معمولاً مادرشوهرها و مادرزن ها، دوست دارند باری از دوش خانواده جوان بردارند، ولی چون دیدگاه خود را دلسوزانه می دانند تصور نمی کنند که این اقدام خیرخواهانه ممکن است گاهی زیاد مورد پذیرش آن ها نباشد؛ در حالی که از این حقیقت غافلند که این گونه حمایت های افراطی، ممکن است زمینه ساز رفتارهای نه چندان مطلوب نسبت به آن ها شود.
یک عروس بادرایت، ضمن اینکه اجازه می دهد مادرشوهرش هر کاری از دستش برمی آید انجام دهد، بهترین سپاس را نیز تقدیم او می کند. همچنین می تواند به مرور این همکاری را به گونه ای صورت دهد که مثلاً در روزهای خاصی انجام شود تا هم نیاز کمک و مساعدت بزرگ ترها را ارضا کرده باشد و هم کمک مناسبی گرفته باشد. این مسأله را نه تنها نباید با دید منفی نگریست، بلکه با رویی گشاده از آن استقبال کرد.
منبع: کتاب من و خانواده همسرم، نجمه مولوی، ص18-22