دوری از معنویت، مهم ترین عامل از دست دادن زمان و هدر رفتن عمر انسان هاست.

سارقان زمان خود را بشناسید
۲۷ خرداد ۱۳۹۷ 267 17.9 KB 18 0

سارقان زمان خود را بشناسید

اتلاف کننده های زمان اغلب روز ما را به هم می ریزند و از تمرکز ما بر اهدافمان جلوگیری می کنند. کمی تامل کنید؛ چرا ما درباره ی سرقت دارایی هایمان حساسیم، ولی در برابر سارقان زمانمان حساسیتی نشان نمی دهیم؟ آیا زمان را جزو دارایی های خود به شمار نمی آوریم، یا رهزنان زمان را نمی شناسیم؟ اگر زمان طلای نامرئی و بی رنگ است دزدان آن نیز معمولا پنهان و نامرئی اند. همه ی عوامل ضایع کننده ی زمان در ویژگی های شخصی ما ریشه دارند، می توان آن ها را در دو گروه جای داد:گروه نخست عوامل درونی (خود، اخلاق، تلقینات) و گروه دوم عوامل بیرونی (رویدادها، اخلاق دیگران و ارتباط آنان با ما).
گروه نخست: عوامل درونی اتلاف زمان
این عوامل را می توان به سه زمینه ی رفتاری، شناختی و عاطفی طبقه بندی کرد:
1.عوامل شناختی
الف) نداشتن اهداف کلی
اگر اهداف روشنی برای خود و حرفه تان تعریف نکرده باشید، مفهوم واقعی آنچه طی روز انجام می دهید، برایتان دور از ذهن خواهد بود.[1] بدون داشتن چشم اندازی از آینده در نخواهید یافت که زمانتان برای چه چیزی صرف می شود.
ب) نداشتن اولویت در کارها
بدون داشتن اولویت، نمی توانید کارهای مهم را از کارهای بی اهمیت تشخیص دهید. می پندارید هر کاری را که پیش آید باید انجام داد. بیش از حد کار می کنید، اما وقت ندارید که این کارها را به صورت اصولی انجام دهید در نتیجه، به نظر نمی رسد که هرگز به مقصد دست یابید.
این احساس را که «من می توانم هر کاری را انجام دهم» (اعتماد به نفس بیش از حد) در خود کنترل کنید. یاد بگیرید که کارها را ارزشیابی کنید و هر کاری را که بی اهمیت است، نادیده بگیرید.[2]
ج) ناتوانی در تصمیم گیری
هر تصمیم اشتباهی که شما برای خودتان بگیرید، از تصمیم درستی که دیگران برایتان می گیرند، بسیار بهتر است. اگر شما برای خود تصمیم نگیرید دیگران این کار را برای شما می کنند. در نتیجه، زمان شما صرف آزمون و خطای تصمیم های دیگران می شود. اگر ماهیگیری بیاموزید و نتوانید ماهی بگیرید بهتر از این است که دیگری به شما ماهی بدهد و فرصت آموختن ماهیگیری را از شما بگیرد.
سرعت تصمیم گیری تان را افزایش دهید، خود را به فرایند تصمیم گیری عادت دهید و با تصمیم گیری های کوچک خود را در این کار قوی کنید. این کار در برنامه ی تنظیم وقت مدیریت، زمان زیادی را برای شما ذخیره می کند.[3]
د) ناتوانی در واگذاری کارها به دیگران
برخی اصرار دارند که همیشه و همه جا (در محل کار و منزل) همه ی کارها را خود انجام دهند؛ کارهایی که ممکن است گاهی به آنان مربوط نباشد. این عادت نادرست به طور قطع زمان بسیاری را هدر می دهد.
در برابر این ادیشه که «من کار را بهتر و سریع تر انجام می دهم» مقاومت کنید و درباره ی درست انجام شدن کارها بیش از حد کمال طلب نباشید. کار را به دیگری واگذار کنید؛ اگر آن را درست انجام داد شما نیز از نتیجه ی کارش بهره می برید، وگرنه او را از فرصت فراگیری یک تجربه محروم نکرده اید. از سوی دیگر، اجازه ندهید دیگران وظایف خود را به شما بسپارند.[4]
ه) زندگی در گذشته
برخی امروزشان را با حسرت یا پشیمانی دیروزشان می گذرانند؛ فردا را در حسرت امروز و ... گذشته ها به راستی گذاشته اند و دیگر باز نمی گردند. این ویژگی زمان است. «اگر به گذشته های از دست رفته دل بسپاری برای آینده آمادگی ذهنی نخواهی داشت.»[5]
و) زندگی در آینده
ما از آینده جز آرزو بهره ای نداریم. پس تنها ثمره ی غم فردا خوردن، بزرگ شدن غصه ها، افزایش گرفتاری های ذهنی و ناتوانی در کارها بر اثر پرداختن به آرزوهاست. «هر روزی غم و غصه ی خود را به همراه دارد. اندوه فردا را به نگرانی های امروزت تحمیل نکن.»[6]

5b2601e7dc974.jpg

2.عوامل عاطفی
الف) ناشکیبایی در برابر مشکلات
با مشکلات عقلانی برخورد کنیم. برخورد احساسی با مشکلات که از ظرفیت پایین افراد در تحمل سختی ها سر چشمه می گیرد، موجب رویارویی شتاب زده و نسنجیده با آن ها، شدت یافتن مشکلات، سردرگمی بیشتر افراد و در نتیجه اتلاف زمان فراوان می شود.
ب) فشار های روانی
فشارهای روحی، افزون برکاهش کیفیت کارها، سبب اتلاف زمان می شوند. هنگامی که فرد آنچه را در نظر خود مجسم کرده و انتظار داشته، با واقعیت های موجود هماهنگ نمی بیند به فشارهای عصبی دچار می شود. واقع گرا بودن، در نظر گرفتن میزان توانایی خود و بشر در تغییرهای دلخواه و از همه مهم تر، اعتماد به قضا و قدر می تواند در کم کردن فشارهای روانی تاثیر چشم گیری داشته باشد.[7]
ج) بی علاقگی
به کارهایی که می خواهید انجام دهید، علاقه مند شوید تا بر زمین نمانند.[8]سودها و نتایج کارها و راه های دستیابی به اهدافتان را بیاموزید تا انگیزه ها و علایقتان بر پایه ی اولویت هایتان تقویت شوند، به باری به هر جهت، (دقت داشته باشید که ما معمولاً با علاقه، سراغ سارقان زمان می رویم.)
3.عوامل رفتاری
الف) گناه و دوری ازخدا
امام علی (ع) فرموده اند:« مقداری اندک از هوای نفس، عقل انسان را فاسد می کند.»[9] کسی که با گناه رابطه ی خود را با آفریننده ی زمان کم رنگ می کند، بی شک نخواهد توانست از زمانی که خداوند در اختیار او گذاشته است به طور مفید استفاده کند. دوری از معنویت، مهم ترین عامل از دست دادن زمان و هدر رفتن عمر انسان هاست.
ب) بی نظمی
بی نظمی و بی انضباطی موجب می شود فرد تمرکز خود را از دست بدهد و همیشه خود را در پایان به کارها ناتوان ببیند. افزون بر این، به افسردگی و ناامیدی دچار شود و پیوسته درجا بزند.
با عوامل بی نظمی مبارزه کنید:
- تنبلی، ضعف جسمانی یا حتی خستگی از کاری طولانی؛
- چیره شدن موفقیت های محدود بر انسان؛
- نداشتن اولویت بندی و مهلت کافی برای کارها؛
- ناتوانی در پیگیری امور؛
- نداشتن اهدافی که لازمه ی پویش و کوشش اند. این وضعیت به بی انگیزشی می انجامد.[10]
ج) تنبلی و ناامیدی
انسان بر اثر تنبلی و بی تحرکی اهراف را دست نیافتنی می پندارد. به همین سبب، تنبلی اغلب ناامیدی را در پی دارد و موجب می شود فرد زمان خود را به بطالت بگذراند.
د) شتاب زدگی
سرعت عمل داشته باشید، ولی شتاب زده رفتار نکنید؛ چون شتاب زدگی سبب دوباره کاری می شود.[11] انسان شتاب زده جوانب گوناگون کار را در نظر نمی گیرد و رفته رفته به بی دقتی در کارها دچار می شود. شتاب طمأنینه را نیز از انسان سلب می کند و او را به وسواس، فراموشی و تکرار کارها گرفتار می کند.[12] شتاب زدگی در ناآگاهی ریشه دارد[13]و ثمره ی آن احساس ضعف، فشار روحی و ناامیدی است.[14] پس با شناخت کافی از جوانب هر کار، می توان آن را بهنگام و بدون شتاب انجام داد.
ه) امروز و فردا کردن (به تعویق انداختن کارها)
هر روز کار ویژه ی خود را دارد[15]و هر کار، زمان خود را.[16]«کارها را به غیر زمان خود حواله نکن که سردرگم می شوی و به هدف نمی رسی.»[17] اگر کارها را به موقع آغاز کنید، دیگر به کوشش اضافی و ناامیدانه یا دست زدن به خطر در لحظه های پایانی نیازی نیست. اگر کاری چند دقیقه دیر آغاز شود، ممکن است پیامدهای آن تا چند روز، چند ماه یا حتی چند سال جبران پذیر نباشد.[18]
و) نیمه تمام رها کردن کارها
از نیمه تمام گذاشتن کارها خودداری کنید؛ زیرا انجام دوباره ی آنها افزون بر وقت گیر بودن، به نیروی تازه ای برای آغاز کار نیاز خواهید داشت.[19] بنابراین به عامل جدا کننده از کار بگویید: کمی صبر کنید تا کارم را به مقطع معینی برسانم به کار نگویید: باشد برای یک ساعت یا یک روز دیگر.[20]
از مهم ترین عوامل ناتمام گذاشتن کارها، باور نداشتن توانایی ها و استعدادهای خویش است. «اگر تصویر منفی از خودتان داشته باشید، اعتماد به نفستان کاهش یافته، در تصمیم گیری به مشکل برمی خورید و در انجام کارها به وسواس دچار می شوید و جرئت لازم را برای اجرا نخواهید داشت.»[21]
ز) بیکاری و وقت گذرانی
افراد بیکار از همه پر مشغله ترند. آنان هیچ گاه به اندازه ی کافی برای رسیدن به کارها فرصت ندارند. بیشتر کارهای آنان با تعویق انجام می شود. محیط به هم ریخته و کارهای معوق، بیش از هر چیز آنان را متاثر ساخته است.[22] وقت گذرانی حاصل بی برنامگی است.

 

5b2602018ff6f.jpg

ح) پراکنده کاری
امام علی (ع) فرموده اند: «کسی که به کارهای گوناگون بپردازد، تدبیرها کار او را سامان ندهد.»[23] اگر توانایی ها و کارهای اصلی خود را شناسایی نکنید، ناخواسته انواع گوناگونی از وظایف و مسئولیت های ناسازگار با یکدیگر و نامربوط به حوزه توانایی هایتان به شما هجوم می آورند[24]و زمان را از شما می دزدند.
ط) دخالت و کنجکاوی بیجا
خودتان را با کارهای دیگران درگیر نکنید؛ زیرا کارهای خودتان به اندازه ی کافی زمان برند. از خودتان بپرسید: چرا در کاری که مهم نیست یا به من ارتباطی ندارد، دخالت یا کنجکاوی کنم؟
ی) پرحرفی
اجتماعی بودن بیش از حد و خوش و بش کردن های غیر ضرور افراد پر حرف را به سوی شما می کشاند. به موقع و به اندازه حرف بزنید و به موقع خوش و بش کنید.


 

منبع کتاب زمان را نگه دارید- نوشته جواد پرویزی

----------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
[1]. جان ماکسول، صفت های بایسته ی یک رهبر.
[2].اقتباس از: الک مکنزی، مدیریت بهره وری زمان، ترجمه محمدرضا رضاپور، ص157-165.
[3]. محمدعلی حقیقی و محمدمهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص90.
[4] .همان، ص183-192.
[5]. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج2، ص316.
[6]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، 12، ص149 .
[7]. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص51.
[8]. همان، ص43.
[9]. یسیرالهوی یفسد العقل ( عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص64، ح824.
[10]. الک مکنزی، مدیریت بهره وری از زمان، ترجمه ی محمدرضا رضاپور،ص193.
[11]. فرحناز فردوسیان، ارزش وقت در اسلام، ص3.
[12]. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص38.
[13]. امام حسین (ع) ، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه ، ج2، ص30.
[14]. امام حسن عسگری (ع)، ابن فهد حلی، عده الداعی، ص136.
[15]. حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج13، ص169.
[16]. ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللآلی، ج1، ص293.
[17] .شیخ صدوق، خصال، ج1، ص100.
[18]. حسین پورآقاسی، حکایت های بهره وری، به کوشش آذر ویژه، ص99.
[19]. محمدعلی حقیقی و محمدمهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص99.
[20]. الک مکنزی، مدیریت بهره وری از زمان، ترجمه ی محمدرضا رضاپور، ص260.
[21]. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص50.
[22] .ع.ابراهیمی، برنامه ریزی وقت، ص32.
[23]. نهج البلاغه، ترجمه ی علی شیروانی، ص457.
[24]. کیت کنان، چگونه بر خویشتن مدیریت کنیم؟ ترجمه قاسم کریمی، ص11