0

حضرت آدم (ع) در کربلا

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

حضرت آدم (ع) در کربلا

هنگامی که حضرت آدم(ع) به زمین فرستاده شد، میان او و همسرش حوا جدایی افتاد. آدم(ع) برای یافتن همسرش، به جست وجو پرداخت.

 


در میانه راه، گذارش به کربلا افتاد. پس بی اختیار، اشک از چشمانش جاری شد و ابری از غم، دلش را تسخیر کرد. سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! آیا دیگر بار، دچار معصیتی شده ام که این حال به من دست داده است؟»

▪️خطاب رسید : ای آدم! گناهی از تو سر نزده است، بلکه در این سرزمین، فرزند تو ـ حسین(ع) ـ را با ستم، به قتل می رسانند.
عرض کرد: خدایا#حسین کیست؟ آیا از پیامبران است؟

ندا آمد: نه، پیامبر نیست، ولی فرزند پیامبر آخرالزمان ـ محمد بن عبدالله(ص)ـ است.

- خدایا! قاتل او کیست؟
- نامش یزید است؛ ملعون آسمان ها و زمین.

▪️در این هنگام، حضرت آدم (ع) به جبرئیل رو کرد و گفت: درباره قاتل حسین(ع) چه باید کرد؟
جبرئیل گفت: باید او را لعن کرد.

▪️آدم(ع) چهار بار یزید را لعن کرد و راه خود را در پیش گرفت و از سرزمین کربلا خارج شد.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

جمعه 22 شهریور 1398  5:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها