مرزهای واقعی بین کشورها تفاوت زیادی با آنچه ما تصور میکنیم، دارد. مرز بین فرانسه و سوئیس از میان رستورانی گذر میکند که زمان جنگ جهانی دوم، آلمانیها در طبقهی اول آن صبحانه میخوردند و افراد فراری از نازیها در طبقهی دوم پنهان میشدند.
اگر فکر میکنید بدون بلد بودن چند ورد از جادوهای هری پاتر هیچ راهی برای بودن همزمان در دو محل وجود ندارد، سخت در اشتباه هستید. بهطور قطع این امکان برای شما وجود دارد که همزمان در دو محل باشید. نقاطی که در ادامه معرفی میشوند شاهدی بر این ادعا هستند.
برخی محلها هستند که قرار داشتن در یک منطقه راضیشان نمیکند. فرق نمیکند که جزیرهای تکوتنها روی رودخانهای طویل باشد که موفق شده است خودش را همزمان در ایالات متحده و کانادا جا کند یا رستورانی که درست روی مرز فرانسه و سوئیس قرار گرفته است. مناقشات پیچیدهای حول مالکیت برخی از آنها وجود دارد. برخی از آنها بهسادگی از کنار چنین مسئلهای عبور کردهاند و وضعیت عجیبوغریب خود را با آغوش باز پذیرفتهاند؛ اما ۶ نقطه در بخشهای مختلف جهان وجود دارد که به معنای واقعی کلمه، میتوانید حضور همزمان در دو نقطه را تجربه کنید.
۱. اربیز فرانکو سوئیس؛ فرانسه و سوئیس

اگر نمیتوانید بین غذاهای فرانسوی و سوئیسی یکی را انتخاب کنید؛ این هتل و رستوران بهترین راهحل است. هتل-رستوران اربیز فرانکو سوئیس (L'Arbézie Franco-Suisse) که درست روی مرز بین فرانسه و سوئیس واقع شده است، در واقع همزمان متعلق به هر دو کشور است. پلههای ابتدایی هتل در فرانسه قرار گرفته است؛ اما به پلهی سیزدهم که میرسید دیگر پا به کشور سوئیس گذاشتهاید.
با توجه به اتاقی که در هتل رزرو میکنید و جهت ساخت اتاق، این امکان وجود دارد که شبها در فرانسه بخوابید و روزها در سوئیس دوش بگیرید. اگر غرابت این هتل بهقدر کافی شما را گیج نکرده است، فقط کافی است کمی صبر کنید تا زمان صرف غذا فرا برسد. رستوران به دو بخش تقسیم شده است؛ بخش فرانسوی و بخش سوئیسی و شما میتوانید هر کدام را که دوست دارید انتخاب کنید. طرف فرانسوی، محلی برای سرو انواع نوشیدنیها و خوراکهای ساده است؛ اما طرف سوئیسی غذاهای لذیذی سرو میکند. با این حال، اگر نمیتوانید تصمیم بگیرید فقط کافی است که پشت پیشخوانی در بین هر دو بنشینید.
هتل اربیز فرانکو سوئیس که ابتدا بهعنوان یک فروشگاه در سال ۱۸۶۳ آغاز به کار کرد، در نهایت روی خط علامتگذاریشدهای قرار گرفت که پس از جنگ جهانی دوم رسم شده بود؛ درست در تقاطع سوئیس بیطرف، منطقهی آزاد و منطقهی اشغالی. آلمانیها معمولا در رستوران طبقهی پایین و در سمت فرانسویها غذا میخوردند و مالک هتل، فراریها و پناهندهها را در طبقهی بالا پنهان میکردند؛ یعنی همان سمتی که از نظر فنی، سمت سوئیس به شمار میآید. پس از بازگشت صلح به منطقه، هتل و رستوران ویژگی فراسرزمینی خود را حفظ کردند.
۲. پتیگو؛ ایرلند شمالی و جمهوری ایرلند

تاریخ ایرلند شمالی و جمهوری ایرلند، تاریخی سراسر تفرقه است؛ اما میتوان ادعا کرد که هیچ شهری بیشتر از پتیگو (Pettigo) تجزیه نشده است. رودخانهی ترمون (Termon) شهر را به دو قسمت تقسیم میکند؛ یک نیم آن متعلق به جمهوری ایرلند است و نیم دیگر متعلق به اولستر (Ulster). کمیسیون تعیین مرز سال ۱۹۲۵ این رودخانه را به عنوان خط تقسیمکنندهی دو کشور برگزید. اما ظاهرا آنها حواسشان نبود که این رودخانه درست در وسط شهر جریان دارد.
علیرغم اینکه هر دو، نامی مشترک دارند؛ اما تفاوتی که بین آنها وجود دارد زمین تا آسمان است. در سمتی که متعلق به ایرلند شمالی است، پرچم بریتانیا به اهتزاز درآمده است، کیوسکهای قرمز رنگ نمادین در همهی نقاط شهر به چشم میخورد و پوند استرلینگ، ارز رسمی مبادلات است. در سمت دیگر، پرچم سه رنگ ایرلند برافراشته شده است، کیوسکهای تلفن سفید و آبی هستند و یورو ارزی است که به رسمیت شناخته میشود.
علیرغم اینکه هیچ مرز فیزیکی بین بخشهای شهر وجود ندارد، اما احتمال چنین چیزی در سال ۱۹۷۱ بهشدت زیاد بود. ترس از بمب مقامات بریتانیایی را واداشت تا دیوار کوچکی در سمت ایرلند شمالی یک رودخانه احداث کنند تا از عبور وسایل نقلیه از روی آن جلوگیری کنند. هرچند که این عمر این دیوار همیشگی نبود. اکنون، طبق گفتهی پرفسور مارگارت مارگارت اوکالاگان، پرفسور دانشگاه بلفاست، مرز فعلی هیچ تاثیری بر زندگی افراد ندارد:
بله، آنها دو واحد سرزمینی متفاوت هستند؛ اما، داخل اتحادیهی اروپا قرار داشتند و این هیچ تاثیری روی زندگی روزمره ندارد.
اما، این امکان وجود دارد که همزیستی هماهنگی که در شهر پتیگو وجود دارد، پس از برگزیت تغییر کند.
۳. بارله؛ بلژیک و هلند

بارله را شاید بتوان پیچیدهترین شهر مرزی در جهان دانست. بارله از بیش از ۲۰ قطعه زمین جداگانه تشکیل شده است که تعدادی از آنها بهطرزی باورنکردنی کوچک هستند و هر کدام متعلق به بلژیک یا هلند هستند. برخی از مناطقی که متعلق به یک کشور خاص هستند بهطور کامل با سرزمینهای تحت حاکمیت کشور دیگر احاطه شدهاند.
مرزهای سردرگمکنندهی بارله هرتوگ (Baarle-Hertog) و بارله ناسائو (Baarle-Nassau)، دو منطقهی مرزی هلند و بلژیک، حاصل پیمانهای مختلف مبادلهی زمین بین دوکهای قرون وسطایی بود؛ که به موجب آن قراردادها، زمینها را بهطور دلخواه تقسیم میکردند. این معاهدات موجب شدند که خطوط مرزی درست از میان خانهها و ساختمانهای امروزی رد شود و حیاطها و مغازهها را به دو نیم تقسیم کند. هر کدام از بخشها دارای شهرداری، ادارهی پلیس و ایستگاه آتشنشانی خود است. خانهها و فروشگاههایی که در هر دو کشور واقع شدهاند، مالیات خود را بر اساس کشوری که در ساختمان در آن باز میشود، میپردازند. برخی از مدیران رستورانها نیز کاشیهای کف ملک خود را نشانهگذاری کردهاند تا مرز بین دو کشور را نشان بدهد.
۴. جزیرهی کورنوال؛ کانادا و ایالات متحده

برخلاف سایر مناطق، در بیر تاویل بین مصر و سودان، دعوا بر سر نخواستن است
کورنوال آیلند بخشی از منطقهی آکوساسنه موهاک نیشن (Akwesasne Mohawk Nation) است و در میان رودخانهی سنت لارنس قرار گرفته است که از میان چند سرزمین مختلف عبور میکند. با توجه به موقعیت منحصربهفرد کورنوال آیلند، این جزیره در واقع سرزمین رهاشده و بیطرف بین انتاریو، کبک از کانادا و هوگانسبورگ در ایالت نیویورک است.
بازدید از این جزیره و در آن واحد قرار گرفتن در دو استان کانادایی، برای آمریکاییها کار بسیار دشواری است. ادارهی گمرک و مهاجرت در سال ۲۰۰۹ از این جزیره منتقل شده است. این کار پس از اعتراض موهاکها به تصمیم کانادا مبنیبر مسلح کردن ماموران خود اتفاق افتاد. در نتیجه، گردشگران آمریکایی برای رسیدن به جزیره، ابتدا باید با استفاده از یک وسیلهی نقلیه خود را به یک پل برسانند، سپس از گمرک عبور کنند و در آخر، به خانه برگردند. یک مرکز اشاعهی آثار فرهنگی و هنری در این جزیره وجود دارد که دارای پنلهای هنری، ادبی و اطلاعاتی برای بازدیدکنندگان است تا مطالب بیشتری دربارهی بومیان موهاک منطقهی آکوساسنه (Akwesasne) در اختیار آنها قرار بدهد.
همچنین، کالج سفر به مناطق بومی شمال آمریکا نیز در جزیرهی کورنوال وجود دارد که در آمفی تئاتر خود، کارگاههایی دربارهی صنایع دستی بومی و جشنوارهها و سایر گردهماییهای آنها برگزار میکنند.
۵. کوه اورست؛ نپال و چین

مرتفعترین قلهی جهان به قدری گسترده و پهناور است که دامنهی آن دو کشور را در بر میگیرد و قلهی آن، در حقیقت، همزمان در هر دو کشور قرار دارد. اگر تا به حال به مسیر پیادهروی به اورست نگاه کرده باشید، میدانید که هم از سمت شمال از کشور چین و هم از سمت جنوب از کشور نپال، به این قله دست یابید.
صعود به قله از هیچ کدام از کشورها کار راحتی نیست. در صورت صعود از نپال، باید ۱۱۰۰۰ دلار برای دریافت مجوز کوهنوردی دریافت کرد و با اینکه اخذ مجوز از چین ارزانتر است، اما این کشور بهخاطر سختگیری در اعطای مجوز به متقاضیان معروف است. صرفنظر از اینکه کدام مسیر را میپیمایید، زمانی که به قله میرسید، در واقع همزمان در هر دو کشور قرار میگیرید. بنابراین، اگر فتح قله را بهتنهایی دستاورد مهمی تلقی نمیکنید، میتوانید به این فکر کنید که آن زمان، یک پایتان در چین قرار داشت و پای دیگر در نپال.
۶. بیر تاویل؛ مصر و سودان

بیشتر اختلافات ارضی مربوطبه ادعاهای مالکیت کشورها بر سر شهر یا بخشی از یک سرزمین است؛ اما، این اختلاف ویژه درست برعکس آن است. مناقشه بر سر بیر تاویل (Bir Tawil)، که زمینی به وسعت ۸۰۰ مایل مربع بین مصر و سودان است، بر سر این نیست که کدام کشور مالک آن است. بلکه، اختلافات مربوطبه آن است که کدام کشور مالک آن نیست. چرا که بیر تاویل اساسا یک قطعه بیابان است و در اختیار داشتن آن فایدهای برای کشورها ندارد.
در سال ۱۹۰۲، بریتانیاییها نقشهای اصلاحشده از منطقه را ترسیم کردند که بیر تاویل را به مصر اضافه میکرد و مثلت حلیب را به سودان (مثلث حلیب، منطقهای بارور است که هر دو کشور چشم طمع به آن دوخته بودند). چون بیر تاویل زمینی بیاستفاده و نابارور است، مصر سالها این اختلاف اختیاری تعیین مرز قلمرو را ادامه داده است و ادعای مالکیت مثلث حلیب را مطرح میکند. مصر از همهی حق و حقوق خود نسبت به بیر تاویل چشمپوشی کرده است و سوادن نیز آن را نمیخواهد. این کار باعث شده است که بیر تاویل به جدیدترین سرزمین بدون مالک روی سطح این کرهی خاکی تبدیل بشود. نه به این دلیل که مسیر دستیابی به آن دشوار است یا اینکه چندین کشور توامان خواهان مالکیت آن هستند؛ بلکه به این خاطر که کشورها بر سر اینکه کدام یک مالک آن نیست با هم در رقابت هستند.
اگر همزمان تحت مالکیت دو کشور بودن را بتوان یک ویژگی منحصربهفرد دانست، تحت قیمومیت هیچ کجا نبودن مسئلهای جالبتر به نظر میرسد.