0

جشن های فراموش شده ایران باستان (قسمت سوم)

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

جشن های فراموش شده ایران باستان (قسمت سوم)

جشن های فراموش شده ایران باستان (قسمت سوم)

جشن های فراموش شده ایران باستان (قسمت سوم)

تاریخچه ی استفاده از گاه شمار در ایران به حدود دو هزار سال قبل از میلاد مسیح و همچنین قبل از پیدایش زرتشت برمی گردد.

مهر

در سانسکریت، میترا در اوستا و پارسی باستان، میثر در پهلوی، میتر و در پارسی، مهر گفته می شود که از ریشه ی سانسکریت آمده به معنی پیوستن. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند. مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان.

میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته ی روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است. مهر، ایزد همواره بیدار و نیرومند است برای یاری کردن راستگویان و برانداختن دروغگویان و پیمان شکنان.

مهر از برای محافظت عهد و پیمان و میثاق مردم گماشته شده است. از این رو، فرشته ی فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز از او پوشیده نمی ماند. برای آنکه از عهده ی نگهبانی برآید، اهورا مزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده است.

مقام مهر در بالای کوه (هرا) است، جایی که نه روز است و نه شب، نه گرم است و نه سرد، مهر از آن جا بر ممالک آریایی نگران است. مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستم دیدگان آگاه گشته به یاری آنان می شتابد.

ایزدمهر در اصل مجزا از ایزد خورشید بوده اما بعدها آن دو را یکی دانسته اند. مورخان یونانی مهر را میترس خوانده و گفته اند ایرانیان خورشید را به اسم (میترس) می ستایند. از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح آن دو با یکدیگر آمیخته شده اند. نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه به عهده ی ایزد مهر است.

آبان

در اوستا، آپ، در پارسی باستان، آپی و در پارسی، آب گفته می شود.

در اوستا بارها (آپ) به معنی فرشتگان نگهبان آب استعمال شده و همه جا جمع آمده است. نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را آبان می دانند ایزد آبان، موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد.

به سبب آنکه (زو) که یکی از پادشاهان ایران بود، در این روز با افراسیاب جنگید و او را شکست داد و او را از ملک خویش بیرون کرد، ایرانیان این روز را جشن می گیرند دیگر آن که چون مدت 8 سال است در ایران باران نبارید مردم بسیاری تلف گردیدند و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد بنابراین ایرانیان این روز را جشن می گیرند آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار می گیرد.

آذر

در اوستا و در پارسی باستان و پهلوی، آتر و در پارسی، آذر می گویند. آذر فرشته ی نگهبان آتش و یکی از بزرگ ترین ایزدان است. آریائیان (هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند. ایزد آذر نزد هندوان آگنی خوانده شده است و در (ودا) کتاب کهن و مقدس هندوان، از خدایان بزرگ به شمار رفته است. آفت آب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می گیرد.

دی

در اوستا، داثوش یا دادها به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و غالباً صفت اهورا مزدا است و از آن مصدر (دا) به معنی دادن و آفریدن است. در خود اوستا صفت دثوش (دی) برای تعیین دهمین ماه اسفند شده است.

در میان سی روز ماه، روزهای هشتم و بیست و سوم به دی (آفریدگار، دثوش) موسوم است. برای این که سه روز موسوم به (دی) با هم اشتباه نشوند، نام هر یک را به نام روز بعد پیوند می زنند. دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.

بهمن

در اوستا، وهوومنه، در پهلوی، وهوومن در پارسی، وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: (وهو) به معنی خوب و نیک (مند) از ریشه ی من به معنی منش، پس یعنی بهمنش، نیک اندیش، نیک نهاد.

نخستین آفریده ی اهورا مزدا است و یکی از بزرگ ترین ایزدان مزدیسنا، در عالم روحانی مظهر اندیشه ی نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند. یکی از وظایف بهمن این است که گفتار نیک را تعلیم میدهد و از هرزه گویی باز می دارد.

خروس که از مرغکان مقدس به شمار می رود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را می راند و مردم را به برخاستن، عبادت و کار می خواند، ویژه ی بهمن است. هم چنین لباس سفید هم از آن وهمن است. همه ی جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده می شود.

اسفند

در اوستا، اسپنتا ارمتی، در پهلوی، اسپندر در پارسی، سپندارمذ، سفندارمذ، اسفندارمذ و سپندار و اسفند گفته شده مرکب از دو جزء: سپند، که صفت است به معنی پاک و مقدس، یا آرمتی هم مرکب از دو جزء: اول آرم که قید است به معنی درست و بجا و دوم متی ا ز مصدر من به معنی اندیشیدن. بنابراین ارمتی به معنی فروتنی، بردباری و سازگاری است و سپنته آرمتی به معنی بردباری و فروتنی مقدس است. در پهلوی آن را خرد و کامل ترجمه کرده اند. سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث و دختر اهورا مزدا خوانده شده است. وی موظف است که همواره زمین را خرم، آباد، پاک و باور نگه دارد. هر که به کشت و کار بپردازد و خانقاه کند خشنودی است اسپندارمذ را فراهم کرده است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده ی این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است. بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ می باشد.

  •  منبع: کتاب جشن های فراموش شده ایران باستان، نوشته بهروز بیگوند
یک شنبه 17 شهریور 1398  7:53 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
دسترسی سریع به انجمن ها