پیشگام در اتحاد! از حوزه و دانشگاه گرفته تا مذاهب و ادیان! خوش فهم و خوشبیان و "آزاد" در عمل! صاحبنظر و مسلط بر چندین زبان زنده دنیا، نویسنده، فیلسوف و تاریخپژوه. اینها تنها بخشی از صفات سید موسی صدر به گفته کسانی است که وجود امام را از نزدیک لمس کردهاند و یا او را از نزدیک میشناسند.
سید موسی صدر کیست؟
سید موسی صدر معروف به امام موسی صدر، فرزند سید صدرالدین صدر از مراجع عالیقدر شیعه که خود ماحصلی مشترک از حوزه و دانشگاه است البته نه در زمانی که آشتی نسبی بین این دو قطب مدرن و سنتی علم صورت گرفته است بلکه در زمانی که حوزه دانشگاه را نماد "روشنفکری و تجدد" و مخالفت با روحانیت میدانست و دانشگاه نیز نگاه مثبتی به حوزه نداشت و اهالی حوزه را متحجر میخواند.
امام موسی صدر و اقتصاد
او در چنین شرایطی به دانشگاه رفت و اقتصاد خواند، شاید آن زمان بسیاری معنای اقتصاد را هم نمیدانستند. اما او که سالها از جامعه خود جلوتر بود نیاز به اقتصاد دانستن را خیلی زود درک کرد. او با ترکیب آنچه از دانشگاه آموخته بود و تسلط خود بر مبانی اسلام نظریه «اقتصاد اسلامی« را مطرح کرد.
امروز پس از چهار دهه جای خالی امام موسی در عرصه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، منطقه و... جای خالی تفکر و منش امام موسی از خروجیهای حوزه و دانشگاه همانجایی که منش امام موسی از آنجا متبلور شده بود نیز خالی است.
امام موسی صدر نشان میدهد حقوق و مزایایی که مکتب اسلام برای نیروی کار در نظر گرفته بهمراتب بیشتر از مکاتب سرمایهداری و اشتراکی است. در آرا اقتصادی امام که همگی بر مبنای اسلام و مکتب اسلامی است، سرمایه انسانی زیربنای تمام نظریات اقتصادی است امام موسی صدر نقش کار را در توزیع درآمد و امتیازات آن را در مقابل سرمایه بهوضوح نشان میدهد.
او توزیع صحیح درآمد را مقدمه «توسعه» جامعه اسلامی میداند و این توسعه عامل تقویت «سرمایه انسانی» مسلمانان میگردد و این نقطه آغاز «عدالت» خواهد بود.
بسیاری هنوز معتقدند که شهید باقر صدر نویسنده کتب بسیاری ازجمله «اقتصادنا»، «فلسفتنا» و... که در زمینه اقتصاد صاحبنظر است و آرا اقتصادیاش در بسیاری از دانشگاههای اروپا تدریس میشود. بنای نظریاتش بحثهای اقتصادی امام موسی است و از او ایده گرفته است.
امام موسی صدر و تشکیلات
اغراق نیست اگر بگوییم در کار تشکیلاتی و فهم اهمیت کار تشکیلات در دنیای امروز امام موسی در قرن اخیر کمنظیر بود! در مهمترین سخنرانی خود با موضوع تشکیلات بعد از اشاره به اهمیت نظم در اسلام و ارجاعات بسیار به قرآن کریم گفت: «دنیای امروز دنیای تشکیلات است، جامعه امروز همهچیزش مؤسساتى، سازمانى و تشکیلاتى است و اگر ما بخواهیم بیسازمان و بى تشکیلات فعالیت کنیم موفق نخواهیم شد».
اگر بخواهیم از سبقه تشکیلاتی امام موسی سخن بگوییم باید به سال 1338 و هجرت امام موسی به لبنان بازگردیم. امام موسی بهمحض ورود به لبنان در اندیشه بازسازی هویت و انسجام شیعیان لبنان بود. ده سال بعد در سال 1348 امام موسی مجلس اعلای اسلامی شیعیان را تأسیس کرد و خود با اکثریت آرا به ریاست این مجلس منصوب شد. در مهرماه همین سال موسسه صنعتی جبل برای تقویت قوای نظامی جوانان شیعه فعالیت خود را آغاز کرد.
تأسیس اولین سازمان غیردولتی شیعیان به نام "حرکت المحرومین" و تأسیس "جنبش امل" که نخستین سازمان شبهنظامی شیعیان در سال 1352 از دیگر فعالیتهای بزرگ و مهم تشکیلاتی امام موسی صدر است.
امام در سخنرانیهای متعددی اظهار داشت که علت عقبماندگی مسلمان و وضع ناگوار تبلیغ اسلام را در نبود کار تشکیلاتی میداند.
اما اینها تنها نظریات امام موسی نیست که بعد از شنیدن و خواندنش گمان کنیم در همین چند روز اخیر انجامشده است و منطبق بر نیازها و احوالات امروز ماست ! این ویژگی تمام سخنرانیهای امام موسی است که از دل مضامین آن میتوان به نیازهای امروز جامعه (یعنی حدود نیمقرن پسازآنکه از سوی امام موسی مطرح شدند) پاسخ داد.
جامعهای که بیش از هر زمان دیگری نیازمند اتحاد حوزه و دانشگاه، حفظ و اتکا به سرمایه انسانی، توزیع صحیح ثروت و کار تشکیلاتی است.
اگرچه چهل سال است که جسم «سید موسی صدر» توسط رژیم صهیونیستی ربوده شده است، اما تمام چیزی که جامعه امروز برای نجات خود به آن نیاز دارد منش و دیدگاه «امام موسی صدر» است که به نظر میرسد که آن نیز در جامعه مفقود شده است.
امروز که شکاف حوزه و دانشگاه از هرزمانی ملموستر و لزوم وحدتشان بیش از هرزمانی احساس میشود، ما به یک "امام موسی صدر" نیاز داریم که هم ادبیات دانشگاه را خوب بداند و هم حوزه را بشناسد اما نه در حوزه و نه در دانشگاه آراءش که بهراستی میتواند "راه گشا" باشد تدریس نمیشود!
امام موسی صدری که اصول کار تشکیلاتی را آنچنان مفصل و ساده برایمان توضیح داد که از تشکلهای دانشجویی تا حزبهای سیاسی کشور بتوانند آن را سرلوحه ساختار و کنش تشکیلاتی خود قرار دهند اما جای هر آنچه به آموخت در تشکلهای ما خالی است که اگر چنین نبود یقیناً اوضاع تشکلهای کشور بهمراتب بهتر بود.
در ابتدای این نوشتار قصد داشتم تا از جای خالی امام موسی بگویم چون به هر عرصهای که نگاه کردم دیدم که جای یک امام موسی خالی است، در دانشگاه و حوزه، در کلیسا در نماز جمعه در تریبون و سخنرانیها و نشستهای سیاسی و حزبی و گفتمان مقاومت و... هیچ عرصهای را پیدا نکردم که امروز به تفکر، درایت و دگراندیشی او نیاز نداشته باشد!
آری امروز پس از چهار دهه جای خالی امام موسی در عرصه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، منطقه و... جای خالی تفکر و منش امام موسی از خروجیهای حوزه و دانشگاه همانجایی که منش امام موسی از آنجا متبلور شده بود نیز خالی است.