پاسخ به:مشــــاعره حسینی
تیره بختان راه بستند بر حسین ابن علی
نور حق تابید و در عالـم نمودش منجلی
فی البداهه: منصور مقدم 2/8/1398
یک چای شیرین مسیر اربعینت را شیرین بنوشد تا ابد فرهاد می گردد
ابری که جا ماند اربعین از کربلا، دارد نم نم دخیل پنجره فولاد می گردد
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
داستان خیمه های سوخته
کودکانی از عطش افروخته
عشق یعنی اربعین یاس ها
اشک سرخی در غم عباس ها
اصل را شناسی وبخوانی بادعا
نی ز سر خود بی دلیل و مدعا
بهترین ره حـــق شناسی با دلیل
در رهت هم یارخواهی دان خدا
فی البداهه: منصور مقدم 3/8/1398
ای تشنه لبی،که آب شرمنده توست
تا صبح جزا سحاب شرمنده توست
در اوج عطش گذشتی از آب فرات
والله که انتخاب شرمنده توست
حسن احمدزاده
تو را فروتنی از اسب بر زمین انداخت نمیرسید وگرنه به آن صنوبر، دست قنوت، پر زدن دستهای مشتاق است به احترام ابوالفضل میکشد، پر، دست!
تو مادری ترین امامان شیعه و… درد آشنای درد دل چاه و حیدری
یا امام مهر وجان بشنو کلام عاشقان
کن نصیب عاشقان بوسند حریم آستان
عشق برمولا یقین بازندگی گشته قرین
عاشق بر اهلبیت مصطفی درهر زمان
فی البداهه: منصور مقدم 4/8/1398
ناز گنه کار را می خرد ارباب ما
امر کند هر که را گم شده پیدا کنید
درجهان عاطفه پیراهن غم شد سیاه
درمیان ماه ها ماه محرم شد سیاه
همه در گفتگوی این و آنند
ولیکن گفتگوی من حسین است
تنها امید خلق جهان! یابن فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیا بیا
ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا
اگر قرآن ناطق مرتضی بود
حسین ایجاز آن در نینوا بود
بخوان اجمال و تفضیل امامان
ز خم یک جرعه زن با تشنه کامان
نه محرم، نه صفر، بلکه همه دورهی سال
کعبه با یاد غمت، جامهی ماتم دارد
اشک در ماتم تو بس که عزیز است، حسین!
جای در چشمِ رسولانِ مُکرّم دارد