«دارندگی» و «برازندگی»
![دارندگی و برازندگی........ گل](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw==)
انسان، دارای نعمتهای مختلفی است. تمامی داراییهای انسان، از آن خداوند است. دارایی انسانها گاه اکتسابی و گاه غیر اکتسابی است. جوانی، حیات، احترام، شهرت و اعتبار، محبت پدر، مادر و دوستان، تحصیل و علماندوزی در رشتههای مختلف دینی، از داراییهای باطنی است. داراییها گاه ظاهری است؛ مانند: چشم، گوش، سلامتی، زیبایی، ذکاوت، هوش، استعداد، پیشرفت، حافظه و... در ضمن همه اینها دلی نیز اعطا شده است. گاه این دل را به شخص یا افرادی که خوب یا بد هستند، وابسته میکنیم.
همه چیزها از آن خداست
نکته مهم آن است که توجه کنیم آنچه داریم، از آن ما نیست. مثلاً درسخواندن، باید به تلاش من باشد، و یا اعتبار بازار، زحمت میطلبد. برخی هم بدون تلاش من است، مانند حافظه و زیبایی. برخی نعمتها هم کسبی است و هم جبری؛ مانند عزتی که انسان در جامعه مییابد. آیا اینها از خود ماست؟! آیا پول، زیبایی، جوانی، دل، محبت، ولایت اهل بیت و... از خود ماست؟ آیا بهراستی مسلمانی و خداپرستیمان از ماست؟ آیا فرزند ما برای خودمان است؟
اگر به این نکته توجه کنیم و آنرا باور کنیم بسیاری از رذائل اخلاقی ما درمان خواهد شد. همه ما این نکات را میفهمیم و میپذیریم، ولی باور آن مهم است. گمان نمیکنم کسی بگوید من زیباییام از خودم است. چون انسان خود مییابد که مال او نیست. اگر هم کسی چنین بگوید، کسانی که آنرا میشنوند، به او میخندند. واقعاً کسی هست که چیزی داشته باشد و بهراستی برای خودش باشد؟ ما هر چه داریم از آن خداوند است. اگر دل داریم، برای دیگری است. توفیق انجامدادن کارهای خوب، برای دیگری است.
«دارندگی» و «برازندگی» در جایی است که آن چیز از آن ما باشد. زیبایی ما اگر برای خودمان بود، میتوانستیم هر کاری خواستیم، انجام دهیم اما اگر برای دیگری است، باید امانتداری کرد. ببینیم چه اندازه به چشمان ما اجازه دیدن داده است؟ آیا میتوان هر سیدی و صفحه اینترنتی را دید؟ اگر فهمیدیم از این داراییها چگو نه استفاده کنیم و باور کردیم این همه دارایی برای خداوند است، همه رذائل و نفسانیتها درمان میشود. مثلاً در اخلاق بعد از بحث اخلاص، مقابلات آن را نام میبرند. یکی از آنها ریاست. یعنی در ریا، هم خداوند و هم دیگران را قصد میکنیم. زرنگها میگویند هم خدا و هم خرما. یعنی «دوگانهپرستی». اگر باور کردم که مردم کارهای نیستند مالک الملوک، کس دیگری است، دیگر ریا نخواهم کرد. دروغ نیز نخواهم گفت.
اعمال حجاب آفرین
رسیدن به خدا بسیار آسان است چون خداوند، خود به ما نزدیک است؛ «نحن أقرب الیه من حبل الورید؛ ما از رگگردن به او نزدیکتریم». گویا ارتباط ما با خدا اینگونه است که اگر خدا در نقطهای از روی زمین ایستاده باشد و من پشت او باشم، باید دور کره زمین راه بروم، تا به او برسم! و حال آنکه اگر روی خود را برگردانم، خیلی آسانتر به او میرسم. گاه خود ما اعمال و کارها را سخت میکنیم!
امام سجاد علیهالسلام میفرماید: تو از خلق خود پنهان نیستی، مگر اینکه اعمال خراب آنها میان تو و آنها فاصله شود. یکی از آن اعمال همین است که اشتباه میرویم و دور کره زمین را میچرخیم، ولی روی خود را بر نمیگردانیم. «وجهاللهی که اولیا به آن رو میکنند، کجاست؟» هر طرف روکنیم، وجه اللّه همان طرف است. فقط باید روکنیم!
من میپذیرم که آنچه داریم زیبا و خوب است. عشق، محبت، سوز و... همه حرفهایی که شما بهتر از من میدانید، آیا برای ماست یا برای دیگری است؟ آن دیگری، جز خداوند است؟ اگر برای اوست، پس بنگریم که چهگونه از آن استفاده میکنیم.
کلید درمان رذائل همین است؛ اگر خدا را باور کنم، دیگر دزدی و غیبت نمیکنم. حسودی نمیکنم. مثلاً اگر دوستان تعریف میکنند که آقای فلانی خیلی مرد خوب و باسوادی است، فوراً میگوییم: «بله! اما موفق به نماز شب نیست!» این گفته یعنی: من موفّقم! میخواهم او را زمین بزنم؛ چون فکر میکنم، بناست محبوبتر از من شود! اگر دنبال محبوبیت هستیم، باید دیگران را رها کنیم و دنبال کسی که محبوبیت را اعطا میکند، برویم.
اگر با این دیدگاه جلو رفتیم، خواهیم دید که ترسی از گذشته و آینده نداریم. راحت زندگی میکنیم، چون یکی هست که همه کاری از او برمیآید. فقط کافی است من اندکی ارتباط داشته باشم.
گفتاری از حجةالاسلام دکترمرتضی آقاتهرانی