شرح نامه 31 نهج البلاغه: سبک باری در سفر آخرت
"وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَكَ عَقَبَةً كَئُوداً الْمُخِفُّ فِيهَا أَحْسَنُ حَالًا مِنَ الْمُثْقِلِ وَ الْمُبْطِئُ عَلَيْهَا أَقْبَحُ حَالًا مِنَ الْمُسْرِعِ وَ أَنَّ مَهْبِطَكَ بِهَا لَا مَحَالَةَ إِمَّا عَلَى جَنَّةٍ أَوْ عَلَى نَارٍ"
'و بدان كه در جلو تو گردنه اى بسيار سخت و دشوار است كه شخص سبك بار در اين عقبه، نيكو حال تر از سنگين بار است، و حال شخص كند رفتار در اين عقبه، بد تر از شتابان مى باشد، و نيز بدان كه بناچار محل فرود تو در آنجا يا بهشت است يا دوزخ'.
آرى سبک باران سبک بالند و مانعى از حركت و عروج به مقامات معنوى ندارند، چنانكه در جريانات اين جهان نيز مطلب از همين قرار است.
در مدائن آتش سوزی واقع شد، سلمان شمشير و قرآن خود را برداشت و از شهر خارج گرديد و گفت: سبكباران اينچنين نجات يافته و از ورطه ى بلا رها مى گردند.(مجموعه ى ورّام، ج 2 ص 218)
و نیز در كلمات حضرت امير عليه السلام است كه 'تَخَفّفُوا تَلحَقُوا': يعنى بار خود را سبك كنيد تا به كاروان، ملحق شويد. (نهج البلاغه، خطبه 21)
بنابراين بايد كوشش كرد كه سبكبار شد و راه آن، كم كردن علائق مادى، آلوده نشدن به دنيا و ماديات است، و خلاصه دلداده و عاشق دنيا نبودن و توجه خود را معطوف و منصرف به عالم ابدى كردن است.
مطلب ديگرى كه در اين قسمت آمده، توجه به اين حقيقت است كه سرانجام انسان و سرمنزل اصلى و نهائى او يا بهشت است يا دوزخ. بايد كوشش كرد كه انشاءالله سرانجام كار، بهشت باشد.
__________________________
منبع: به سوى مدينه فاضله، على كريمى جهرمى
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
یک شنبه 3 شهریور 1398 11:32 PM
تشکرات از این پست