لطیفه های ورزشی کودکانه
اولی: چرا سرت را بستی؟ دومی: از یک قهرمان بوکس پرسیدم ساعت چنده. اون 5 بار با مشت زد تو سرم.اولی: خوب تو چیکار کردی؟ دومی :خدا رو شکر کردم که ساعت12 نبود.
اولی: شما دوست دارید در چه مسابقه ای شرکت کنید
دومی:مسابقه ماست خوری .چون آدم هم ماست می خورد و هم رو سفید بیرون می اید!
به یارو یه توپ فوتبال نشون میدن میگن این چیه میگه اونقدرها هم که دیگه احمق نیستیم معلومه دیگه این زمین شطرنجه!
با این افزایش حضور دخترهای ریش و سبیلدار در استادیومها، چند وقت دیگه تو جایگاه داد بزنی این ریمل مال کیه؟ نصف ورزشگاه میگن مال منه!
یکی از مشکلاتی باشگاه رفتن دخترا اینه باید اول برن خداتومن لباس و اینا بخرن
ولی پسرا الان اراده کنن برن، 1 ساعت بعد با عرقگیر و شلوار کردی تو باشگاهند
امروز مسابقه فوتبال داشتیم 11 بر صفر بردیم
بازیکن طرف تیم مقابل برگشته میگه: عجب شانسی داشتین یه توپ ما به تیر ( دیر یا تیرک حالا هر چی) دروازتون خورد!
همون جا 4 گوشه زمینو بوسیدم و توبه کردم کلاً !!!
از یه نفر می پرسند: می دونی چرا غواص ها به پشت می پرن تو آب؟
می گه: چون اگه به جلو بپرن می افتن تو قایق!
اولی: یک فوتبالیست را نام ببر که یک درجه برتر از مارادونا باشد. دومی: ماراسه نا.
یارو قهرمان شنا میشه ازاش میپرسند از کجا شروع کردی میگه والا ما که امکانات نداشتیم، از زمین خاکی
خبرنگار: چرا قبل از هر بازی به حمام می روی؟
فوتبالیست: برای اینکه گلهای تمیز بزنم.!