توصیف زیبای قرآن از زبان مبارک امام هادی علیه السلام
کتاب قرآن در طول حیات خود با فراز و فرودهای فراوانی دست و پنجه نرم کرد تا نسخۀ مانای هدایت بشریت گردد و بشریت را از چاه جاهلیت به ساحل هدایت راه نماید.
این کتاب به عنوان یک متن مشتمل بر صفحاتی از الفاظ و واژگان، همواره در مظان تعجب بوده است که چگونه این الفاظ و واژگان بر خلاف الفاظ و واژگان کتب بشری همواره زنده و پویا هستند و گذر ایام و تغییر مسائل و سؤالات، آن ها را از پا در نمی آورند.
روزی یکی از علمای دورۀ حیات امام هادی علیه السلام از ایشان سؤال کردند که چرا کتاب قرآن هر چه درس داده می شود؛ تمام نمی شود و مدام بر تازگی آن افزوده می گردد؟
امام علیه السلام در پاسخ بدین سؤال به سه دلیل اشاره می کنند. این دلایل عبارتند از:
1. این کتاب ساخته پرداختۀ خدای متعال است.
2. خدای متعال این کتاب را به زمانی خاص محدود نکرده است و آن ها را برای همۀ زمان ها، طراحی و تدوین کرده است.
3. خدای متعال این کتاب را برای مردم خاصی نفرستاده است. بلکه آن را برای مردم همۀ زمان ها در نظر گرفته است.
ایشان در پایان نتیجه گیری می کنند و می فرمایند: این سه دلیل باعث شده است که این کتاب در همۀ زمان ها جدید بماند و تا روز قیامت برای مردم تازگی داشته باشد. (طوسی، 580)
امام هادی علیه السلام در پاسخ به سؤال مذکور به سه نکتۀ مهم توجه می دهند تا برتری کتاب قرآن بر همۀ کتب بشری و دیگر کتب آسمانی را نشان دهند.
اول این که کتاب قرآن، کتابی آسمانی است نه زمینی. این ویژگی قرآن، این کتاب را از کتاب های بشری متمایز می سازد.از این رو نمی توان آن را بسان دیگر کتب بشری دید و همۀ ویژگی های کتب بشری چون محدودیت زمانی، محدودیت خطابی و ... را برای آن در نظر گرفت.
این کتاب اگر چه در ظاهر به کتب بشری شبیه و نزدیک است و از همان الفاظ و واژگانی ساخته شده است که کتب بشری با آن ها نوشته شده اند؛ اما به جهت انتسابش به موجودی که بر همۀ هستی مسلط است؛ از جامعیت، فراگیری، واقع بینی، صحت و دقتی برخوردار است که کتب بشری به گرد آن هم نمی رسند.
اما دومین نکته ای که امام هادی علیه السلام بدان توجه می دهند؛ این است که خدای متعال، این کتاب را برای دورۀ زمانی خاص محدود نکرده است. بلکه این کتاب بگونه ای نوشته شد که قابلیت راهنمایی برای همۀ زمان ها را دارا باشد.
اما اینکه چگونه یک کتاب بدین قابلیت مانایی دست پیدا می کند؛ سؤال پیچیده ای است که پاسخ به آن نیاز به مقدمات و توضیحات زیادی دارد. ولی بطور خلاصه می توان گفت که اگر نویسنده ای بتواند بر همۀ حقایق هستی از ازل تا ابد اشراف پیدا کند و از چنان قدرت نویسندگی برخوردار باشد که همۀ این حقایق را در قالب الفاظ و واژگان به قلم بیاورد؛ می تواند مدعی شود که کتابش، کتاب جاودانه و مانایی است.
کتاب عزیز قرآن توسط بزرگ موجودی نوشته شده است که هم به همۀ حقایق آگاهی و اشراف دارد و هم این قدرت نویسندگی را دارا است تا این حقایق را بر زبان قلم بیان کند.
و سومین نکتۀ امام همام این است که کتاب قرآن خطاب به همۀ انسان ها از ازل تا ابد است و برای همۀ آن ها برنامه دارد.
هضم و فهم این حقیقت که چطور یک نوشته می تواند برای همۀ انسان های روی زمین از ازل تا ابد برنامه ریزی کند و مسیر هدایت برای همۀ آن ها مشخص کند؛ آسان نمی نماید.
در پاسخ بدین شبهه می توان گفت کهدر صورت معرفت و شناخت همۀ مردم و آگاهی از شخصیت و وضعیت جسمی – روانی انسان ها از ازل تا ابد و احاطۀ علمی بر هدایت همۀ این مردم متفاوت و گوناگون و همچنین توانایی بر بیان نقشه های هدایت به زبان قلم، این امکان بوجود خواهد آمد که متنی بتواند همۀ حقایق مورد نیاز همۀ انسان ها را ارائه کند.
و از آن جا که نویسندۀ کتاب قرآن، همۀ سه ویژگی مذکور اعم از معرفت بر مردم، احاطۀ علمی بر هدایت انسان ها و توانایی بر بیان نقشه های هدایت مردم را دارا است؛ قدرت نوشتن چنین متنی را در دست دارد.
با توجه به آنچه گذشت؛ کتاب قرآن، کتابی تازه، مانا و فراگیر است. چون از سوی کسی آمده است که محیط و مسلط بر همۀ عالم است؛ علم و معرفت او فراگیر است و توان بیان همۀ حقایق در قالب متن را دارا می باشد.
منابع:
طوسی، محمد، الأمالی، تحقيق قسم الدراسات الإسلامية مؤسسة البعثۀ، اول، قم، دار الثقافۀ، 1414.
سلمان زاده