عقیق:در اندیشه دینی کمک مادی و معنوی به نیازمندان، درماندگان و گرفتاران، عرصهای است که هر فردی توفیق انجام آن را ندارد مگر آنکه خداوند توفیق آن را نصیب فرد کند؛ از این روست که امام حسین (ع) در یک روایت فرمود: «بدانید که نیازمندیهای مردم به شما از نعمتهای الهی بر شماست؛ پس، از این نعمتها خسته نشوید که هر آینه به سوی دیگران سوق یابد؛ اِعلَموا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتُحَوَّلَ اِلی غَیرِکُم» (مستدرک الوسائل، ج 12، ص 209) حال این یاری چه در بُعد کمک مالی باشد و چه در حد زدودن غم از دل بندگان خدا و شاد کردن آنها باشد، توفیقی از جانب خداست.
از دیگر سو یاریرسانی به همنوعان یکی از ارزشهای صفاتی محسوب میشود که موجبات رشد روحی انسان را فراهم میآورد؛ زیرا در این نوع ارزشها ویژگی برتری به نام ایثار و از خودگذشتگی نهفته است. امام کاظم علیهالسلام در اهمیت آن فرمود: «خداوند در زمین بندگانی دارد که برای برآوردن نیازهای مردم میکوشند؛ اینان ایمنی یافتگان روز قیامتند؛ إنَّ لِلّهِ عِباداً فِی الأرضِ یَسعَونَ فی حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ یَومَ القِیامَةِ» (الکافی، ج 2، ص 197) نکته قابل توجه در این روایت، قرارگیری آن دسته از افرادی که در برآوردن نیازهای مردم در تلاشند، در زمره عباد الله است که این خود مقامی بزرگ محسوب میشود.
متأسفانه دنیاى مادى امروز، کمکرسانى به نیازمندان را تحت برنامههاى محدود، در اختیار دولتها قرار مىدهد و افراد، کمتر مسئولیتى براى خود قائلند، در حالى که در اسلام چنین نیست؛ همه کسانى که توانایى دارند، در برابر مشکلات ونیازهاى حاجتمندان مسئولیت دارند تا آنجا که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث معروفى مىفرماید: «سوگند به کسى که جان محمد در دست قدرت اوست کسى که شب سیر بخوابد و برادر مسلمانش (یا فرمود: همسایه مسلمانش) گرسنه باشد به من (که پیغمبر اسلام) ایمان نیاورده است؛ وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لا یُوْمِنُ بِی عَبْدٌ یَبِیتُ شَبْعَانَ وَأَخُوهُ أَوْ قَالَ جَارُهُ الْمُسْلِمُ جَائِعٌ». (الأمالی (للطوسی)، ص598)
بنابراین تشویق نسبت به یاری همنوعان همواره یک ارزش معنوی در قاموس سیره اهلبیت وحی شناخته میشود تا حدی که گاهی اثرات معنوی آن را متذکر میشدند. در بخشی از توصیههای امیرالمؤمنین(ع) خطاب به جناب کمیل، آن حضرت برخی از اثرات معنوی شاد کردن دل مردم را اینگونه بیان میفرماید: «سوگند به خدایى که تمام صداها را مىشنود، هر کس دلى را شاد کند، خداوند از آن شادى لطفى براى او قرار دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالى بر او باریدن گرفته و تلخى مصیبت را بزداید چنان که شتر غریبه را از چراگاه دور کنند؛ فَوَالَّذِی وَسِعَ سَمْعُهُ الْأَصْوَاتَ، مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِکَ السُّرُورِ لُطْفاً، فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَیْهَا کَالْمَاءِ فِی انْحِدَارِهِ حَتَّى یَطْرُدَهَا عَنْهُ، کَمَا تُطْرَدُ غَرِیبَةُ الْإِبِلِ.»
این فراز نشان میدهد کسانى که نسبت به همنوعان بیتفاوتند و کارى براى حل مشکلات دیگران انجام نمىدهند از حقیقت اسلام دورند. همچنین کسانى که براى انجام حوائج مردم تلاش مىکنند و از خود غافلند آنها نیز بیگانهاند؛ مسلمان واقعى کسى است که هم به اصلاح خویش بپردازد و هم به حل مشکلات مردم توجّه کند.
همچنین امیرالمؤمنین(ع) در بیانی دیگر اثر معنوی یاری به مردم و شاد کردن دل آنها را در کفاره گناهان بشمرده و فرمودند: «از جمله کفارههاى گناهان بزرگ، به فریاد بیچاره و مظلوم رسیدن و تسلّى دادن به افراد غمگین است؛ مِنْ کَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ، إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِیسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ» (حکمت24 نهجالبلاغه)
ذکر این نکته ضروری است که شاد کردن دیگران به قیمت ریختن آبروی دیگران و یا در صورت کلی، عبور از خط قرمزهای اخلاقی و رفتاری نه تنها ثمرات مثبتی به همراه ندارد بلکه گاهی بروز چنین رفتارهایی تبعات بسیار منفی برای فرد به همراه خواهد داشت. بنابراین متفکران و اندیشمندان جامعه باید به فکر الگوهای شادیآفرین برای جامعه آن هم مبتنی بر مبانی اخلاقی باشند.