دو تا دست
شعر کودکانه غدیر
دو تا دست
یک دست، دستی از مهر لبریز از شجاعت
یک دست هم کنارش. سرشار عطر رحمت
آن دست اول انگار با عشق آشنا بود
آن دست دوم انگار آیینه ی خدا بود
یکباره دست اول با دومی درآمیخت
در رود، گل روان شد در دشت، بوی گل ریخت
آهسته آن دو تا دست با شوق قد کشیدند
رفتند و باز رفتند خورشید را چشیدند
رفتند و باز رفتند خورشید را گذشتند
شاد و رها رسیدند تا دامن خداوند
دامان پاک او را با یکدلی گرفتند
آن شب تمام دل ها عطر علی(ع) گرفتند