اسباب استجابت دعا
اگر شرايط دعا را به جاى نياورى، توقع اجابت مكن و به انتظار جواب منشين، چرا كه جناب عزت عز شانه عالم سر و خفيات است و مىداند كه تو شرايط دعا را به جا نياوردهاى و استعداد و قابليت از براى افاضه آنچه طلبيدهاى به هم نرساندهاى و با فقد شرط و عدم استعداد، وجود مشروط معقول نيست.
پس سبب عدم اجابت تقصير خودست كه قابل باشد، نه نقصان فاعل كه جواد مطلق است.
مترجم «مصباح الشريعة» مرحوم ملا عبدالرزاق لاهيجى در ذيل اين جمله مىگويد «1»:
زمان استجابت دعا
از جمله اسباب اجابت دعا، زمان دعا است- غير از شرايط مهمى كه بايد در دعاگو باشد- مثل شب جمعه يا روز جمعه، حديث است كه پروردگار عالم در هر شب جمعه از اول شب تا طلوع فجر ندا مىكند به بندگان خود از فوق عرش كه آيا نيست بنده مؤمنى كه بخواند مرا در اين وقت و حاجتى از من خواهد، خواه حاجت دنيا و خواه حاجت آخرت كه تا من حاجت او را برآرم و مطلب او را روا كنم و آيا نيست بنده مؤمنى كه در اين وقت از گناهان خود توبه كند و به من بازگشت نمايد، تا من بيامرزم او را و توبه او را قبول كنم، آيا نيست بنده مؤمنى كه معاش او تنگ باشد و از من بخواهد وسعت معاش را، تا من اجابت كنم او را و آيا نيست صاحب دردى كه از من سؤال كند صحت خود را، تا من او را صحت بخشم و عافيت كرامت فرمايم و يا محبوس باشد تا او را خلاصى دهم، يا ظلم كسى به او رسيده باشد، تا او را از ظلم ظالم نجات دهم.
و از جمله اوقات دعا اول وقت زوال جمعه است و آخر روز جمعه در هنگام غروب كه نصف قرص غايب و نصف ظاهر باشد.
مكان استجابت دعا
و نيز از جمله اسباب اجابت دعا خصوصيت مكان است مثل عرفه، چنانكه حديث است كه حضرت بارى تعالى در آن روز ندا مىكند به ملائكه آسمان كه ببينيد بندگان مرا كه از اطراف عالم سر برهنه و خاكآلود از براى محض بندگى و اطاعت فرمان من به اين مكان آمدهاند، آيا مىدانيد كه مطلب ايشان چيست و چه مىخواهند؟ ملائكه مىگويند: مطلب ايشان نيست مگر مغفرت و آمرزش تو، حق عز اسمه گويد كه: شما شاهد باشيد كه من آمرزيدم ايشان را و از تقصير ايشان گذشتم.
كربلا و اجابت دعا
و از جمله مكانهاى اجابت دعا مرقد شريف حضرت امام حسين عليه السلام است.
حديث است كه جناب عزت به عوض شهادت آن حضرت چهار خصلت به او كرامت فرمود:
1- استشفا از آن تربت مباركه.
2- اجابت دعا در زير قبه او.
3- بودن ائمه عليهم السلام از ذريه او.
4- حساب نشدن مدت زيارت از عمر زوار.
وقتى شرايط انسانى و زمانى و مكانى در دعا جمع باشد، اجابت دعا حتمى است و دعاگو مىتواند همراه با شرايط لازم، خود را به ميدان اجابت برساند.
مردم در زمان كم آبى و قلت باران به شيخ عارفى تكليف نماز استسقا كردند، شيخ فرمود كه: شما منتظر بارانيد و متوقع رحمتيد و من نظر به افعال و اعمال خود مستحق سنگ بارانم، مقارن اين حال ابر پيدا شد و باريدن گرفت!
[وَاعْلَمْ أنَّهُ لَوْ لَمْ يَكُنْ أمَرَنَا اللّهُ بِالدُّعاءِ لَكُنَّا إذا أخْلَصْنَا الدُّعاءَ تَفَضَّلَ عَلَيْنا بِالْإجابَةِ فَكَيْفَ وَقَدْ ضَمِنٌ ذلِكَ لِمَنْ أتى بِشَرايِطِ الدُّعاءِ]
اگر حضرت او امر نفرموده بود و ما را تشويق و ترغيب به دعا ننموده بود و ما از روى خلوص نيت دعا مىكرديم، به مقتضاى كرم و لطف اجابت مىشد، چه رسد به اين كه دستورش را به دعا عمل كنيم و تمام شرايط دعا را در دعا جمع كنيم كه اينگونه دعا بدون شك و ترديد ضمانت اجابت در ذاتش متجلى است.
[سُئِلَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عَنْ إسْمِ اللّهِ الْأعْظَمِ قالَ: كُلُّ اسْمٍ مِنْ أسْماءِ اللّهِ، فَفَرِّغْ قَلْبَكَ عَنْ كُلِّ ما سِواهُ وَادْعُهُ بِأَىِّ اسْمٍ شِئْتَ فَلَيْسَ فى الْحَقيقَةِ لِلّهِ اسْمٌ دُونَ اسْمٍ بَلْ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ]
از رسول اكرم صلى الله عليه و آله پرسيدند: اسم اعظم كدام است؟ فرمود: نامهاى حضرت او همه عظيم و بزرگ است، تو خاطرت را از ما سوى اللّه خالى كن، سپس به هر اسمى كه خواستى او را بخوان كه براى او نامى عظيمتر از نام ديگر نيست، تفاوت در نامها به اعتبار زيادتى و كمى توجه توست و تأثير و عدم تأثير دعا بستگى به توجه و عدم توجه تو دارد، او واحد قهار است.
[وَقالَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ لايَسْتَجيبُ الدُّعاءَ عَنْ قَلْبٍ لاهٍ قالَ الصَّادِقُ عليه السلام: إذا أرادَ أحَدَكُمْ أنْ لايَسْئَلَ رَبَّهُ إلّاأعْطاهُ فَلْيَيْأسْ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِمْ وَلا يَكُنْ رَجاؤُهُ إلّامِنْ عِنْدِاللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَإذا عَلِمَ اللّهُ تَعالى ذلِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْئَلْهُ شَيْئاً إلّا أعْطاهُ]
و حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
خداوند دعايى را كه از دل غافل نشأت گرفته مستجاب نمىكند.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:
هرگاه يكى از شما بخواهد كه از پروردگار خود چيزى نخواهد مگر آن كه پروردگارش به او مرحمت كند، پس بايد از همه مردم قطع اميد كند و تنها اميدش به خدا باشد و بس.
پس هنگامى كه خداى تعالى اين حال دل كندن از خلق و دل بستن عبد را به خود ديد تمام دعا و مسئلتش را اجابت مىنمايد.
[فَإذا أتَيْتَ بِما ذَكَرْتَ لَكَ مِنْ شَرايِطِ الدُّعاءِ أخْلَصْتَ سِرُّكَ لِوَجْهِهِ فَأبْشِرْ بِإحْدى ثَلاثٍ. إمَّا أنْ يُعَجِّلَ لَكَ ما سَئَلْتَ وَإمَّا أنْ يُدَّخِرَ لَكَ ما هُوَ أعْظَمُ مِنْهُ وَإمَّا أنْ يَصْرِفَ عَنْكَ مِنَ الْبَلاءِ مالَوْ أرْسَلَهُ عَلَيْكَ لَهَلَكْتَ]
هرگاه شرايط دعا را آوردى و دل از رنگ كدورت و خطا پاك كردى و از غير قطع اميد نمودى و به جانب حضرت جانان متوجه شدى، يكى از سه برنامه نصيب تو خواهد شد:
يا بدون تأخير به مطلوب مىرسى، يا به جاى مطلوبت، ثواب عظيم براى قيامتت ذخيره مىگردد، يا به سبب دعايت، بلايى كه سبب هلاكتت بود از تو دفع مىشود.
[قالَ النَّبىُّ صلى الله عليه و آله: قالَ اللّهُ تَعالى مَنْ شَغَلَهُ ذِكْرى عَنْ مَسْئَلَتى أعْطَيْتُهُ أفْضَلَ ما اعْطِىَ لِلسَّائِلينَ]
رسول اكرم صلى الله عليه و آله از جناب احديت نقل مىكند كه فرموده:
هر كه به خاطر استغراق در ذكر من و ياد من به وقت دعا، از طلب خواستهاش باز بماند، من به فضل و كرم خود مايحتاجش را بهتر و برتر از آنچه به درخواستكنندگان مىدهم عنايت مىكنم.
[وَقالَ الصَّادِقُ عليه السلام: لَقَدْ دَعَوْتُ اللّهَ مَرَّةً فَاسْتَجابَ لى وَنَسيتُ الْحاجَةَ لإنَّ إسْتِجابَتَهُ بِإقْبالِهِ عَلى عَبْدِهِ عِنْدَ دَعْوَتِهِ أعْظَمُ وَأجَلُّ مِمَّا يُريدُ مِنْهُ الْعَبْدُ وَلَوْ كانَتِ الْجَنَّةُ وَنَعيمُهَا الْأبَد]
امام صادق عليه السلام فرمود:
يك بار مولايم را براى مطالبى خواند، پيش از آن كه در دعايم عرض حاجت كنم از وجود مقدس او جواب شنيدم، از لذت اين جواب، به حاجتم به اتمام وجودم بىتوجه گرديدم، چرا كه اقبال مولا به عبد، به وقت دعاى عبد بزرگتر و برتر از آن چيزى است كه عبد مىخواهد، گر چه بهشت و نعيم ابد آن باشد. كلمه «نسيت» در روايت به معناى بىتوجهى و خالى كردن ذهن از مطلوب است نه به معناى فراموشى!
[وَلكِنْ لايَعْقِلُ ذلِكَ إلّاالْعالِمُونَ الْمُحِبُّونَ الْعارِفُونَ الْعابِدُونَ بَعْدَ صِفْوَةِ اللّهِ وَخَواصِّهِ]
حضرت مىفرمايد: اين مرتبه هر چند در نهايت علو شأن و رفعت مكان است، يعنى لذت جواب شنيدن، ولى دركش براى همه كسى ميسر نيست، درك اين حقيقت براى روحى است كه تمام صفات رذيله آزاد و به تمام محسنات آراسته باشد، مانند نفوس انبيا و ائمه عليهم السلام و نفوس عالمان عارف و عاشقان عابد كه غرض ايشان از عبادت تقرب به جناب اوست و اينان بندگان برگزيده و خواص حقند.
پی نوشت :
____________________________
(1)- مصباح الشريعة، ترجمه عبدالرزاق لاهيجى: ۱۴۷