شب، شب معراج آخرین فرستاده خدا بود.رسول مهربانی در اوج آسمان ها
سیزده نور پاک را دیده بود. آن ها اهل بیت خودش بودند. نور آخرین، به پا خاسته بود،
و مثل ستاره ای درخشان جلوه نمایی می کرد.
خاتم پیامبران از خدای خویش شنید که فرمود:
اين قیام کننده است؛ همان که حلال مرا حلال و حرام مرا حرام کند،
همان که به وسيله او از دشمنانم انتقام مي گيرم،
او براي اولياي من بانی راحتی خواهد بود.
اوست که دل شيعيان و پيروان تو را از زخم و رنج ستمگران و کافرين شفا مي بخشد.(مکیال المکارم ج1 ص90 ؛ کمال الدین ج1 ص253)
******************************
از آسمان فرود خواهد آمد.
درست وقتي كه مردم، صف هاي نماز صبح شان را بسته باشند.
بعد، همه ي نمازگزاران، زيبايي صحنه اي را خواهند ديد كه وعده اش را امیر اهل ایمان فرموده:
مسیح اذان خواهد گفت و نمازش را به امام عصر علیه السلام اقتدا خواهد کرد(روزگار رهایی، ج1، ص389)
داستان اول
آمده بودند پيش بزرگانشان براي چاره جويي. مسيحي بودند و اهل نجران.
پيامبر مخيّرشان كرده بود بين سه راه:
اسلام آوردن، جزيه دادن، جنگيدن.
بعد از چهار روز بحث و گفتگو، تصميم گرفتند به صحيفه ي حضرت آدم رجوع كنند. صحيفه را كه گشودند، همه ي وجودشان از مطلبي كه خواندند غرق حيرت شد.
بخش دوم آيات كتاب، برايشان از وقتي مي گفت كه خدا همه ي فرزندان آدم را به او نشان داد. همان وقت، آدم از ميان نسلش، انوار درخشان اهل بيت را ديد. در ميان اهل بيت، مردي بود كه وجودش مثل ستاره ي صبح براي مردم دنيا مي درخشيد.
خدا به آدم فرمود:
با اين بندهي سعيدم، زنجيرها را از پاي بندگانم خواهم گشود، با او بارهاي سنگين را از دوششان برخواهم داشت، با او زمين را از مهر و رأفت و عدالت آكنده خواهم ساخت، همان گونه كه پيش از آن از سنگدلي و شقاوت و ستم پر شده باشد.
آدم كه از ديدن و شنيدن اوصاف قائم همه ي وجودش به وجد آمده بود، خاضعانه گفت: «پروردگارا، گرامي كسيست كه تو او را گرامي بداري؛ و شريف كسيست كه تو او را بزرگ قرار دهي. و كسي كه تو او را برتري بخشيده باشي سزاوار است كه چنين باشد»(بحارالانوار، ج52، ص 378)
داستان دوم:
در اندیشه ی مثال امام بود. شباهت مهدی علیه السلام با خضر و ذوالقرنین؟!
حالا آمده بود که تفسیرش را بپرسد.
امام عسگری علیه السلام فرمود: طول غیبت.
پرسید: حتما غیبت طولانی می شود؟
فرمود:
به خدا قسم،آری!
در آن زمان، تنها کسی مومن می ماند که خداوند از او برای ولایت ما پیمان گرفته
و ایمان را در قلبش نوشته و او را به روحی از جانب خودش تایید کرده باشد...
ای احمد بن اسحاق، این امری است از امور الهی، سری است از اسرار خدا و غیبی است از غیب الله. (مکیال المکارم،ج1، ص168؛ بحارالانوار،ج52،ص24)
منبع: روایت هایی داستانی پیرامون وجود مقدس امام عصر سلام الله علیها با نگاهی به کتاب شریف مکیال المکارم