در توصيف علم امام باقر عليه السّلام، عبد اللّه بن عطاء مكّى مى گويد:
«دانشمندان را نديدم كه در برابر كسى آن گونه باشند كه در برابر امام باقر عليه السّلام كوچك هستند. من حكم بن عتيبه را با اينكه داراى مقام ارجمندى از علم در ميان قوم بود، ديدم، كه در مقابل امام باقر عليه السّلام گوئى كودكى در برابر معلّم خوداست، و جابر بن يزيد جعفى، وقتى كه از امام باقر عليه السّلام حديثى را روايت می كرد، می گفت: «حديث كرد مرا، وصىّ اوصياء، و ميراث دار دانشهاى پيامبران، محمّد پسر على بن حسين، درودهاى خدا بر آنها باد».
محمّد بن مسلم می گويد:
«هر چه در ذهنم خطور كرد، از امام باقر عليه السّلام پرسيدم، تا آنكه از سى هزار حديث از او پرسيدم، و از امام صادق عليه السّلام، از شانزده هزار حديث، سؤال نمودم».
روايت شده: پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در ضمن گفتارى فرمود:
«هنگامى که امام حسين عليه السّلام از دنيا رفت، پسرش على عليه السّلام بعد از او امر امامت را به دست می گيرد، و او حجّت و امام است؛ و خداوند از صلب على (امام سجّاد عليه السّلام) پسرى را خارج سازد كه همنام من و شبيه ترين انسانها به من است، علم او علم من، و داورى او داورى من است، و او امام و حجّت بعد از پدرش می باشد».
روايت شده: امام باقر عليه السّلام فرمود:
«اگر براى علم خودم افراد شايسته اى را می يافتم، همانا علم توحيد، اسلام، دين و شرايع را از كلمه «صمد» آشكار می نمودم، ولى چگونه من (در اين عصر) افراد شايسته علم خود را بيابم، با اينكه امير مؤمنان على عليه السّلام كسى را كه علمش را تحمّل كند نيافت».
كوتاه سخن آنكه: امام باقر عليه السّلام اسرار گنجينه هاى معارف و احكام حقايق الهى، و حكمتها و لطائف را آشكار نمود، و اين موقعيّت علمى امام باقر عليه السّلام بر كسى مخفى نيست، مگر آن كسى كه ديده بصيرتش، نابينا گشته، و درون آلوده و ناپاك داشته باشد، از اين رو گفته شد كه آن حضرت: «شكافنده علمها، و گستراننده آن است».
و شيعيان، قبل از امام باقر عليه السّلام مناسك حجّ و حلال و حرام خود را نمى شناختند، تا آنكه امام باقر عليه السّلام شناخت اين احكام را به روى آنها گشود، و مناسك حجّ و حلال و حرام آنها را براى آنها بيان كرد، به گونه اى كه مردم (اهل تسنّن) در بيان احكام، به شيعيان، نيازمند شدند، بعد از آنكه شيعيان (قبلا) در اين جهت، به آنها نياز داشتند.
شيخ مفيد (ره) می گويد:
«از هيچيك از فرزندان امام حسن عليه السّلام و امام حسين عليه السّلام آشكار نشد، آن قدر كه از علم دين، آثار مذهب، شريعت، علم قرآن، و طريقت و انواع امور دينى از امام باقر عليه السّلام آشكار گشت، شخصيتهاى برجسته دين، باقیماندگان صحابه، بزرگان تابعين، رؤساى فقيهان مسلمانان، علوم را از آن حضرت گرفته و روايت مى كردند، و آن حضرت به دانستن علوم و فضائل، مشهور و ضرب المثل شد، و در شأن او آثار و اشعار تدوين گرديد.
قرطى [شاعر دانشمند] می گويد:
يا باقر العلم لاهل التّقى و خير من لبّى على الاجبل
: «اى شكافنده علم، براى پرهيزكاران، و اى بهترين كسى كه بر كوههاى مكّه لبّيك گفت» «1».
__________________________________________________
(1) ابن حجر عسقلانى، با اينكه ناصبى و دشمن سرسخت اهل بيت عليهم السّلام است، در كتاب «صواعق» در شأن امام باقر عليه السّلام می گويد: «او شكافنده و گردآورنده و آشكار كننده علم، و برافرازنده آن است، او داراى قلب با صفا، و علم و عمل درخشان، و روحى پاك و خویى شريف است، همه عمر خود را به اطاعت خدا، سپرى كرد، و در مقامات عارفان به مقامى رسيد كه زبان توصيفگران از وصف او عاجز است. او داراى گفتار بسيار در سير و سلوك و معارف می باشد كه ذكر آنها در اين مختصر نمی گنجد»
منبع: برگرفته از کتاب "نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام" از شیخ عباس قمی، ص: 207