یه کسی نامه نوشت برای امام جواد سلام الله علیه، که « اِنّی اُریدُ اَنْ اُلازِمَ مَکَّةَ اَوِ الْمَدینَةَ وَ عَلَیَّ دَیْنٌ »
گفت آقا من دلم میخاد برم مکه و مدینه زیارت .. ولی نه از این زیارتهای دو روز و سه روز و چهار روز و پنج روزی که الآن حاجیها میرن، نه از این زیارت مختصرها .. « اُلازِمَ » مُلازم بشم، مثلا یه شش ماه، یک سال، یه زیارت مفصلی برم مکه یا مدینه ..
ولی « عَلَیَّ دَیْنٌ » مدیون کسی هستم، پولِ مردم پیشم هست، اگر بخام برم زیارت دیگه پول مردم رو نمیتونم بدم، برم زیارتِ مثلا شش ماه یا یه سالمو انجام بدم، بعد بیام دِین مردم رو بدم، از شما خواستم نظر بپرسم، نظر شما چیه؟
آقا امام جواد سلام الله علیه در زیر نامهی آن آقا نوشتند، فرمودند: « اِرْجِعْ اَدِّهِ اِلی مُؤَدّی دَیْنِک » برگرد دِینت رو بده .. یه کاری کن .. « اَنْ تُلَقَّی الله » یه کاری کن وقتی به ملاقات خدا میری مدیون کسی نباشی،
« اِنَّ الْمُؤمِنَ لایَخُونُ » امام جواد سلام الله علیه پارهی تن امام رضا سلام الله علیه به این آقا جواب مرقوم فرمودند: مؤمن خیانت نمیکنه، این خیانته که اگر کسی به کسی بدهکاره، بجای اینکه بره دینش رو بده، بدهیش رو بده، بره زیارت، زیارتِ مستحبی .. برای چی رفتی زیارت مستحبی؟
شما میخواهید بیایید مشهدِ امام رضا سلام الله علیه، صد هزار تومان یا پانصد هزار تومان دارید خرجِ راه این سفر مشهدتونه، طلبکار، طلبشو میخاد .. وقتِ طلب رسیده، ما حق نداریم بیایم زیارتِ امام رضا سلام الله علیه، ..
بله یه وقت طلبکارِ ما، راضیه، یه بحث دیگریست، میگه آقا من راضیم، شما برید زیارت، هر وقت برگشتی، حالا طلب ما رو بده، .. این عیبی نداره، اما اگه طلبکار راضی نباشه ما نمیتونیم بریم زیارتِ مستحبی.