دشمنی غرب با پرچم برافراشته اسلام
نیم نگاهی به تحولات غرب آسیا که آن را می توان منطقه مرکزی بروز و ظهور مسلمانان جهان دانست، نشان از جنگ های گسترده ای دارد که کاملا عیان و آشکار است، از سال 2001 تاکنون بیش از 15 جنگ گسترده و خونین در این منطقه محدود و البته راهبردی صورت گرفته است. اگر بدنبال علت این حجم از درگیری ها و کشتار بی سابقه که توسط قدرت های فرامنطقه ای همچون آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و اذناب منطقه ای آن صورت گرفته است باشیم، باید اسلام را دلیل آن دانست. دین مبین اسلام مشوق جنگ و خونریزی نیست اما وجود اسلام و ملت های مسلمان در منطقه خاورمیانه موجب شده است تا قدرت های غربی و استعماری برای جلوگیری از اعتلای اسلام و حضور جدی آن در عرصه مدیریت جوامع بشری به طراحی جنگ و خونریزی و توطئه علیه کشورهای مسلمان منطقه دست بزند و از هیچ کوششی در این زمینه دریغ نکند.
در کنار این جنگ و درگیری فراگیر، باید جریان های ایدئو لوژیک منطقه ای موازی با اهداف غرب و منحرف از تعالیم اصیل اسلامی را نیز در نظر گرفت. از شکل گیری و فعالیت گستردهوهابیت و جریان های افراطی تکفیری تا جریان های ناسیونالیستی و ملی گرایی که همه و همه برای از بین بردن مدل ها و راهکارهای اصیل اسلامی جهت حل مشکلات مردم مسلمان منطقه و شکل گیری حکومت های مردمی و غیر وابسته فعالیت می کنند و میلیارد ها دلار را برای فراموشی اسلام اصیل نبوی خرج می کنند. آتش این درگیری ها و فرقه های انحرافی را قدرت های شیطانی و زورگوی جهانی که تشکیل امت واحده اسلام و تمدن نوین اسلامی را در تضاد با منافع نامشروعو سلطه آنان در منطقه است برمی افروزند.
غرب گاهی با حضور مستقیم نظامی و امنیتی خود درگیر ی هایی را شکل داده است همچون جنگ عراق و افغانستان و گاهی با بکارگیری حکومت های مزدور و مرتجع منطقه و شکل دهی به گروه های آموزش دیده مسلح و افراطی که از قضا خود را مسلمان می دانند زمینه خونریزی و کشتار را در میان جوامع مسلمان منطقه غرب آسیا فراهم آورده است همچون تشکیل داعش و ایجاد درگیری های داخلی در عراقوسوریه. یا با استفاده از غده سرطانی خود یعنی اسرائیل موجبات جنگ و کشتار مسلمانان را فراهم آورده است مانند جنگ 33روز لبنان و جنگ های اسرائیل با گروه های مقاومت و مردم مظلوم غزه.
از سوی دیگر، سیاست ایجاد تفرقه و چنددستگی میان کشورهای مسلمان منطقه و ایجاد درگیری های داخلی و برادرکشی با القا بهانه های واهی و غیر منطقی در میان مذاهب و اقوام مختلف بصورت مداوم دنبال می شود تا با کمترین هزینه و بدست ملت های مسلمان منطقه زیرساخت های اقتصادی، ساختار های سیاسی و تعامل برادرانه اقوام و مذاهب را از بین برده و انان را همچنان محتاج به خود و ناتوان از حل مسائل داخلی و عمومی مسلمانان نگه دارد. ایجاد آشوب و هرج و مرج در لیبی، بی ثبات سازی سیاسی در الجزایر، ایجاد حکومت دست نشانده در سودان و... را می توان در این چارچوب تحلیل و بررسی نمود.
در واقع، جبهه استکبار بدنبال فرسایشی نمودن بحران های سیاسی،امنیتی و نظامی در این منطقه است تابتواند قدرت نرم و سخت مسلمانان را فرو بکاهد و استیلای خود را بر منطقه راهبردی خاورمیانه و ملت های مسلمان منطقه حفظ کند.
البته نباید از یاد برد که سستی و بی تفاوتی مسلمانان نسبت به توطئه های تفرقه افکنانهدشمنان و مسائلجاری جهان اسلام میدان را بیش از پیش برای جولان قدرت های استعماری باز کرده است.
نسخه شفابخش همه این دردها و گرفتاری های مسلمانان اتحاد، همدلی و آگاهی، پرهیز از اختلافات و توجه به دشمنان مشترک امت اسلام، اقدام مناسب و بموقع در مقابل توطئه های آنان و فاصله گرفتن از تنگ نظری های قومی و نژادی است.
منبع:haram.razavi.ir