روستای کیونان.سنقر کرمانشاه
تاریخچه روستای کیو نان
والنتاین یا جشن اسفند گان
چند سالی است که با ایده جشن سپندارمذگان اسفندگان به جای ولنتاین به عنوان روز عشق و زن و مادر آشناتر شدیم اما عجیب است که هرچه بیشتر می شنویم که جشن اسفندگان را می خواهند در بهمن ماه به ما قالب کنند و چه خوب می پذیریم و اینجاست که دیگر حرجی نداریم بر آنان که پذیرفتند نماز جمعه را چهارشنبه بخوانند.
اینکه اسم جشن اسفندگان را بیشتر به عنوان سپندارمذگان بخوانیم برای آنست که از خود نپرسیم چطور جشن روز اسفند از ماه اسفند که همان 5 اسفند است را به بهمن انداخته اند؟
به من ارتباطی ندارد که چرا زرتشتیان علاقه دارند بگویند 5 اسفند در تقویم مذهبی آنها روزی 29 بهمن بوده است، مشکل خودشان است اما این تحریف را نباید ما به این تقویم ارزشمند راه دهیم. تقویم ما عمر صدساله ندارد که بگوییم کسی صد سال پیش آنرا دستکاری کرده باشد.
خوشبختانه قبل از ارسال این پیام نوشته ای از استاد مرادی غیاث آبادی یافتم که چه علمی و چه شیوا سخنی که این بنده از سر درد نوشت را با استدلال به قلم تحریر در آوردند لذا بخشی از آنرا اینجا کپی می کنم:
همانگونه که نوشته اید، جشن اسفندگان یا سپندارمذگان برابر است با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی. اما در باره پرسش شما از وجود دوگانگیها باید گفت که جشنها و فاصلههای میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست کل این رشته خواهد شد.
چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده پس از 40 روز از شب یلدا یا چله، و پس از 100 روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از 25 روز از جشن اسفندگان است.
این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماههای سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، مطابقت پیدا نمیکند. چرا که در این کتابچه، فاصله 100 روزه از اول آبان تا جشن سده به 106 روز، فاصله 40 روزه شب یلدا تا جشن سده به 46 روز، و فاصله 25 روزه جشن سده تا اسفندگان به 19 روز رسیده است. این فاصلهها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد.
اینها نمونههایی از آشفتگیهایی است که منتشرکنندگان این کتابچه در ذهن نوجویان ایجاد کرده و نه تنها نظام قانونمند گاهشماری ایرانی را مخدوش کردهاند، بلکه اختلالهایی نیز در تقویم سنتی یزدگردی زرتشتی که در میان بسیاری از زرتشتیان ایران و عموم زرتشتیان هند و جهان رواج دارد، به وجود آوردهاند.
معدودی که از این شبه تقویم نوساخته دفاع میکنند، عملاً در نوشته های خود از این فاصلههای 100 روزه و 40 روزه و 25 روزه یاد میکنند، اما گفتار خود را بگونهای با توصیفهای زیبا و شعر و ترانه ترتیب میدهند که خواننده غیردقیق متوجه نشود این اعداد و ارقام با آن سالنما هیچگونه انطباقی ندارد.
همانگونه که میدانید، من و دیگران در این زمینه بارها نوشتهایم و پرسشهایی را در رسانههای گوناگون خطاب به تهیهکنندگان ناشناس آن مطرح کردهام. این پرسشها تاکنون بدون پاسخ مانده است. چرا که هرگونه پاسخی میتواند موجب افشای قدمت بیست ساله این تقویم، دستکاریهای فراوان در گاهشماری ایرانی و زرتشتی، نبود هیچگونه سامانه کبیسهگیری و تعریف مشخص از طول سال، مبدأ سالشماری ساختگی و نیز اختلافهای فراوان با دیگر زرتشتیان جهان شود که چنین دستکاریهایی در قواعد سنتی و دینی را نادرست میشمارند.
از این رو، زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه 30 آذر، جشن سده در 10 بهمن و جشن اسفندگان در 5 اسفند است. کسانی که از روز دیگری نام می برند، میباید بجای کوشش برای انحراف ذهن خواننده، به توجیه و توضیح این فاصلههای منطقی و تعریف شده که خود نیز به آن باور دارند، برآیند و سپس دست بکار تغییر روزهای جشن های ملی ایران که در طول هزاران سال در گستره پهناور سرزمینهای ایرانی تثبیت شدهاند، بشوند
معرفی مختصری از تاریخ منطقه کلیایی
در دوره افشاریه و زندیه سران ایل کلیایی که خود را از اعقاب صفی خان از خانهای دوره صفوی میدانند به حکومت سنقر منصوب بودهاند. و از نام قسمت کردنشین این ناحیه از اسم ایل کلیایی ماخوذ و به کلیایی معروف شد. مردمان کلیایی از مردمان ایل کلهر شهرستان ایوان غرب که از (هفت ماله بان سیری کلهر ایوان غرب)می باشند به این منطقه آمدهاند. چون دو قسمت سنقر و کلیایی شهرستان را تشکیل دادند این شهرستان سنقر و کلیایی نامیده شد.
البته بخش دیگری از روستاهای این شهرستان در عنوان دهستان فیله کری(پسر فیل استعاره از نیرومند بودن)تقسیم بندی شدهاند. روستاهای این شهرستان از نظر قدمت باستان شناسی بسیار غنی میباشند. یکی از مهمترین آثار باستانی کمتر مورد توجه قرار گرفتهٔ این شهرستان کو مادیان کوه میباشد. این کوه دارای عجایب خاص خود میباشد که از جمله میتوان به یک چشمهٔ دایمی در بالای کوه و حدود پنج متر پایین تر از خط الراًس جغرافیایی این کوهاست. در اطراف این چشمه آثار یک قلعهٔ قدیم و حمامبه چشم میخورد. دور تادور قلهٔ این کوه دارای سنگر بندی و دیوار کشی میباشد. به گفتهٔ ساکنان محلی مردم این شهرستان از حمله مغل به این کوه پناه برده و ماهها در برابر حملهٔ ترک تازیهای چنگیز خان مغول مقاومت کردهاند که این گفتهها با آثار بجا مانده همخوانی دارد. همچنین در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم جمعی از سربازان فراری آلمانی به این کوه پناه بردهاند و بگفتهٔ ساکنان محلی نظلمیان تعقیب کننده آلمانیها در دامنهٔ کوه با توپخانه کوه و پناه جویان آن را به توپ بستهاند که آثار سنگرهای توپخانههای مذکور در ناحیهای به نام بانتخت (به معنی بالای تخت) در شمال روستای سهنله هنوز برجا میباشد. دیگر شگفتی این کوه آثار بجامانده از یک آتشکده و یا معبد و مربوط به دوران هخامنشیان میباشد که دلیل ان وجود خشتهای گلی بسیار بزرگ دیوارها و خاکستر سیاه کف این معبداست که در آخرین دستبرد دزدان آثار بستانی آشکار شده بودند. آثار باستانی بسیار زیادی از این کوه به تاراج رفته و شاهدانی وجود دارند که سکههای نقرهای با علامت هخامنشیان، گورهای جنینی، سکههایی با خط کوفیو همچنین استخوانهایی مربوط به انسانهای ناندرتال(جمجمههای بسیار بسیار بزرگ و استخوان ساق پا(تیبیا) با طولی حدود یک متر و نیم) پیدا شده در این کوه را به چشم خود دیدهاند همچنین شاهدان مجموعه داران انگلیسیی را به خاطردارند که درجستجوی این آثار قبل از انقلاب به روستای سهنله مراجعه و با اشتیاق فراوان ساکنان را ترقیب به راهنمایی و کمک جهت یافتن عتیقههای بیشتر مینمودند. در این کوه غارهای متعددی و جود دارد که عمده آثار باستانی و استخوانهای ناندرتال ذکر شده در آنها پیدا شدهاست ولی تماماً به تاراج رفتهاند. خوشبختانه اکنون این کوه تحت حفاظت میباشد و با راه سازی جهت تاسیسات مخابرات به آسانی و با اتومبیل قابل دسترسی است
آثار تاریخی روستای کیونان
تپه قلعه پائین و تپه قلعه بالا
مربوط به دوره اشکانیان -قرن ۴ و ۵ ه. ق. است و در شهرستان سنقر، بخش کلیائی، روستای کیونان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۸۴ باشمارهٔ ثبت12025و12046 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 11:47 توسط مرتضی تانی | يک نظر
صنایع دستی
یکی از مهم ترین صنایع دستی کیونان فرش بافی است .از نقشهای معروف میتوان بازو بند-شکارگاه-ساکار-دارگل را نام برد.نخ این فرشها از پشم گوسفندان خود این منطقه تهیه می شدرنگ ها اغلب گیاهی ومعدنی بودودرمحل تهیه می شد.دراغلب نقاط محدودبه چند رنگ اصلی موجوددرمنطقه بود.نقشههایمحلیشناختهشده کهنامروستاهایمعینیرابرخوددارند،گواه بارزی براین امراست.ازاین جمله اندنقشه های کیونانی، حسین آبادی، اکبر آبادی، وغیره که به نام روستاهای کیونان، حسین آباد و اکبرآباد نامیده شده است. روستاهایی که نامشان براین نقشه ها،نشسته، زادگاه این نقشه ها بوده اندویا ممکن است بافندگانشان دراین موردتقدم یامهارت بیشتری داشته اند.
قالی ها رامعمولاً دراندازه های 5/1×3 -2×3 -1×25/1 وکناره به اندازه 1×5 ذرع می بافتند.
در فرهنگ قاليبافي این منطقه واژة «گل» به معني نقش به كار برده مي شود چنانكه در گل اكبرآباد (گل ترنجي) منظور از گل، نقشة كلي قالي است. همچنين ريزه گل به معني خرده نقشهاست . اين نقوش كه ابداع و ارائة آنها اختصاص به بوميان منطقه دارد، با نامهايي گوناگون ازتنوع و ويژگيهاي مخصوصي برخوردارند، به طوري كه نمونة آنها را در ديگر مناطق نمي توان يافت. در ميان اين مناطق، منطقة كنگاور و دينور، محل تلاقي نقشهاي مختلف مناطق مجاور است.
آب و هوای روستا
کیونان دارای زمستان سرد و طولانی با سرمای سخت و سنگین است تابستانش گرم و کوتاه بهارش وحشی وزیبا و پاییز آن بسیار محزون ورنگارنگ است زمستان کیونان از اواسط نوامبر (آبان)شروع شده تا اواخر آوریل (فروردین)ادامه دارد ماه ژانویه (دی) سردترین ماه سال است در این ماه متوسط حداقل دمای هوا به ۴/۱۱- درجه سانتیگراد و روزهای یخبندان آن در سال به 98 روز میرسد بر اساس همین اطلاعات تیر و مرداد گرمترین ماههای سال میباشند در این ماه متوسط حداقل دمای هوا به ۸/۲۴ درجه سلسیوس میرسد. البته طی چند سال اخیر از میزان بارش کاسته شده ومنابع ابی این روستا کم اب شده است .
پاره ای از تاریخ سنقر
کلمه کلیایی که به دنبال سنقرآمده به یکی از دو ناحیه روستایی این منطقه اطلاق میشود که در آن طوایف ایل کلیایی سکونت دارند این کلمه از دو بخش ((کلیا))و ((یی)) تشکیل شدهاست ((یی)) یاء نسبت است و تعلق و وابستگی به کلیا را میرساند کلیا در زبان اوستایی به معنی گوسفند است در فرهنگهای برهان قاطع، آنندراج، ناظم الاطباء و لفت نامه دهخدا در باره این کلمه چنین توضیح داده شدهاست ((کلیا))به لغت زند و پازند گوسفند را گویند هز وارشی کلیا نیز کلینا kallغna گوسپند میشود(هاشیه برهان مصحح دکتر معین) هم چنین کلیا اسم رومی شکنبهاست و به سریانی و ورومنتن است (فهرست مخزن الدویه) معانی دیگری برای کلیا قایل شدهاند از جمله کلیا به معنی شخار است که قلیا باشد و بیشتر صابون پزان به کار برندو قلیا معرب آن است اسم فارسی قلی است کلیا: آلتی که در مازندران با ان شیرهٔ نیشکر را استخراج میکنند(دهخدا، لغت نامه{کلمبیا –کمعه} ص ۱۲۷، با استناد به مخزن الدویه، برهان و فرهنگ انجمن آرا) کلیایی: منطقه شمال غربی و غرب سنقر را کلیایی میگویند کل: ده، روستا (ناظم الطبا) و (برهان قاطع) کلی: نسوب به ده: به معنی دهی (دهاتی) و روستایی، چنان که گویند کلی و شهری چون تو صنم و چو ما شمن نیست(سنایی به نقل آنندراج)
این شهرستان از شمال به شهرستان قروه، از جنوب به شهرستان صحنه، از شرق به شهرستان اسدآباد واز غرب به شهرستان کامیاران محدود میشود.
در دوره صفویه اسدآباد جزء منطقه سنقر شمرده میشدهاست. در زمان شاه عباس صفوی، فرماندار سنقر عثمانیان را از مرز بیرون راند. در دوره افشاریه و زندیه سران ایل کلیایی که خود را از اعقاب صفی خان از خانهای دوره صفوی میدانند به حکومت سنقر منصوب بودهاند. بنابر نظر بزرگان وریش سفیدان منطقه کلیایی این مردمان از ایل کلهر ایوان غرب و از هفت ماله بان سیری میباشند. نام قسمت کردنشین این ناحیه از اسم ایل کلیایی ماخوذ و به کلیایی معروف شد. چون دو قسمت سنقر و کلیایی شهرستان را تشکیل دادند این شهرستان سنقر و کلیایی نامیده شد.
شهرستان سنقر و کلیایی در جلگه همواری واقع شده و اطراف آن را رودخانه، سبزه زار، باغات و بیشهزار فرا گرفتهاست و قلههای کوههای آن تا اواخر تابستان از برف زمستانی پوشیدهاست.
بقعه مالک، امامزاده احمد در سنقر واقع شدهاند.
از مکانهای دیدنی میتوان سراب گزنهله را نام برد. مادیان کوه از نظر تاریخی و باستان شناسی محا بسیار مناسبی برای تحقیق و کاوش میباشد. کوه های اطراف روستاهای میخوران در این شهرستان از نظر زیبایی طبیعی و تنوع گیاهان دارویی دارای اهمیت بسیار میباشد. تیر ماه بهترین زمان دیدن این کوه است. سد روستای قمام در این شهرستان محل مناسبی برای ماهیگیری میباشد.
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 11:5 توسط مرتضی تانی | نظر بدهيد
چند عکس از خیراله امیریان
خیرالله جان ممنون که سر زدی. میشه ادرس ایمیلتو برام بزاری
مکانهای نزدیک به روستای کیونان
باقله علیا. پیرمحمد. چشمه باد. چشمه زنگی. چنگیزه. سه قولان. کاهل اباد .کشکمیر. سرکشکمیر .کیوه نان. باقله سفلی. باقرابادسامله. تپه اسماعیل. چشمه خسرو .سامله. سرخم قول. دره کهریز.حاجی مرادخان ویژه اکبراباد اگاه سفلی پشت دربند. خانقاه سفلی. خانقاه علیا. خانقاه وسطی. سمن بان. قشلاق سرداراشرف. لنجاب
برخی از خانواد های ساکن شهر کرمانشاه
روستای کیونان مرکز کیونانات است حدود ۱۰۰۰ نفر جمعیت دارد. در گذشته جمعیت آن بیشتر بودهاست بیشتر از ۲۰۰۰ نفر آنها در کرمانشاه و دیگر شهرها زندگی میکنند.تعداد زیادی از آنها دارای مناسب و شغلهای زادی هستند مثل خانواده طلیعیها. کریمیها. امیریان ها. بیابانی ها.یاقوتی ها.نکته جالب این است که اکثر شهر نشینان کیونانی در کرمانشاه به شغل رستوران داری مشغول هستند مثل رستوران چلچله(برق ۲۲ بهمن)، میمک(اربابی)، اسلامی و عمو رحمت (دیزل آباد)گل مریم در ۲۲ بهمن و رستوران بانی چو(میدان فردوسی)، کیونان دارای زمینهای حاصلخیز زیادی است زراعت عمده آنها گندم. شبدر .عسل .سیب زمینی. کدو و دامداری وباغ داری
از مفاخر این روستا
قوتی متولد پنجم اسفند ۱۳۲۷در «کیونان»، داستاننویس، شاعر و منتقد ادبی است. وی در زمینه داستان کوتاه و داستان بلند فارسی متون درخشانی خلق کرده است و یکی از چهرههای شاخص و مطرح در میان نویسندگان نسل دههٔ ۴۰ و ۵۰ ایران میباشد. تحصیلات ابتدائی در مدرسه داریوش در کرمانشاه و دوران دبیرستان در مدرسه کزازی گذشت. دیپلم ادبی . سپاهی دانش دوره پانزده. مهرماه ۱۳۵۰ استخدام رسمی وزارت آموزش و پرورش. پنج سال آموزگار روستا. بقیه در کرمانشاه مدرسه حسین علی گویا. شهریور ۱۳۵۸ پاکسازی البته بدون کیفر خواست یا حضور در دادگاهی یا ارائه دلیلی. معلمی که غیر از اندیشه سرمایه دیگری ندارد چه می تواند بکند؟ کارگری! مدتی نگهبان و سرایدار و پادو در شهر شما تهران. مدتی کارگری ساده در نیروگاه حرارتی بیستون کرمانشاه. مدتی دفتردار آسیابی در شهرستان سنقر. مدتی عملهگی! حالا هم به عنوان رونامهنگار و مسئول صفحات ادبی هفته نامه ندای جامعه تا بعد چه پیش آید! همسرم هم معلم وپاکسازی شده و دارای یک فرزند دختر. انتشار نزدیک به بیست جلد کتاب در قلمرو داستان کوتاه، داستان بلند، نقد ادبی .... نگاه خلقی و انسانی این نویسنده همچنان در لایههای افکارش خود نمایی میکند
از آثار منتشر شده:
- زخم / مجموعه داستان / ۱۳۵۰ /چاپ سوم
- گل خاص / مجموعه داستان / ۱۳۵۰ / چاپ هفتم/ ترجمه به زبان کردی
- کودکی من / مجموعه داستان / ۱۳۵۱/چاپ یازدهم
- داستانهای آهودره/ مجموعه داستان/چاپ دوم
- با بچههای ده خودمان/ مجموعه داستان/ چاپ دهم
- سال کورپه/ مجموعه داستان/چاپ اول
- پاجوش/ داستان بلند/چاپ دهم
- زیرآفتاب / داستان بلند/چاپ اول
- چراغی بر فراز مادیان کوه/ داستان بلند/ چاپ بیش از 20هزار نسخه/ ترجمه به زبان کردی
- دهقانان/ رُمان/چاپ سوم
- افسانههائی از ده نشینان کُرد/ پژوهش، گردآوری فرهنگ توده/ چاپ هفتم
- یادداشتهای یک آموزگار/ پژوهش
- مردان فردا / مجموعه داستان / چاپ اول، برنده بهترین کتاب سال توسط شورای کتاب کودک
- نگاهی به آثار درویشیان/ نقد ادبی/چاپ اول
- گامی به پیش/ نقد ادبی/چاپ اول
- توشای پرنده غریب زاگُرس/ مجموعه داستان/ ۱۳۷۴/ نشر آروین/ چاپ چهارم
- افسانه سیرنگ/ داستان بلند/ ۱۳۸۲/ نشر ترجمان اندیشه/ چاپ اول
- تنهاتر از ماه/ داستان کوتاه/ چاپ اول / 1390
- بن بست/ رمان / چاپ اول /1385
- داستان های آهودره(هفت کتاب در یک کتاب)/مجموعه آثار دهه 50/ نشر شباهنگ/1391
- پری چل گیس/کودک و نوجوان/ نشر قطره/ 1391
- برزونامه/ شاهنامه کردی( ترجمه) / نشر ققنوس/1391
- هستی شناسی فهم/نقدمشترک همراه با آرش سنجابی / نشر کتاب آمه/ 1391
همچنین میتوان از دکتر غفار طلیعی .مهندس اشرف طلیعی.استاد ناصر طلیعی وخیرالله امیریان نام برد.وبسیاریی از عزیزان دیگر
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 10:22 توسط مرتضی تانی | نظر بدهيد
طبیعت زیبای کیونان