يكی از مباحث مهم و اصولی در اقتصاد مسأله اخلاق است از نظر اسلام فعاليتهای اقتصادی بايد توأم با اخلاق و معنويت باشد تا راه حاصله مشروع باشد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،منطقه لرستان،يكی از مباحث مهم و اصولی در اقتصاد مسأله اخلاق است از نظر اسلام فعاليتهای اقتصادی بايد توأم با اخلاق و معنويت باشد تا راه حاصله مشروع باشد.
اسلام برای كسب و كار، تجارت و فعاليت اقتصادی، آداب و شرايطی را در نظر گرفته كه از جمله آنها میتوان به صداقت و راستی، يادگيری احكام شرعی اقتصادی، انصاف در معامله و اجتناب از ظلم و پرهيز از سوگند خوردن در معاملات اشاره كرد.
يكی از اصول و فضيلتهای مهم اخلاقی مسأله صداقت است، اهميت صداقت و راستی در گفتار و رفتار نزد خداوند متعال به قدری است كه خداوند از همه پيامبران به صداقت و راستی پيمان گرفت و آنان را قبل از بعثت به اين صفت امتحان كرد.
صداقت و راستی و دوری از حقه و نيرنگ، تقلب، دروغ و... در تمام زمينهها امری لازم و ضروری است ليكن صداقت در معامله بسيار مورد تاكيد است.
در حديثی پيامبر اكرم(ص) فرمود: يا مَعْشَرَ التُجّار اَنْتُمْ فُجّار اِلّا مَنِ اتَّقی وَ بَرَّ وَ صَدَقَ؛ ای گروه تجار همه شما بهدليل رعايت نكردن مسايل اخلاقی فاجر هستيد مگر كسانی كه در معاملات از خدا بترسند و نيكی كنند و صداقت و راستی در معامله داشته باشند.
در روايت ديگر يكی از اصحاب به نام «عبدالرحمان انصاری» از پيامبر(ص) سؤال كرد چرا تاجران فاجرند؟ حضرت فرمود: برای اينكه در معامله دروغ میگويند قسم میخورند و تقلب و نيرنگ بهكار میبرند.
صداقت و راستی در معامله اثرات مثبت فراوانی دارد كه از جمله آنها میتوان به مواردی همچون صداقت و راستی سبب جلب اعتماد عمومی، بركت معامله و سود بيشتر خواهد شد، پايه و اساس هرگونه پيشرفت و رشد اقتصادی در جامعه از صداقت و راستی است، صداقت و راستی به انسان آبرو و شخصيت میدهد درمقابل دروغ و تقلب مايه رسوايی و بی آبرويی است، صداقت و راستی موجب نجات و رستگاری، صفا و صميمت است، اشاره كرد.
رعايت صداقت در عرصه كار تجارت هميشه حاكی از اين امر است كه به موفقيت بيشتری انسان دست پيدا خواهد كرد و مشتری خوشحال و راضی خواهد بود و برای هميشه اعتماد خواهد كرد و محبت اجتماعی افزايش پيدا میكند.
امروزه متأسفانه دروغ، سوگند، تقلب در عرصه اقتصاد رواج پيدا كرده كه نتيجه آن شيوع معضلاتی نظير غش در معامله، كم فروشی، عدم ثبات نرخها و...است كه همه اينها از گناهان كبيره است.
تقلب و غش در معامله مصاديق متعددی دارد مثل مخلوط كردن آب در شير، فروش كالا در سايه و تاريكی يا نور زياد مخلوط كردن جنس خوب با جنس بد، متفاوت بودن رو و زير جنس، مخفی داشتن عيب جنس، جنس را به جنس ديگر وانمود دادن همه اين موارد در اسلام نهی شده و تحصيل مال از راهها ممنوع و حرام و معامله هم باطل است.
از اصول اخلاقی اقتصادی آن است كسی كه میخواهد به فعاليتهای اقتصادی بپردازد قبل از آن بايد احكام شرعی اقتصادی مورد نياز را ياد بگيرد، اين موضوع همواره در دين مقدس اسلام مورد تاكيد بوده و دليل عقلی بر آن اقامه شده است در كتب فقهی برخی از بزرگان اين تعبير را دارند «یَنْبَغی تَعَلُّمُ اَحْكامِ التَّجارَة؛ يادگيری احكام تجارت سزاوار و شايسته است».
در آيات و روايات و سيره معصومين(ع) آموزش و يادگيری احكام شرعی اقتصادی پيش از ورود به عرصه كسب و كار، بسيار مورد سفارش قرار گرفته تا جايی كه گفته شده «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر؛ اول يادگيری احكام سپس پرداختن به تجارت».
اصبغ ابن نباطه میگويد: از علی(ع) شنيدم كه فرمود: يا معشر التجار الفقه ثم امتجر، ای اهل تجارت اول با احكام شرعی تجارت آشنا شويد بعد وارد معامله گرديد سه بار اين جمله را تكرار كرد سپس حضرت ادامه داد فرمود: به خدا سوگند در بين مردم ربا پنهانتر از حركت مورچگان در سنگ سخت است، يعنی چه بسيار معاملات ربوی صورت میگيرد در حالیكه افراد اصلاً متوجه آن نيستند.
فقها میگويند وقتی كسی احكام تجارت را ياد نگيرد و معامله كند در آن مال نمیتواند تصرف كند چون در حقيقت معامله بهصورت باطل صورت گرفته است و اموال بهدست آمده نيز حرام خواهد بود.
لازم است برای جلوگيری از اين موارد ارتباط تنگاتنگی بين حوزههای علميه و بازار برقرار گردد چراكه حوزههای علميه بهترين مرجع برای بيان مسايل تجاری و اقتصادی مردم هستند، علما و روحانيون بهعنوان كارشناسان دينی به اين عرصه ورود پيدا كنند و بازاريان هم استقبال كنند همچنان كه در گذشته كسبه و بازار معمولا در نماز جماعت شركت میكردند و امام جماعت پس از نماز احكام معاملات را بيان میكرد.
از سوی مجامع امور صنفی يا دستگاههای فرهنگی با همكاری يكديگر دورههای آموزشی احكام معاملات برگزار شود و پروانه كسب پس از گذراندن آموزشی احكام اقتصادی مربوطه به هر صنف به افراد داده شود.
از ديگر اصول اخلاق اقتصادی رعايت عدل و انصاف و دوری از ظلم و ستم است، هر چند رعايت عدل و انصاف و دوری از ظلم وستم در همه موارد امری لازم و ضروری است و خدای متعال در قرآن بهصورت كلی بدان امر فرموده است كه إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِی الْقُرْبى وَ یَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْ؛ خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزديكان فرمان میدهد و از فحشا و بلكه ظلم نهی میكند، ليكن اين موضوع در معامله از اهميت فوق العادهای برخوردار است در حديثی امام علی(ع)فرمود: الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّ؛ عدل آن است انصاف را رعايت كنی و حق مردم را به آنها برسانی و احسان آن است كه بران تفضل كنی سخت نگيری.
انصاف در معامله از خلق و خوی پيامبران الهی و برترين ارزشها است، پيامبر اكرم(ص)فرمود: آن كسی كه در زندگی انصاف را رعايت كند شبيهترين افراد از نظر اخلاق با من است، پس با مردم منصفانه رفتار كن تا بركت و آبادانی به شما روی آورد و از ظلم و ستم پرهيز كنيد تا از خشم الهی در امان باشيد.
انصاف در معامله صورتهای گوناگونی دارد كه از جمله آنها میتوان به مواردی از جمله پرهيز از گران فروشی و به حداقل سود بسنده كردن اشاره كرد.
در تاريخ آمده است يونس بن عبيد لباس فروشی داشت يكی از لباسهای او دو نرخ داشت خودش به نماز رفت برادرزادهاش را در مغازه گذاشت، مرد باديهنشينی آمد يك لباس را درخواست كرد و آن لباس چشمش را گرفت فروشنده آن لباسی را كه قيمت ارزان داشت مثلاً دويست درهم بود به قيمت لباس گران به مبلغ چهارصد درهم فروخت، اعرابی پسنديد و خريد و با خود برد در ميان راه يونس بن عبيد او را ديد و لباس را شناخت، گفت: چند خريدی؟ گفت چهار صد درهم، گفت: بيشتر از دويست درهم نمیارزد، برگرد تا بقيه پولت را پس بگيری، او گفت: نه خوب خريدم در محل ما اين لباس پانصد درهم میارزد و من راضیام، يونس گفت: برگرد، انصاف در معامله و خير خواهی در راه دين بهتر از تمام موجودی دنيا است، او را برگرداند و دويست درهم به او پس داد و به برادرزادهاش گفت: آيا از خدا نترسيدی كه به برادر مسلمانت ظلم كردی و رعايت عدل و انصاف در معامله را نكردی؟.
يكی ازعادات ناپسند در بازار و در معاملات قسم خوردن است، قسم خوردن درمعاملات در هر صورت امری نامطلوب است اگر قسم دروغ باشد حرام و از گناهان كبيره است اگر قسم راست باشد مكروه و ناپسند است.
قسم خوردن در هر عصر و زمانی حتی زمان پيامبراكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) رايج بوده از اين رو در آيات و روايات به شدت از آن نهی شده و به مضرات و پيامدهای منفی آن اشاره شده است.
از نظر اسلام اصولاً سوگند ياد كردن كار خوبی نيست قرآن میفرمايد: «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِكُ؛ خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهيد».
امام صادق(ع) با استناد به اين آيه شريفه فرمود: وَ لاتَحْلِفُوا بِاللهِ صادِقينَ وَ لا كاذِبينَ؛ هيچگاه به خدا سوگند ياد نكنيد چه راستگو باشيد يا دروغگو.
نبايد برای هر كار كوچك و بزرگ قسم ياد كرد و نام خدا برد مخصوصاً در معاملات نبايد خدا را وسيله كاسبی خود قرار داد و بدين اعتماد مشتری را جلب كرد.
در روايات اسلامی از قسم خوردن در معاملات به شدت نهی شده و مورد مذمت قرار گرفته است. پيامبراكرم(ص) فرمود: وای بر تاجران بهخاطر سوگند خوردنشان در معامله.
امام هفتم موسی بن جعفر(ع) فرمود: سه گروه از مردم در روز قيامت از توجه و لطف خدای متعال بیبهرهاند و خداوند به آنان نظر رحمت نمیكند اولين آنها كسی است كه همواره با سوگند خوردن خريد و فروش میكند (معامله نمیكند مگر با قسم خوردن).
سوگند در معامله آثار و پيامدهای زيانبار دنيوی و اخروی فراوان بهدنبال دارد، خدای متعال بندهای را كه در معامله با مردم دغل بازی میكند و قسم دروغ بخورد علاوه بر اين كه او را زحمت و بركت خويش محروم میسازد حتی سود مادی او را تباه میكند.
شايد انسان با سوگند دروغ و فريبكاری به سود بيشتری در كسب و تجارت دست يابد اما اين رزق و سود به سبب شكستن حرمت خداوند متعال مورد غضب حق تعالی واجب میشود و نمیتواند برای صاحب آن بركتی داشته باشد و خوشی به همراه بياورد بلكه ضرر و زيان مالی بهدنبال دارد.
از رسول خدا(ص) نقل شده است كه فرمود: هر انسانی كه با سوگند به خدا مال مسلمانی را صاحب شود خداوند بهشت را بر او حرام و جهنم را بر او واجب میگرداند، پرسيدند ای رسول خدا حتی اگر آن مال كم باشد؟ فرمود: اگر چه فقط يك چوب مسواك باشد.
انسان بايد از سوگند در معامله شديداً برحذر باشد چرا اگر به راستی قسم بخورد خدا را وسيله كاسبی خود قرار داده و عظمت با ارزش خدا را پايين آورده و اين عمل زشت و ناپسند است اگر به دروغ قسم بخورد مرتكب گناه كبيره شده و عواقب گناه كبيره دامنگير اوست.