پشت جلد کتاب: این منم ، خوشبخت ترین زن دنیا که در تاریک و روشن جاده ای که به آسمان وصل میشود، در حالی که احساس می کنم خود بهشت را در کنار دارم، همراه نیمهی دیگر وجودم به دالان بهشت میروم ..
خلاصه کتاب : قصه زندگی دختری به نام مهناز است که وقتی ۱۶ ساله بود با پسری به نام محمد ازدواج می کنه و این دو همدیگر دوست دارند ولی اتفاقاتی میفته که از هم جدا میشن و ...
داستان بسیار زیبا و جذاب . که حتی از چند بار خوندن خسته نمیشی .
نویسنده ی کتاب نازی صفوی هست .
ارزش وصل نداند مگر آزردهی هجر مانده آسوده بخسبد چو به منزل برسد