پل قیز کورپوسی
يكي از مهمترين بناهاي پا برجاي استان اردبيل كه نقش اساسي در مطالعهي راههاي تجاري و ارتباطي منطقه ميتواند ايفا نمايد، پل منحصر بفرد قيز كورپيسي در بخش فيروزآباد شهرستان كوثر است. اين پل عظيم كه بخشهاي قابل توجهي از آن سالم باقي مانده بر روي قزل اوزن و در يك محيط طبيعي بسيار زيبا و ديدني احداث شده است. پل ذکر شده كه در مسير شاهراه ارتباطي ميانه –اردبيل واقع شده؛ امروزه بشدت در معرض تهديد و تخريب, هم از سوي غارتگران ميراث فرهنگي و هم در اثر عوامل جوي و محيطي است به خصوص كه در صورت احداث سد در دست مطالعه پير تقي اين پل به زير آب خواهد رفت.
قيز كورپيسی در ۴ كيلومتري جنوب غرب روستاي افشار بخش فيروز شهرستان كوثر از توابع استان اردبيل و در مختصات جغرافيايي و به فاصله خط مستقيم ۳۶ كيلومتري شهر ميانه، ۱۵ كيلومتري شهر باستاني فيروزآباد ( امروزه روستايي به همين نام در محل شهر باستاني واقع ميباشد ) و ۳۲ كيلومتري پل قيز كورپيسي ميانه قرار دارد. قزل اوزن در محدودهي پل، باريك و كم عرض بوده و داراي پيچ و تاب هاي تند بسياري است. در اين قسمت رود قزل اوزن از ميان كوههاي مرتفع ودرهاي عميق جريان دارد.
استان اردبيل، شهرستان كوثر، بخش فيروز، روستاي افشار ، دره قزل اوزن، قيزكورپوسي۴ كيلومتري جنوب غرب روستاي افشار
ـ تاريخچه و وجه تسميه اثر:
قيزكورپيسي به معناي پل دختر نام رايجي براي ناميدن پلها در منطقه آذربايجان است مانند قيزكورپيسي ميانه، مرند و … در ديگر جاهاي ايران نيز از نام دختر براي پلها به كرات استفاده شده مانند پل كرودختر ايلام و لرستان ، پل قلعه داود دختر ايذه، پل دختر دهدشت و… گذشته از پل، بسياري از قلعه ها نيز در شمال غرب ايران با نام دختر و پسر مانند قيز قالاسي گرمي، اوغلان قالاسي قره داغ و… ناميده شده است. بر اساس باورها و افسانه هاي رايج در منطقه ساخت چنين پلها و قلعه هايي در ارتباط با دختر و پسري مي باشد كه عاشق يكديگر بوده و فرد عاشق چنين بناهايي را جهت تسهيل در راههاي ارتباطي به معشوق و رفاه حال وي ساخته است. همچنين قيزكورپيسي در برخي مكتوبات اداري شهرستان كوثر با نام پل پردهليس معرفي گرديده است.
پل قيز كورپيسي داراي ۵ پايه نامتقارن با ابعاد و اندازههاي مختلف است. عرض پايه ها با توجه به ارتفاع دهانه ها، شيب زمين و به تبع آن حجم آب ورودي به هر كدام از دهانه ها محاسبه و تعيين گرديده است و از شمال شرقی به جنوب غربی پايه های پل عریض تر میشود. به طوریکه اولين پايه از سمت شمال شرقي باریکترین پايه پل به عرض ۲۰۶ متر و بدون موجش کن میباشد. چرا كه سطح آب رودخانه به ندرت و تنها در مواقع طغياني و فصل پرآب امكان رسيدن به اين پايه را دارد. لذا ايجاد موجش كن در پايه اول ضرورتي نداشته است. دومين پايه پل ( از سمت شمال شرقي ) به عرض ۸۶/۲ متر و داراي موجش كن هلالي شكل در جهت مخالف جريان آب رودخانه ميباشد. دو پايه ذكر شده فاقد كانه يا كنو در قسمت فوقاني و حدفاصل پايه و روگذر پل هستند. سومين پايه پل به عرض ۴ متر بوده و داراي موجش كن مثلثي شكل در جهت مخالف جريان آب ميباشد. بدليل تخريب تاق دهانه پل در اين قسمت، بخشي از قسمتهاي فوقاني پايه نيز آسيب ديده است. با اين همه آثار وجود كانه بر روي پايه سوم مشهود است. چهارمين پايه، بزرگترين پايهي پل و به عرض ۱۰/۵ متر ميباشد. كه داراي دو موجش كن مثلثي شكل در جهت مخالف جريان آب و هلالي شكل در سمت موافق با جريان رودخانه است. با توجه به ابعاد و شكل پايه و موجش كنها اين پايه مهمترين پايهي پل محسوب ميشود كه وزن تاق بزرگترين دهانه را متحمل شده و داراي يك كانه نيز ميباشد. پنجمين پايهي پل با عرض ۳۰/۴ متر داراي يك موجش كن مثلثي شكل در جهت مخالف جريان آب ميباشد. بر روي اين پايه نيز كانه واقع شده كه سالمترين كانهي پل نيز هست. دو بخش انتهايي قيز كورپيسي كه محل اتصال پل به برجستگيهاي اطراف ميباشد؛ با اشكال ذوزنقه اي و با مصالح سنگ و ملات آهك ساخته شده است. تمام پايه هاي پل و موجش كنها با مصالح سنگ سياه حاصل از برشهاي ايجاد شده در بستر سنگي كف رودخانه و ملات آهك احداث گرديده است. بدين صورت كه بخش مياني پايه ها و موجش كنها به صورت لاشه و قلوه سنگ غوطه ور در ملات آهك ميباشد و نمايشان با سنگهاي سياه تراش خورده عموماً مكعب مستطيل شكل و به طور منظم ساخته شده ولي كاملاً به همديگر چفت و بست نشدهاند و به همين سبب درز حداكثر ۲ سانتيمتري مابين سنگهاي تراشيده شده با ملات آهك بندكشي گرديده است. در نتيجه گذر زمان و فرسايش حاصل از برخورد آب به پايه ها در برخي قسمتها بندكشي هاي فوق شسته شده و آسيب ديده است. اين آسيبديدگي ها به خصوص در پايه سوم كه بيشتر از بقيه پايه ها در معرض برخورد آب رودخانه بوده؛ به چشم ميخورد. همين عامل يعني برخورد مداوم آب به اين پايه باعث ريخته شدن قسمتهايي از نماي سنگي گرديده و در دورههاي بعد اقدام به مرمت اين قسمت از پايه با استفاده از مصالح آجر و ملات آهك نمودهاند. پايهي يكم از سمت شمال شرقي و دو بخش ذوزنقه اي شكل, ابتدا و انتهاي پل در قسمتهاي پي و هم سطح بستر سنگي عريض تر احداث گرديده و با افزايش ارتفاع به صورت پلكاني از عرض شان كاسته شده است. در احداث پايه ها و موجش كنها اصل قرينه سازی رعايت نگرديده و تمام تلاش معمار و سازندگان بناسنگ سياه و ملات آهك مهمترين مصالح ساخت پل قيز كورپيسي است. در اين بنا آجر تنها در تاقزني و نماي بدنه پل به كار برده شده و با بررسيهايي كه در اطراف محل پل انجام داديم به آثار كوره آجرپزي برخورد نگرديد. سازندگان پل در مواقعي كه نياز به حجم انبوهي از آجر جهت ساخت پل داشتند؛ اقدام به احداث كورهي آجرپزي در نزديكي پل مينمودند؛ مانند پل بيستون . اما از آنجا كه در ساخت قيزكورپيسي به طور عمده از سنگهاي اطراف پل در پايه ها، بدنه و گذرگاه پل استفاده شده و لذا آجر در مقياس محدود بكار رفته و به نظر ميرسد به جاي احداث كوره آجرپزي در محل، معمار آجر مورد نياز را از شهر باستاني فيروزآباد كه در فاصله ۱۵ كيلومتري پل واقع شده؛ تهيه نموده است.