پاسخ به:جمله سازی
دوست مادرم با حوله پنکه رو تمیز کرد!
بیکاری / واکسن / سرباز / فسنجان
سرباز داشت فسنجان مي خورد يك استخوان پريد توي گلوش! واكسنش زدن
تلفن مامان مزاحم ناراحت
تنها امید خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
مزاحم تلفنی مامانمو ناراحت کرد!
زندگی / توکل / پادشاه / خدا
هر کس در زنذگی بر خدا توکل کند پادشاه است./ سیب ، قندان ، نمک ، اتو
داشتم يك برگه سيبو اتو مي كردم تا خشك بشه نمكدان افتاد روي قندان! هردو شكستن!
بي نمك. جوك. مامان. بابا
بابابرای مامان یک جوک بی نمک تعریف کرد-مداد-سیاه-بخاری-ناخن
خدایا دلم به سان قبله نماست...وقتی عقربه اش به سمت "تو"می ایستد آرام می شود
"ان الله مع الصابرین ...همانا خداوند با صابرین است"
داشتم با مداد ناخنم رو سياه مي كردم كه بخاري گفت بببببببببببببببببببم!
بيسكوييت شربت خنده خفه
ب یکی شربتِ بیسکویت دادم، ب خاطر من درآوردی بودنش، از بس خندید نزدیک بود گیر کنه تو گلوش، خفه شه!!!
راسخون / جایزه / کم قیمت / شانس
شانس آوردمو تو راسخون برنده يه جايزه شدم! ولي خيلي كم قيمت بود!
مو. ابرو. شبكه. سيخ
دوستم داشت تو یه شبکه ای اجرای زنده میکرد ک یهو مو و ابروهاش از شدت سرما سیخ شد!!!!!
جنازه / پارک دوبل / شایعه / روزنامه
خيلي عالي بود!
چند وقت پيش تو روزنامه شايعه شد كه يه خانمه داشته پارك دوبل مي كرده كه زده به يه آقاهه!
بيچاره مثل جنازه دراز به دراز افتاده!
من. تو. مسابقه. كتك
يكنفر جواب بده!
من تویک مسابقه کتک خوردم-کاغذ-دست-لباس-گلیم