الف-او با تعميم و تكليف كار،سلامت روحى و ارادى مردم را تضمين فرمود.
ب-با«بيمه اجتماعى»،سالخوردگان غير قادر به كار،و كودكان يتيم را آسوده خاطر ساخت.
ج-مردم را كه ترس از فقر مادى داشتند،به موضوعى توجه داد كه از آن خطرناكتر بود و آن:
«فقر نفس» (يعنى:عدم شخصيت)
و«فقر علمى» (يعنى:جهل اخلاقى) است.
لذا چشم مردم به دورتر نگريست،و موانع زندگى و بقا را در آن سوىتر ملاحظه كردند و براى رفع آنها، راهى يافتند كه همه كس را بدان دسترس بود.
(يعنى:همه«فقر نفس»و«فقر علم»را توانند كه رفع كنند.)
بالنتيجه با اين راه گشايى،حيات و دوام اجتماع،ضمانت پذيرفت.
خوبست در يكايك اين موارد،كلام امام را بشنويد:
در مورد اول فرمود:«شما به كار مامور هستيد اما حق داريد كه كار را موافق ميل خود برگزينيد.» (1)
در مورد دوم فرمود:«اين گروه ناتوانان،از مردم ديگر بيشتر به عدالت نيازمندند و به احوال كودكان يتيم و سالخوردگان كه قادر به انجام كارى نيستند،بايد رسيدگى كرد.» (2)
در مورد سوم فرمود:«فقر دو تاست:فقر مال و فقر نفس،ولى فقر نفس بدترين فقرهاست.»
و باز فرمود:«فقرى،چون جهل نيست.»
اما«گرسنگى،از زبونى خضوع،بهتر است.» (3)
در پايان،سزد كه از اين آستان عظمت نماى الاهى،كه سراسر كرم است و عنايت،استدعاى مدد كنيم و يارى براى صفاى جان طلبيم،آرى:
برو اى گداى مسكين،در خانه على زن كه نگين پادشاهى دهد از كرم،گدا را به دو چشم خون فشانم،هله اى نسيم رحمت كه ز كوى او غبارى به من آر،توتيا را به اميد آنكه شايد برسد به خاك پايش چه پيامها كه سپردم همه سوز دل،صبا را
پىنوشتها:
1.ترجمه الامام على (جرج جرداق) -ج 1/862.
2.ماخذ قبل-ج 1/269-270.
3.ماخذ قبل-ج 3/14.
على معيار كمال صفحه 187