آداب ماه رمضان سدهها است که با کمترین تغییری ادامه دارد. شرایط خاص این ماه بر برنامهی توریستهای امروزی نیز برای سفر تأثیر گذاشته است.
از دورهی صفوی، که تعداد زیادی مسافر خارجی به ایران سرازیر شدند، جنبههای مختلف حیات دینی و دنیوی ایرانیان ضبط و ثبت شد. اعیاد مذهبی نیز بخشی جداییناپذیر از این گزارشها بود. ماه رمضان نیز، به خاطر تغییراتی که در سبک زندگی مردمان به وجود میآورد، از چشم مسافران خارجی دور نمانده است. در ادامه برخی از این گزارشها را مرور میکنیم.
برادران شرلی (آنتونی و رابرت) در سال ۱۵۹۸ از انگلستان راهی ایران شدند. آنتونی دربارهی اعتقادات و اعمال مذهبی مربوط به ماه رمضان میگوید:
«هر سال روز قتل مرتضی علی (ع) با کارد خود را مجروح میکنند [مقصود قمهزدن است] و به طوری عذابهای سخت به خود میدهند که گاهی میمیرند. تقریباً در همان اوقاتی که در انگلیس پرهیز میداریم، اینها روزه میگیرند که ۲۹ روز طول میکشد؛ در تمام روز هیچ غذایی نمیخورند تا اینکه غروب میشود، آنوقت افطار میکنند و تمام شب را به خوشگذرانی میپردازند».
آفاناس کاتف (Katof)، جهانگرد روس، در سالهای ۱۶۲۳-۱۶۲۴ به ایران سفر کرد. او در بخش عیدهای ایرانیان دربارهی رمضان مینویسد:
«رمضان دیگر عید ایرانیان است که مردمان در آن روزه میگیرند؛ بدین صورت که هیچکس در روز هیچ چیز نمیخورد و نمیآشامد. به محض اینکه آفتاب غروب کرد همه شروع به خوردن و آشامیدن میکنند و در میدان به تفریح و رقصیدن میپردازند و نمایشهای گوناگون نشان میدهند. شب همه شب، شمعها و پیهسوزها و چراغها روشن است. روزه گرفتن برای آنها اجباری نیست هر کسی مایل باشد روزه میگیرد و کسی که مایل نباشد روزه نمیگیرد».
ژان شاردن، جهانگرد معروف فرانسوی، در بخشی از سفرنامهاش دربارهی اهمیت ماه رمضان در دربار شاهان صفوی میگوید: «شاه برای آنکه در ماه رمضان در تهران باشد سفر قزوین خود را لغو کرد». او در جای دیگری مینویسد: «مردم در آخرین روز رمضان ماه را دیدند و شادمانی بسیار کردند؛ زیرا ماه روزهداریشان به پایان رسیده بود».
انگلبرت کمپفر آلمانی که در سال ۱۶۸۳ میلادی (زمان شاه عباس صفوی) سفیر دولت سوئد در ایران شد. در بخشی از سفرنامهی خود دربارهی مناسبتهای شبهای قدر مینویسد: «مردم در این شبها، که شبهای استجابت دعا هستند، در مساجد یا در خانهها به دعا و نیایش میپردازند». او همچنین در صفحات دیگری دربارهی اهمیت ماه رمضان آورده است:
«از اعیاد دینی، عید پایان ماه رمضان است که آن را فصل روزه میگویند. در این ماه مردم همه در روز میخوابند و هنگام عصر بلند میشوند. هر روز غروب در مرکز شهر توپ میاندازند تا هنگام افطار را خبر دهند. مردم با شنیدن صدای توپ از خواب برمیخیزند و غذا میخورند، سپس قرآن و نماز میخوانند. در نیمهشب دوباره غذا میخورند و شب را به روز میرسانند و با دمیدن سپیدهی صبح دوباره میخوابند.
زندگی آنها در سراسر این ماه بر این روال است. شاه سلیمان نیز یک ماه تمام به همراه ملت خود روزه میگیرد و روزهی خود را حتی با نوشیدن یک قطره آب نمیشکند. با سرآمدن فصل روزهداری، مردم همه جمع میشوند و گویا به مدت سه روز ضیافت دارند».
هنری مارتین (Henry Martyn) کشیش انگلیسی بود که در سال ۱۱۹۰ خورشیدی به ایران آمد. او از روزه و ماه رمضان گزارش میدهد؛ میگوید به سادگی متوجه شدهاند که مردم یک شوق آتشین به دین و یک هیجان شدید به ریاضتهای سفت و سخت دارند. مارتین اشاره میکند که در ظهر تمام شهر به مسجد جامع میرفتند و ماه رمضان را همهی خانواده نصفهشب برای غذا خوردن بیموقع، به منظور تقویت خودشان و برای پرهیز از خوردن در روز، برمیخاستند.
البته این کشیش مسیحی، که شاهد روزه گرفتن مردم بود، نظر خوبی به آن نداشت و آن را بیشتر از احساسات و هیجانات دینی میدانست؛ از نظر او ایمان واقعی به این گونه رفتارها نیست و آن را در رسیدن به کمال واقعی نمیدانست.
هنری مارتین
یوشیدا ماساهارو، نمایندهی ژاپن در ایران در سال ۱۲۵۹ شمسی که در واقع نخستین فرستادهی ژاپن به دربار ناصرالدینشاه بود، دربارهی آداب و رسوم این ماه مینویسد: «ایرانیان در این مدت به نماز، نیایش و عبادت خداوند میپردازند و اعتقاد دارند که در این ماه روزه فقط نخوردن و نیاشامیدن نیست؛ بلکه هر مؤمنی واجب است که چشم خود را از نامحرمان بپوشاند و در معاملات دروغ نگوید و غیبت نکند».
دیولافوا، کاوشگر فرانسوی، در ماه رمضان سال ۱۲۶۳ خورشیدی قصد داشت به مساجد و اماکن مذهبی اصفهان برود؛ اما گویا دینداران از وارد شدن او، که غیر مسلمان بود، جلوگیری کردند:
«سه روز تا پایان ماه رمضان مانده بود و دیگر وقت آن بود که برویم و از مسجدها و بناهای مذهبی و تاریخی اصفهان دیدن کنیم. متأسفانه ظلالسلطان، حکمران مقتدر اصفهان، در این روزها سفر رفته بود و سردار میرزا تقی خان در غیاب او ادارهی امور را به عهده داشت. او آنقدر قدرتمند نبود که بتواند به اولیای متعصب این بناهای مذهبی دستور دهد که اجازهی ورود بدهند».
هانری دالمانی (Henry Rene D’Allemagne) فرانسوی در سال ۱۲۸۶ شمسی دربارهی آداب ماه رمضان به بازار نظر افکنده و چنین آورده است: «در هر افطاری سینیهای زولبیای گرم آنها به یک چشم به هم زدن خالی میشود. این شیرینی مخصوص ماه رمضان است».
کلارا کولیور رایس انگلیسی در اواخر دورهی قاجار دربارهی ماه رمضان مینویسد: «در این روزها بازار داد و ستد، قنادیها، قصابیها و شیرینیفروشیها بسیار گرم است».