0

دوران كودكى على (ع) امير المؤمنين على عليه السلام

 
sabanoor
sabanoor
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 106
محل سکونت : اصفهان

دوران كودكى على (ع) امير المؤمنين على عليه السلام

دوران كودكى على (ع) امير المؤمنين على عليه السلام تا سن سه سالگى در خانه خويش و در كنار پدر و مادر خود زندگى مى‏كرد،و بسيار مورد تكريم و احترام آنان بود،زيرا على عليه السلام علاوه از نظر فرزندى كه محبوب والدين خويشتن بوده است،كمالات و غرايب آن حضرت،از قبيل سخن گفتن در شكم مادر،باز شدن‏«ديوار كعبه‏»به احترام وى،سلام به پدر و مادر و تمام انبياء الهى به ويژه به رسول خدا،تلاوت قرآن و ساير كتاب‏هاى آسمانى در حضور رسول گرامى اسلام هنگام تولد،همه و همه موقعيت امير المؤمنين عليه السلام را در ميان مردم به ويژه خانواده‏اش دو چندان كرده بود،لذا پدر بزرگوارش در ميهمانى تولد«مولود كعبه‏»همه مردم مكه را به وليمه او دعوت نمود،و يكهزار و سيصد شتر و گاو و گوسفند عقيقه كرد...

«على عليه السلام‏»از نظر تربيت‏خانوادگى فوق العاده بالا و چشمگير بود،و نيازى به مراقبت افراد عادى نداشت هر چند پدر او رئيس قبائل‏«مكه‏»و متصدى امور«كعبه‏»بود،و در ميان مردم موقعيت‏بى نظيرى داشت و روى همين ويژگيها بود كه پدر او پس از بعثت رسول خدا قويترين حامى و ياور«رسول الله‏»در برابر دشمنان و بد انديشان به حساب مى‏آمد...

و مادرش‏«فاطمه‏»نيز از زنان پاكدامن و اسوه حقيقت و ايمان به شمار مى‏آمد،و نخستين زنى است از زنان عالم كه پس از«خديجه كبرى‏»به رسول خدا ايمان آورد،و دركل،يازدهمين فردى است از مؤمنين پيشتاز در آن عصر خفگان و خطرناك كه گوى‏سبقت را از ديگران ربود. (1)

آرى امير المؤمنين هر چند در دوران كودكى بسر مى‏برد،ولى از نظر كمالات انسانى و سجاياى اخلاقى و«عصمت‏»و ساير فضائل لازم،هيچگونه كمبودى نداشت،و نور و خميره‏اش در تمام دوران‏ها با پيامبر اسلام آميخته و يكجا بود،جز اين كه پيامبر نبود.به اين حقيقت صدها حديث در كتاب‏هاى معتبر اهل سنت و شيعه تصريح دارد،كه ما فعلا در اين بخش به آن مطالب نمى‏پردازيم... (2)

ولى هر چه هست آن حضرت نياز به كمالات بيشترى داشت،و بايد از سر چشمه‏«وحى‏»تربيت و تعليم او تضمين مى‏گرديد،و جز آغوش پيامبر،و آن مربى دلسوز و واسطه بين خدا و خلقش،كسى ديگرى هر چند«ابو طالب‏»و«فاطمه بنت اسد» (دو گوهر گرانبها) هم باشند نمى‏توانند كمالى بر كمالات على عليه السلام بيفزايند.

على اديب خدا به اعتقاد شيعه و پيروان مكتب بحق ولايت،على امير المؤمنين و يازده فرزند گراميش بترتيب جانشين بلا فصل رسول خدا و خليفه الهى در عالم خلقت مى‏باشند،و موظفند علاوه بر حفظ دين و ساير وظايف مهم ديگر،رهبرى و تربيت صحيح توده‏هاى مردم را بر عهده گيرند،بنا بر اين تربيت‏خود آنان بايد از طريق خدا و منبع‏«وحى‏»صورت گيرد،و با آداب الهى و تربيت پيامبر بزرگ اسلام متخلق و مؤدب گردند،در اين زمينه توجه خوانندگان عزيز را به دو حديث جلب مى‏نمايم:

1-قال رسول الله (ص) :«انا اديب الله و على اديبى‏» (3)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:من اديب خدا و على اديب من است.

يعنى رسول خدا بطور مستقيم با آداب الهى تربيت مى‏گردد،و امير المؤمنين على عليه السلام نيز با همان آداب خداوندى،منتهى از طريق پيامبر عزيز اسلام تربيت مى‏شود.-قال على (ع) :ان رسول الله ادبه الله و هو ادبنى و انا اؤدب المؤمنين و اورث الاداب المكرمين.» (4)

همانا رسول خدا با آداب الهى مؤدب گرديده،و او نيز مرا با همان روش تربيت نموده،و من هم وظيفه دارم مؤنين و پيروان خويش را به همان كيفيت پرورش داده،و ارزش‏هاى واقعى را ترويج نمايم.

چنانچه ملاحظه مى‏فرمائيد،در اين دو حديث تربيت و ادب مولاى متقيان از طريق منبع‏«وحى‏»و رسالت پيامبر خدا صورت گرفته است،بنابر اين على تجسم ادب الهى و رسول او مى‏باشد،و سعى دارد ديگران را نيز با همان ارزش‏ها رهبرى فرمايد.

على به خانه پيامبر منتقل مى‏گردد. چنانچه اشاره نموديم،پيامبر اسلام تربيت و پرورش امير المؤمنين على عليه السلام را بطور مستقيم زيرا نظر گرفت،و سعى داشت على را حتى در خانه پدر و مادرش به حال خود رها نسازد،بلكه وى را با همان ارزش‏هاى عالى انسانى و الهى تربيت نمايد،بطورى كه در تاريخ و حديث آمده است:

آن حضرت على را در كنار خود داشت،و حتى شستشوى بدن،و شير دادن وى،و تحريك گهواه براى خواباندان نوزاد...را بر عهده گرفت،و از سه سالگى‏«على ابن ابيطالب‏»او را بطور مستقيم به خانه خودش منتقل نمود،زيرا از نظر«روانشناسى تربيتى‏»ثابت‏شده است كه كودك در اين مقطع سنى فوق العاده حساس است،و براى پذيرش مسائل اخلاقى و تربيتى آمادگى بيشترى دارد،لذا على عليه السلام بايد در كنار پيامبر خدا باشد،و با ظرافت‏خاصى ابعاد زندگى و اخلاقى آن حضرت را در عمل لمس كند،اينك توجه شما عزيزان را به دو شاهد زنده تاريخى و حديثى جلب مى‏نمايم:

1-قال رسول الله (ص) :«اجعلى مهده بقرب فراشى،و كان رسول الله يلى اكثر تربيته و كان يطهر عليا فى وقت غسله،و يوجره اللبن عند شربه،و يحرك مهده عند نومه،و يناغيه فى يقظته،و يحمله على صدره،و يقول:هذا اخى و وليى و ناصرى و صفيى و ذخرى و كهفى و ظهرى و ظهيرى و وصيى و زوج كريمتى وامينى على وصيتى و خليفتى و كان يحمله دائما و يطوف به جبال مكة و شعابها و اوديتها.» (5)

چون على عليه السلام متولد گرديد،و پيامبر خدا خود را به وى رسانيد،آن حضرت خطاب به مادر على عليه السلام فرمودند:گهواره على را در كنار رختخواب من قرار دهيد،و پيامبر گرامى شخصا بيشتر امور تربيتى على عليه السلام را بر عهده گرفت،هنگام نياز،آن فرزند كعبه را شستشوى مى‏داد،و در شير خوردنش كمك مى‏كرد،و براى اينكه آن طفل را بخواباند گهواره‏اش را حركت مى‏داد،و با آهنگ دلنواز براى وى مى‏خواند،و گاهى به سينه‏اش مى‏گرفت و مى‏فرمود!اين كودك برادر من است، او را به ياورى و ولايت و پناه و پناهندگى برگزيده‏ام او اميد و پشتوانه من است،اين فرزند عزيز و نوزاد گرامى جانشين و وصى من و شوهر دخترم و امين وصايايم و خليفه‏ام بعد از من خواهد بود،رسول خدا هرگز وى را از خود دور نمى‏گذاشت،و هر كجا مى‏رفت على عليه السلام را با خود مى‏برد،و حتى هنگام رفتن به كوهها و دشت و دره‏ها پيوسته مولود كعبه را همراه داشت.

شما خوانندگان محترم توجه مى‏فرمائيد كه بنا به صراحت اين حديث‏شريف،رسول گرامى اسلام تربيت على عليه السلام را در خانه پدر و مادر وى نيز ناديده نمى‏گرفت،و پيوسته وى را ملازم خويشتن كرده بود،و كارهاى عاطفى و پرورشى آن حضرت را شخصا عهده‏دار بود،زيرا على وصى پيامبر است و مسئوليت‏سنگينى را بعد از رسول خدا بايد عهده‏دار گردد...

2-دومين شاهد زنده در اين مورد،تاريخى است كه از جمله‏«ابن ابى الحديد»امام‏«معتزله‏»ها آن را در شرح خود آورده،و مى‏نويسد:چون خشكسالى و قحطى عجيبى در«جزيرة العرب‏»پديدار گرديد، حضرت‏«ابو طالب‏»با داشتن مسئوليت اجتماعى و عائله‏مندى زيادى در مضيقه مالى قرار گرفت، حضرت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به عموهايش‏«حمزه‏»و«عباس‏»فرمودند:بيائيد هر كدام يكى از فرزندان‏«ابو طالب‏»را به خانه خود منتقل كنيم تا زحمت‏بار زندگى را از دوش وى بكاهيم و آنان نيز پذيرفته،و به‏خانه ابو طالب آمدند،و در نتيجه‏«حمزه‏»«جعفر طيار»و«عباس‏»«طالب‏»را برگزيدند،و رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز على را برگزيد و فرمود:

«قد اخترت من اختاره الله لى عليكم عليا»فكان على عليه السلام فى حجر رسول الله صلى الله عليه و آله،منذ كان عمره ست‏سنين.

من كسى را برگزيدم كه خداوند او را براى من در مورد شما برگزيده است!!

آنگاه ابن ابى الحيد مى‏نويسد كه على عليه السلام در آغوش و دامن پر مهر پيامبر قرار گرفت،در حالى كه بيش از شش بهار از عمر او نگذشته بود. (6) چنانچه ما اشاره كرديم على عليه السلام سه ساله به خانه رسول الله منتقل شده است) (7)

كيفيت تربيت على در دامان پيامبر چنانچه در علوم‏«روانشناسى‏»بحث‏شده است،سه عامل مهم در تكوين شخصيت هر انسانى نقش اساسى دارد،علاوه بر«وراثت‏»و«محيط زندگى‏»و دوستان نزديك،«مربى‏»و الگوها فوق العاده مؤثر مى‏باشد

تقديرات الهى ايجاب كرد كه على عليه السلام هميشه در كنار مربى خود رسول خدا باشد،تا مستقيما از منبع‏«وحى‏»بهره گيرد،و حتى آمدن‏«جبرئيل‏»را ببيند،و صدايش را بشنود،و كلمات‏«وحى‏»و محتواى آن را درك كند (8) و با آداب و سنن خدا و رسولش انس گيرد،تا وجود پر ارزش او ساخته‏تر گردد...

«بنى اعظم‏»پس از انتقال على عليه السلام به خانه‏«وحى‏»فوق العاده او را گرامى مى‏داشت،حتى همانند دايه‏هاى دلسوز و مادران مهربان او را در رختخوابش ميخوابانيد،و هنگام نياز غذا را خود مى‏جويد و بر دهان وى مى‏گذاشت،و به سينه‏اش مى‏چسبانيد...خلاصه از نظر عاطفه و اخلاق و برخورد انسانى آنچنان وى را عزيز و محترم مى‏داشت كه تاريخ نظير آن را نديده است و ما اينك به دو مورد آن بطور خلاصه اشاره مى‏كنيم

الف:قال على (ع) :و قد علمتم موضعى من رسول الله (ص) بالقرابة القريبة،و المنزلة الخصيصة، وضعنى فى حجره و انا وليد يضمنى الى صدره،و يكنفنى فى فراشه و يمسنى جسده و يشمنى عرفه و كان يمضغ الشى‏ء ثم يلقمنيه...و لقد كنت اتبعه اتباع الفصيل اثر امه يرفع لى من كل يوم من اخلاقه علما... (9)

على عليه السلام در مورد شايستگى‏هاى خود به سپاه خويش و مسلمانان‏«مهاجر و انصار»مى‏فرمايند:

«شما منزلت و تقرب مرا به رسول خدا از نظر دامادى و پسر عمو بودن مى‏دانيد،و همچنين از جهت معنوى و خصوصيت‏هاى ديگر متوجه هستيد كه تا چه حد من به او نزديك و محترم بودم،او مرا در كنارش پرورش داد،و در كودكى و كوچكى‏ام به سينه‏اش مى‏چسبانيد،و در رختخواب مخصوص خويش مى‏خوابانيد!!و تنش را به من مى‏ماليد،و عطر خوش بدنش را به من مى‏بويانيد،و خوراك و غذاها را مى‏جويد و به من مى‏خورانيد (10) و من آنچنان ملازم او بودم،كه گويا«شتر بچه‏اى‏»در دنبال مادرش مى‏باشد،و هر روز براى من از خوهاى ممتاز پيامبر پرچم و نشانه‏اى مى‏افراشت...

در اين فرازها به گوشه‏اى از محبت‏ها و نوازش‏هاى پيامبر خدا،و كيفيت پرورشى على عليه السلام از طريق آن حضرت اشاره گرديده،و در تاريخ بشريت هيچ پدر و مادرى را نمى‏توان سراغ داشت كه تا اين اندازه به فرزندش مهربانتر و نزديكتر باشد.حتى خود پيامبر اسلام به هيچ كدام و هيچيك از فرزندانش به اندازه‏«على بن ابيطالب‏»تفقد ومحبت نداشته است،چنانچه به اين واقعيت تاريخى و عاطفى در حديثى از«فضل بن عباس‏»اشاره شده است. (11)

ب:على عليه السلام در جواب سؤال شخصى از مناقب و فضائل آن حضرت،پس از اشاره به آيات قرآن مجيد،و جريان‏«غدير خم‏»كه در آن پيامبر اسلام على عليه السلام را به امر خدا به جانشينى خويش منصوب فرمودند،اظهار مى‏دارند:من در كنار پيامبر خدا بودم،در مسافرت آن سرور،خدمتگزارش بودم و در خانه‏اش نيز بيش از يك لحاف موجود نبود،لذا آن حضرت مرا در كنار خود مى‏خوابانيد،و همسرش را هم در كنار ديگرش،و چون به نماز شب بلند مى‏شد،لحاف را از وسط به زمين مى‏چسباند و سپس به عبادت مى‏پرداخت و چون مريض مى‏شدم شب را تا سحر بيدار مى‏ماند!!و مرا دعا مى‏كرد. (12)

قابل توجه است كه رسول خدا تا چه اندازه به على عليه السلام توجه داشت،و او را محرم اسرار خانوادگى‏اش مى‏نمود،و در كنار بسترش مى‏خوابانيد،و چقدر سوز و شفقت داشت كه در حال تب و بيمارى شب را تا سحر به بيدارى مى‏گذرانيد...!!

پى‏نوشتها:

1) شرح ابن ابى الحديد ج 1 ص 14

2) در كتاب‏«تجليات ولايت‏»بقلم نگارنده مطالب و احاديث زيادى در اين زمينه آمده است.

3) مكارم الاخلاق ص 17

4) تحف العقول ص 114،بحار الانوار ج 77 ص 414

5) بحار الانوار ج 35 ص 9 و 10 ح 11،جلاء العيون شبر ج 1 ص 243،شجره طوبى ص 219 و 220

6) شرح ابن ابى الحديد ج 1 ص 15

7) زيرا«امير المؤمنين‏» (ع) «در بعثت رسول خدا ده ساله بود،و احاديثى از خود آن بزرگوار و ديگران آمده است كه آن حضرت تا دوران بعثت،هفت‏سال در كنار پيامبر خدا به عبادت پرداخته،و در سال چهلم هجرت در سن شصت و سه سالگى به شهادت رسيد.و چنانچه بيست و سه سال دوران رسالت نبوى،و بيست و پنج‏سال دوران خانه نشينى و غصب خلافت را در نظر بگيريم،و مدت پنج‏سال مدت خلافت على (ع) را به آن اضافه كنيم با تاريخ مورد انتخاب ما مطابقت مى‏نمايد... (در صفحات بعدى اين موضوع روشنتر شده است)

8) و لقد سمعت رنة الشيطان حين نزل الوحى عليه صلى الله عليه و آله...فقال (ص) انك تسمع ما اسمع و ترى ما ارى الا انك لست‏بنبى و للكنك لوزير شرح نهج البلاغه فيض الاسلام خ 234 ص 811، ابن ابى الحديد ج 13 ص 197

9) نهج البلاغه فيض خ 234 ص 811،ابن ابى الحديد ج 13 ص 197 متن خطبه قاصعة

10) اين عبارت مى‏رساند كه على (ع) در سنين بسيار كوچكى به خانه پيامبر منتقل گرديده،كه حتى نياز به جويدن غذا داشته است!و در حكم نوزاد بسر مى‏برد (و انا وليد) دقت فرمائيد

11) شرح ابن ابى الحديد ج 13 ص 200،جامع الصغير سيوطى ج 2 ص 209 ش 5836

12) و كان له لحاف،ليس له لحاف غيره،و معه عائشة و كان رسول الله ينام بينى و بين عائشة ليس علينا ثلاثتنا لحاف غيره فاذا قام الى صلوة الليل يحط بيده اللحاف من وسطه بينى و بين عائشة... فاخذتنى الحمى ليلة فاسهرتنى فسهر رسول الله لسهرى... (بحر الانوار ج 40 ص 2،سفينة البحار ج 2 ص 231)

آفتاب ولايت ص 23

پنج شنبه 23 دی 1389  8:48 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها