پاسخ به:*****مشـــاعره مهدوی*****
در انتظارش عالمی ،حیران سرگردان همی
آن آیت محزون را،دیگر چرا پنهان کنی
ظلم و ستم غوغا کند،دنیا پر از بلوا کند
در پرده ی غیبت دگر،منجی چرا پنهان کنی
یاایـُّهاَ العَـزیز به کامَـم عسل بریز
آقا بِدِه جـوابِ مرا پیش از سوال
لَیْلَةُ ٱلْقَدر بجز گوشهی چشمان تو نیست
وادی اَمْنْ بجز گوشهی دامان تو نیست
فیضِ درکِ شب قدر از تو میسّر گردد
که شب قدر بجز جلوهی پنهان تو نیست
محمود تاری (یاسر)
تا دلم غافل از آقا می شود
پای من سوی گنه وا می شود
تا مرا نفسم به ذلت می کشد
مهدی زهرا خجالت می کشد
دارد دوباره می رسد از سامرا
خبر داده به لطفِ حق شجـرِ سامرا ثَمر
روشن ترین ستاره این آسمان تار
بر دخمه های تیره دل روشنی ببار
من زنده ام به یمن نفسهای گرم تو
ای پیک سبز پوش و مسیحا دم بهار
روزِ کـمالِ دینِ خـداوند آمده
از دلبرِ زمیـن وُ زمان یارِ من بگو
وصل و دیدار خوش حضرت مولا تو بدان
نه چنان مبهم و دور است اگر ما خواهیم
رخ نماید به جهان گر همه محرم باشیم
وقت آن نور و سرور است اگر ما خواهیم
من از گهواره تا قلبِ کفن
صدا میزنم حجت بن الحسن
نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن
بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته
کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را
ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته
همه فکر ماست مهدی همه ذکر ماست مهدی همه مقتداست مهدی چه گدا چه پادشا را
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
ای جذبه ی ذی الحجه و شور رمضانم
در شادی شعبان تو غرق ست جهانم
تقدیر مرا نور نگاه تو رقم زد
باید که شب چشم تو را قدر بدانم
ما پی نبرده ایم تو را آن چنان که هست کاری نکرده ایم به قدر توان که هست کــاری بــرای آمــدن تو نکــرده ایم اما برای نذر قدوم تو جان که هست
اللهم عجل لولیک الفرج
تو همچو بوی محبت ز پشت پنجره ها
درون ذهن شقایق خطور خواهی کرد
نگاه شوق و امیدم به آن دم صبحی است
که خاک را به قدومت چو طور خواهی کرد