0

على عليه السلام از كودكى تا بعثت على عليه السلام

 
sabanoor
sabanoor
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 106
محل سکونت : اصفهان

على عليه السلام از كودكى تا بعثت على عليه السلام

على عليه السلام از كودكى تا بعثت على عليه السلام بدنيا آمد در حالى كه پاكيزه و سالم بود.از همان دوران خردسالى آثار فطانت و چابكى در او به چشم مى‏خورد.تلاش‏هائى شگفت‏انگيز داشت كه دل و چشم پدر و مادر را روشن مى‏كرد.فاطمه مادرش،آن زن مجرب و ورزيده،كه روزگارى امر سرپرستى محمد صلى الله عليه و آله را بر عهده داشت اينك در انجام آخرين ماموريت‏خود،براى تربيت آخرين فرزندش،على خردسال،با تمام وجود كوشش مى‏كرد.

دوران خردسالى على عليه السلام سپرى مى‏شد.او در ميان كودكان و همبازى‏هاى خود ولى فراتر از آنان و اغلب در نقش هدايت و سرپرستى بين بازيكنان و حتى در مواردى سبب نجات كودكى از مرگ قطعى مى‏شد كه از پشت‏بامى در حال سقوط بود و على با زرنگى خاصى او را از خطر رهاند.

على عليه السلام در خانه پيامبر حسن تصادف نگوئيم كه حسن انتخابى پديد آمد.على 6 ساله بود كه در مكه قحطى سختى روى داد وضع زندگى ابو طالب از بد بدتر شد.روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله به عموهايش عباس و حمزه گفت‏به نزد ابو طالب رويم و بار زندگى او را سبك سازيم.با هم به نزد ابو طالب رفتند و مساله را با او در ميان نهادند.وابو طالب موافقت كرد.

عباس پسرش جعفر را به خانه خود آورد حمزه طالب را و پيامبر هم على خردسال را به خانه خويش (1) او ظاهرا آنقدر در نزد پيامبر بود تا كار به هجرت كشيد (گو اينكه برخى از اسناد نشان مى‏دهند كه على دو سال بعد به خانه خود بازگشت و مجددا پس از مدتى به خانه پيامبر آمد)

على عليه السلام در خانه پيامبر چون قطره‏اى بود كه به دريا پيوست.جايگاه او كنار پيامبر و روى سينه او بود او چون پدرى مهربان به كار سرپرستى و مراقبت و هدايت او مشغول بود.اين كار تا دوره نوجوانى و پس از آن تا دوران جوانى على ادامه يافت.بعدها هم مى‏دانيم كه داماد پيامبر شد و هم خانه و همراز و همرزم و برادر او شد.

اهميت اين انتقال على عليه السلام دوران شكل پذيرى شخصيت را در كنار رسول خدا گذراند و مى‏دانيم كه اين دوران حساس از نظر پرورشى بسيار مهم است.البته او قبل از انتقال به خانه پيامبر،حتى در دوران نوزادى مستقيما با رسول خدا ارتباط داشت و پيامبر به خانه ابو طالب زياد آمد و شد مى‏كرد و على را در كنار مى‏گرفت.

مهم اين است كه امر تربيت او حتى از خردسالى توسط پيامبر بود،او بود كه با على عليه السلام سخن مى‏گفت،در گوش او زمزمه‏ها مى‏كرد و حتى گوشت و نان و خرما را در دهان خود مى‏جويد و نرم مى‏كرد و در دهان على مى‏گذاشت.گويا مى‏دانست كه او در آينده بايد قهرمان اسلام و توحيد و مبلغ وحى او شود.

على عليه السلام در دوران كودكى در خانه پيامبر،با فرزندان او مانوس بود و رسول خدا نه تنها به عنوان يك پدر مهربان بلكه به عنوان يك الگو و مدل بود.او در كنار پيامبر،بسيارى از خصايل و صفات و شمايل او را كسب كرد تسليم او و راه او بود و از چشمه‏سار حكمت او و بعدها از منبع وحى او نيكو بهره گرفت.

دور نماى حيات او رسول خدا صلى الله عليه و آله از همان كودكى دورنماى شگفت‏انگيز و زيبائى را از حيات على عليه السلام در برابر خود تصوير مى‏كرد چابكى و زيركى على را مى‏ديد و بدان اميدوار بود.او در كودكى على مايه‏هاى الهى را در او مى‏ديد و احساس مى‏كرد زمينه براى تكاملى عظيم در او فراهم است.

على عليه السلام به واقع دوران كودكى عجيبى داشت.هر مربى كه به جاى پيامبر مى‏آمد از ديدن وضع شگفت او به تربيتش اميدوار مى‏شد و بدان كار همت مى‏گماشت.مورخين نوشته‏اند او در دوران كودكى با هر كودكى كه كشتى مى‏گرفت او را به زمين مى‏زد.گاهى اسبى را در حال دويدن مى‏ديد.او را با دويدن تعقيب مى‏كرد و سرانجام به او مى‏رسيد (2) و پيامبر اين جريانات را مى‏ديد و چشم‏انداز خوبى را براى او در ذهن مجسم مى‏كرد.

تربيت او را بر عهده گرفت،شايد بدان حد و اندازه‏اى كه هر پدرى درباره فرزندش معمول مى‏دارد.همه حركات و سكنات او را در نظر مى‏داشت تا به موقع،موضع مناسبى را اتخاذ كند.و اين خود موهبتى عظيم براى على و دنياى اسلام بود.

على عليه السلام نهال محمد صلى الله عليه و آله اينكه پيامبر شخصا امر تربيت او را بر عهده گرفته است‏خود يك مساله است و اينكه موفقيتى عظيم از اين تربيت نصيبش شده است مساله‏اى ديگر.رسول خدا صلى الله عليه و آله را در اين راه توفيقى بود و حقا مى‏توان گفت همان كارى را درباره على عليه السلام‏كرد كه زكريا در رابطه با مريم و حتى فراتر از آن و انبتها نباتا حسنا (3) خداوند هم همه اسباب خير را در اين تربيت‏براى على فراهم آورد.تا حدى كه همه استعدادهاى على شكوفا شدند و همه جنبه‏ها و ابعاد وجوديش رشد و پرورش يافته‏اند.بدين سان على عليه السلام فارغ التحصيل دانشگاه محمد صلى الله عليه و آله است و نهالى است كه دست‏باغبانى آورنده اسلام و قرآن آبيارى شد و رشد و پرورش يافت.على در مكتب او درس خواند و تربيت‏يافت،از گرمى نفس او جان و روان خود را گرمى داد.رسول خدا در كودكى على با او چنان سخن مى‏گفت كه گوئى با همتاى خود حرف مى‏زند و على در آن وقت كمتر از 10 سال داشت (4) .

آرى،محمد صلى الله عليه و آله پدر امت‏بود به طور عموم و على الاطلاق،پدر فرزندان خود بود به صورت نسب و پدر على بود به صورتى خاص.طبرى مى‏نويسد:هيچ پدرى مهربانتر از محمد صلى الله عليه و آله به على عليه السلام نبود-و هيچ فرزندى فرمانبرتر از على عليه السلام نسبت‏به محمد صلى الله عليه و آله نبود (5) .او مى‏كوشيد همه تعاليم و دستورات و برنامه‏هاى محمد صلى الله عليه و آله را پياده كند.

ياد و خاطره او از محمد صلى الله عليه و آله پيامبر به بعثت رسيد و رسالت الهى را به وجهى نيكو انجام داد و بالاخره در ميان اندوه پيروان و غم و حزن جانكاه على براى هميشه او را ترك گفت و به ديدار معبود شتافت ولى على عليه السلام خاطره دوران تربيت او را هميشه به ياد داشت.از آموزش‏هاى او،از ارشادها و سخنان او هميشه سخن مى‏گفت. از جمله سخنان او در خطبه قاصعه است كه در آن از روابط دوران كودكى و بعد خود با رسول خدا سخن مى‏گويد:

-و قد علمتم موضعى من رسول الله‏صلى الله عليه و آله-شما جايگاه مرا در نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله خوب مى‏دانيد.

-بالقرابة القريبة و المنزلة الخصيصه -از خويشاوندى من با او و از مقام و احترام ويژه‏ام نزد او خبر داريد -وضعنى فى حجره و انا وليد -زمان كودكى مرا در كنار خود پرورش داد -يضمنى الى صدره -و به سينه‏اش مى‏چسبانيد -و يكنفنى فى فراشه -و در بسترش مرا در آغوش مى‏داشت -و يمسنى جسده و يشمنى عرفه -بدنش را به من مى‏ماليد و بوى خوش خود را به مشامم مى‏رساند -و كان يمضغ الشى ثم يلقمنيه... -و غذاى جويده را در دهان مى‏گذاشت. -و لقد كنت اتبعه اتباع الفصيل اثر امه -من در پى او مى‏رفتم همانند رفتن بچه شترى پى مادرش -يرفع لى فى كل يوم من اخلاقى علما -و هر روز از اخلاق خود پرچم و نشانه‏اى بر مى‏افراخت -و يامرنى بالاقتداء به (6) .. -و پيروى از آن را به من امر مى‏فرمود

او حتى در غار حراء همراه پيامبر بود و بعدها هم كه رسول خدا به نبوت رسيد على عليه السلام با نور وحى آشنا بود و بوى نبوت را از رسول خدا استشمام مى‏كرد و در سفر و حضر به همراهش بود.اسناد ما نشان مى‏دهند كه على پيروى از پيامبر را به پيروى از پدر ترجيح مى‏داد تا آن حد كه نسخه‏اى از وجود پيامبر شد با اين تفاوت كه وزير و وصى او بود.

پى‏نوشتها

1-سيره ابن هشام ج 1 ص 246

2-سفينة البحار-ماده قوا.

3-37 آل عمران

4-امير المؤمنين در عهد پيامبر

5-طبرى ج 2 ص 313

6-خطبه 234 نهج البلاغه

در مكتب امام اميرالمومنين (ع) صفحه 53

دكتر على قائمى

 

پنج شنبه 23 دی 1389  8:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها