پاسخ به:مشاعره بهـــــاری
تو آمدی و شبیه ولادت زهرا
خدا نوشت به دلها حسین ابتر نیست
تمام عرش اگر روی کفه ای باشند
به تار موی گدای درت برابر نیست
تو آمدی که اذان نمازها باشی
تو آمدی که گل یاس کربلا باشی
یک پرِ کاهم اگر محشر شود کوه عمل
حداکثر ساز این حداقلی حیدر است
تا نظر كرد به رخسار تو گفتا حيدر
چو على اكبر ما دهر نزايد ديگر
روستای شما بهشت است و روی بال فرشته ها هستيم
میلاد همایون علی بن حسین است جانانه ببین با چه جلال آمده امشب
بر اهل ادب میرسد از غیب بشارت خوش باش شبِ دفعِ ملال آمده امشب
ولی الله کلامی زنجانی
بهاران که شاباش ریزد سپهر
به دامان گلشــــن ز گلبارها
از خانهی ارباب خبر میآید بر آل علی تازه پسر میآید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمّدی دگر میآید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وحید محمدی
در عنایت کمـی از کفۀ جـودش عالم
در حقیقت نمی از قطرۀ علمش دریاست
طاعت خلق سماوات و زمین بیمهرش
به خـدا روز قیـامت سنـد بیامضاست
تمام پيكر او را به يك عبا ببريد
كه بردن على اكبر،جدا جدا سخت است
تهى از غیر و پر از دوست گردید به چشم خویشتن معبود خود دید محمد با هوالهو روبرو شد که گرم عشق و راز و گفتگو شد
در بیت حسین بن علی جشن وسرور است میلادِ عزیزی ز سراپردهی نور است
او اکبرِ اولادِ علیْ نامِ حسین است برخلقت او خالق دادار فَخور است
اسماعیل تقوایی