پاسخ به:مشاعره بهـــــاری
تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده
همه اهل حرم از بودن تو دلگرمند
هیبت حیدری ات دلخوشیه طفلان است
باورم نیست که اینگونه زمین گیر شوی
ای برادر به خدا داغ تو صد چندان است
ترسم اي مرگ نيايي تو و من پير شوم آنقدر زنده بمانم كه ز جان سير شوم
ماه شبهای محرم تویی و دم با توست
ای علمدار ادب شور محرم با توست
تني آلوده درد و لبريز غم دارم ز اسباب پريشاني تو را اي عشق كم دارم
مولا بزند بوسه به دستان نگارش
زیرا به جهان تا به ابد یار حسین است
ترا که هر چه مراد است در جهان داری چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری
یک رکن عاشورا اگر نام حسین است
نام تو هم یک رکن عاشوراست عباس
تکراری نفرستین
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست؟
توحید،رستگاری از تو شنفتن است
آموزش نبرد فقط از تو گفتن است
باید برای فرش تو شهپر بیاورند
باید برای عرض ادب سر بیاورند
دلي كز معرفت نور و صفا ديد به هر چيزي كه ديد اول خدا ديد
دیدند که با قدِّ خم برگشته مولا
داغ غم تو از رخش گویاست عباس
سایه بان دل زینب دل ما هم با توست
حاجتی گر چه نگفتیم فراهم با توست
تا نگريد طفلك حلوا فروش ديگ بخشايش كجا آيد به جوش
شش ماهه، لب تشنه، به آغوش رباب
لبهاش مثل خشکی صحراست عباس