پاسخ به:مشاعره بهـــــاری
دارم یقین به عرش دعایم نمیرسید سجّادهی نماز اگر تربتی نداشت
بدعت تمام دین خدا را گرفته بود در كربلا حسین اگر نهضتی نداشت
وحید قاسمی
تمام عمر نهم سر بـه خاکِ این درگاه
کـه لحظه اي تـو کنی زیر پایِ خویش نگاه
بـه دامنت ز ازل چنگ مـن گره خورده
بر آن مباش کـه دست مرا کنی کوتاه
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
دوست دارم پای تا سر قطعه ابری شوم
تا بـه خاک لاله هاي خویش بارانم کنی
دوست دارم تا دم رفتن بگریم در غمت
کز کرامت خنده اي بر چشم گریانم کنی
یا علی اکبر مرا گر آبرو باشد ز توست در گِلم ای گُل اگر هم رنگ و بو باشد ز توست
تو کوه نور را به تماشا کشیده ای
موسی و طور را به تماشا کشیده ای
باید حدیث عشق تو فهمید و جان سپرد
درک و شعور را به تماشا کشیده ای
یک علی در نگهش جلوه کند
هر که هر لحظه کند یاد حرم
مادرت بود بیقرارم کرد
در این خانه ماندگارم کرد
ای خدا در تلاوتت جاری
سر نی دلبری و دلداری
یـا محمّـد یـا محمّد حیـدرت آمـد
فاتح «احزاب» و «بدر» و «خیبر»ت آمد
در سینه های سوخته آتش گلستانی کند زیبد جهان هستی خود، یکباره قربانی کند ریحانه ی ختم رسل فرزند زهرا آمده آری حسین بن علی امشب بدنیا آمده
هر ریگ روان شده ثناگو
با ذکر علی علی علی هو
وقتی که ذره پروری اصل صفات اوست پس سینه زن شدن یکی از معجزات اوست
تو قله عرش را امیری
یا همدم کودک صغیری؟
یک بنده و هزار خصال خدایی اش
در عین بندگی ست جلال خدایی اش
خوبان روزگار همه خاک راه او
آزادگی ست عبد غلام سیاه او
ولیعهد حسین است وولایت را مه چارم میان عابدان کل عالم شاخص ویکتا