پاسخ به:مشاعره بهـــــاری
نخل امید فاطمه برگ و برش را یافته
فطرس به پرواز آمده بال و پرش را یافته
هر که از جا به عز و احترام
سوی مولایم کند عرض سلام
من آمدم با بذل جان دل مرده را احیا کنم
من آمدم با ترک سر فرمان حق اجرا کنم
مه منوّر شعبان مه رسول خداست مه مبارک میلاد سیدالشهداست به رهروان هدایت ز حق رسیده خبر که روی دست محمد عیان چراغ هداست
تمام عمر سخن از تـو گفته ام چـه شود؟
کـه وقت مرگ بود نامت آخرین سخنم
گریستم بـه تـو، یک عمر و از تـو میخواهم
در آخرین نفسم باز بر تـو گریه کنم
مردانه میگویند همه، لبیک مولانا حسین در راه تو آقای من حتی زنانِ اربعین
روح الله دانش
نه هلال ماه بودو نه چراغ آفتاب
در غم خورشید زهرا ماه ماتم داشتیم
پیشتر از آنکه جان در پیکر آدم دمند
با صدای واحسینا دم بـه دم دم داشتیم
موکب به موکب میروم با کاروان اربعین عاشق ترینها میشوم من در زمان اربعین
با دست خالی آمدم تا اینکه ارفاقی کنی حرف از گدایی میزنم در گفتمان اربعین
نه کار بـه شهرم بودو نی بـه دیاری
هر جا کـه غم توست بود شهر و دیارم
مـن میثمم و وصف شـما میوه نخلم
در حشر همین اسـت همین اسـت شعارم
مـن زاده فریادم و ذریه اشکم
بی گریه مبادا گذرد لیل و نهارم
ما را برای نوكریت آفریدهاند دنیا بدون سینه زدن لذتی نداشت
بیشک عذاب دامنِ مان را گرفته بود این شهر پُر گناه اگر هیئتی نداشت
وحید قاسمی
مـن خاک آستان حبیب تـو میثمم
این رتبه رابه افسر شاهان نمیدهم
مژده ای دل خدای عشق رسید
شاهدان را لقای عشق رسید
جان به پایش کنید قربانی
عاشقان خونبهای عشق رسید