نویسنده : اسماعيل پرور- گلبرگ، شماره 6
تولد حضرت فاطمه(س)
دانشمندان اهل سنت بر اين عقيدهاند که حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ پنج سال قبل از بعثت پيامبر گرامي اسلام(ص) به دنيا آمده است. از اين رو گفتهاند: در همان سالي که قريش خانه کعبه را بنا ميکرد آن حضرت متولد شد. اما محدثين و علماي شيعه، ولادت حضرت زهرا(س) را پنج سال بعد از بعثت پيامبر اکرم(ص) دانسته و در اين زمينه رواياتي را نيز از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ نقل کردهاند.
بر عالميان رحمت رحمن زهراست در هر دو جهان سرور نِسوان زهراست
نوري که دهد شاخه طوبي از اوست کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست
خديجه ميهمان زنان بهشتي
شيخ صدوق در کتاب امالي از امام صادق(ع) نقل ميکند که آن حضرت فرمود: در هنگام ولادت حضرت فاطمه، خديجه شخصي را به نزد زنان قريش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه او بيايند و در هنگام وضع حمل به او کمک کنند، اما زنان مکه براي خديجه پيغام دادند که تو به سخنان ما گوش نکردي و با يتيم ابيطالب ـ که مال و ثروتي نداشت ـ ازدواج کردي، لذا ما به کمک تو نخواهيم آمد. خديجه از اين پيغام غمگين شد و در حال اندوه به سر ميبرد که ناگهان چهار زن گندمگون بلند قامت را ـ که همچون زنان بني هاشم بودند ـ مشاهده کرد که بر وي وارد شدند. خديجه از ديدن ايشان نگران شد اما يکي از آن چهار زن به سخن آمد و گفت: اي خديجه! نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستيم. من سارهام، اين آسيه همسر فرعون است که همدم تو در بهشت خواهد بود. آن ديگري مريم دختر عمران و نفر چهارم کلثوم خواهر حضرت موسي است. خداوند ما را نزد تو فرستاده تا در هنگام وضع حمل به تو کمک کنيم.
نوري زخديجه چون قمر پيدا شد از مکه ستاره سحر پيدا شد
در بيستم ماه جمادي الثاني گنجينه يازده گهر پيدا شد
به پاس احترام حضرت فاطمه(س)
حضرت زهرا(س) در شرايطي از تاريخ قدم به عرصه وجود نهاد که هنوز ابرهاي تيره تفکر جاهليت بر سر زمين حجاز سايه افکن بود و زن در نظر اعراب، موجودي پست و بي ارزش بلکه مايه خجلت و سرافکندگي به شمار ميآمد تا آنجا که هرگاه به يکي از آنان خبر تولد نوزاد دختري را ميدادند چهرهاش از خشم سياه ميشد و خود را براي دفن او در زير خاک آماده ميساخت.
با وجود اين، رسول خدا(ص) بر خلاف اين رسم و انديشه جاهلانه، از تولد زهراي مرضيه بسيار خوشحال شد و با اظهار شادي همواره در تکريم اين دختر و بزرگداشت شخصيت او ميکوشيد. نقل است هر زمان که فاطمه زهرا بر رسول خدا(ص) وارد ميشد آن حضرت به پاس احترام دختر خويش، تمام قامت در مقابلش ميايستاد و گاه به رسم ادب و محبت بر دستان وي بوسه ميزد.
اي روي تو جلوهگاه سرمد زهرا وي سينه تو بهشت احمد زهرا
عيد تو بُود ببخش عيدي ما را زان دست که بوسيده محمد زهرا
حضرت فاطمه(س)، گوهر ناشناخته
بيستم ماه جمادي الثاني، سالروز ولادت اختر تابناک آسمان عصمت، فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ است.
حقيقت آن است که شخصيت والا و مقام و موقعيت شگفتانگيز اين بانوي بزرگ جهان اسلام از ابتداي ولادت تا کنون ـ که نزديک به چهارده قرن از آن ميگذرد ـ آنچنان که بايد و شايد شناخته نشده است.
مقام معظم رهبري در سخناني که در همين باره ايراد داشتهاند، ميفرمايند:
«وقتي انسان به رواياتي که مربوط به فاطمه زهرا(س) ميباشد و از زبان ائمه ـ عليهم السلام ـ صادر شده است مراجعه ميکند، ميبيند زبان معصومين ـ عليهم السلام ـ نسبت به اين بزرگوار، آن چنان زبان ستايش و خضوع و خشوع است که براي کسي که مقام والاي فاطمه زهرا(س) را ندانسته باشد، ممکن است مايه تعجب باشد. از خود پيامبر اکرم(ص) که پدر و مربي اين مخدرهي بزرگوار بود تا اميرالمؤمنين که همسر او بود و تا فرزندان او يعني ائمه(ع) ـ هر کدام راجع به زهراي اطهر جملهاي گفتهاند و آن را با زبان تعظيم و ستايش بيان کردهاند. اين نشان دهنده آن مقام والا و توصيف ناشدني است که حقيقتا براي ذهن قاصر ما، آن علو درجه معنوي و ملکوتي امّالائمةالنجباء ـ سلاماللهعليها ـ قابل درک نيست.»
خانه حضرت فاطمه(س) پناه مستمندان
خانه فاطمه(س) در مدينه، خانه ايثار و کمک به محرومان بود و دردمندان و مستمندان اين شهر آنگاه که از همه جا درمانده و نااميد ميشدند، رو به خانه کوچک، اما پر خير و برکت فاطمه ميآورند.
در سالهاي نخستين هجرت پيامبر اکرم(ص)، هنگامي که حسن و حسين(ع) فرزندان خردسال زهراي اطهر، بيمار شده بودند حضرت زهرا به همراه ساير اعضاي خانه، نذر کردند که در صورت شفا يافتن اين دو جگر گوشه رسول خدا، سه روز روزه بگيرند. در پي ظهور نشانههاي بهبودي در چهره حسن و حسين(ع) اعضاي اين خانواده به نذر خويش وفا کرده، سه روز روزه گرفتند. اما در غروب هر سه روز قطعه ناني که براي افطار خويش فراهم کرده بودند به يتيم و مسکين و اسيري درمانده که درب منزل آنها را ميکوبيد بخشيدند و خود گرسنه شب را به صبح رساندند.
در پايان روز سوم، خداوند سبحان جهت تقدير و ستايش از اين همه اخلاص و ايثار، سوره «هل اتي» را در شأن علي، فاطمه، حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ نازل فرمود و اين حرکت شگفتانگيز را براي هميشه در سينه تاريخ ثبت نمود.
پناه عالمي درگاه زهراست بشر حيران زقدر و جاه زهراست
صراط او صراط مستقيم است که راه رستگاري راه زهراست
سيماي حضرت فاطمه(س) در آئينه هنر و ادب
هميشه فصل مهمي از هنر و ادبيات ديني به شرح و توصيف زندگي شخصيتهاي بزرگ تاريخ و از جمله پيامبران الهي، ائمه معصومين و علماي فرزانه و وارسته اختصاص يافته است و انديشمندان و هنرمندان متعهد همواره کوشيدهاند با خلق آثار نفيس علمي و هنري، به معرفي اين الگوهاي راستين زندگاني بپردازند.
در اين ميان، مجموعه کتابهاي علمي و تاريخي، و نيز شعر و داستانهايي که به منظور تشريح ابعاد، فضايل و کمالات اخلاقي و رفتاري بانوي نمونه اسلامي حضرت زهرا(س) نوشته شده، بسيار گسترده است. برخي از آنها عبارتند از:
1 ـ بيت الاحزان، تأليف مرحوم حاج شيخ عباس قمي؛
2 ـ فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، تأليف سيد محمد کاظم قزويني؛
3 ـ زندگاني حضرت زهرا و دختران آن حضرت، تأليف سيد هاشم رسول محلاتي؛
4 ـ چشمه در بستر، نوشته مسعود پور سيد آقايي؛
5 ـ کشتي پهلو گرفته، نوشته سيد مهدي شجاعي؛
6 ـ زندگاني حضرت زهرا، تأليف آيت الله ناصر مکارم شيرازي؛
7 ـ فاطمه زهرا ياس عصمت، نوشته عبدالرحيم موگهي؛
8 ـ فاطمه گلواژه آفرينش، تأليف واحد خواهران دفتر تبليغات اسلامي؛
9 ـ سيماي فاطمه در قرآن و عترت، نوشته عبدالحسين اشعري؛
10 ـ کتابنامه حضرت زهرا، تأليف ناصرالدين انصاري.
حضرت فاطمه(س)، پيشگام در عبادت
نقش دعا، عبادت و نيايش در زندگي فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ بسيار برجسته و چشمگير است و آنگونه که از روايات ديني و گزارههاي تاريخي بر ميآيد، آن حضرت عليرغم وظايف سخت و طاقت فرسايي که در داخل خانه بر عهده داشت در عبادت و راز و نياز با خداوند متعال نيز بسيار کوشا بود و بخشي مهمي از اوقات خويش را به اقامه نماز، تلاوت قرآن و دعا به درگاه ايزد منان اختصاص ميداد. تا آنجا که يکي از بزرگان اهل سنت به نام «حسن بصري» ميگويد:
«در ميان اين امت، هيچ کس عابدتر از فاطمه نبود؛ زيرا آن حضرت در مقام عبادت آن قدر روي پاهاي خود ايستاد که قدمهايش ورم کرد.»
و نيز در حديثي، پيامبر عظيم الشأن اسلام خطاب به سلمان ميفرمايد:
«اي سلمان! خداي تعالي چنان دل و جان و اعضا و جوارح دخترم فاطمه را به عبادت پر کرده که يکسره براي عبادت و فرمانبرداري حق تعالي، خود را از همه چيز فارغ ساخته است.»
حضرت فاطمه(س)،الگوي کامل انساني
حضرت زهرا(س) با همه عظمت و شکوه دست نايافتني و فضايل و خصايص توصيف ناپذيرش، الگويي کامل براي بشر معاصر و نسلهاي آينده است و آشنايي با اخلاق خانوادگي و رفتارهاي اجتماعياش، سرآغاز گام نهادن به سمت روشنايي و معنويت و دوري از انحطاط و تاريکيهاست.
ستاره درخشان
آري آن ستاره درخشان آسمان هدايت، حامل انوار الهي و جامع صفات برجسته انساني است و زندگي کوتاه و پر فراز و نشيباش آکنده از رمز و رازهاي شگفتانگيز عبوديت و بندگي.
او آن زمان که در محراب عبادت، نماز برپا ميدارد، فرشتگان آسمان را به تعجب وا ميدارد و آن گاه که با دستان کوچکش گرد و خاشاک را از چهره پدر ميزدايد، قلب رنج کشيده پيامبر را تسکين ميبخشد و آن موقع که در منزل همسر، رنج آسياب و زحمت حمل مشک آب را متحمل ميشود، تحسين اميرمؤمنان را بر ميانگيزد. و در آن ساعت که قطعه نان افطاري خويش را به مسکين و يتيم و اسيري درمانده هديه ميکند، فرشته وحي را براي تقدير و ستايش از اين حرکت و نزول گلبانگ آيات قرآني به جنبش و حرکت در ميآورد و در آن لحظات که در هجران پدر، کوهي از مصايب و شدايد بر او فرود ميآيد، صبر جميل را پيشنه خود ميسازد و در همه اين حالات، پيشاني عبوديت و سپاس بر درگاه ايزد منان به زمين ميسايد. آري فاطمه(س) ستارهاي درخشان و الگويي بررگ و کامل براي همه عصرها و نسلهاست.
نگاهي به اشعار حضرت فاطمه(س)
مجله «المورد» که در کشور عراق به چاپ ميرسد، در بررسي اشعار زنان صدر اسلام، در بيست و چهارمين شماره، مقالهاي را به قلم دکتر ليلا محمد ناظم الحيالي از دانشکده ادبيات دانشگاه مستنصريه بغداد، تحت عنوان «نگاهي به شعر فاطمه زهرا(س)» به چاپ رسانده که در بخشي از آن آمده است:
«فاطمه (س) متکلمي بس فصيح بود و سخنراني بسيار شجاع. خطبه او که در کتاب «بلاغات النساء» ذکر شده، بسيار مشهور است. او در آن خطبه احساسات مردم را نسبت به پيامبر اکرم(ص) برانگيخت. همچنين فاطمه شاعر نيز بوده است. ابن رشيق قيرواني ميگويد: فاطمه شعر نيز ميسرود و اشعار زيادي از او نقل شده است. از بهترين نمونههاي شعر عاطفي که احساسات شاعر را منعکس ميکند شعر فاطمه(س) است که حزن و اندوه از آن ميچکد و عواطف و ناله از آن سر ميکشد.
حضرت فاطمه(س) بر منبر خطابه
از ميان سخنان حضرت زهرا(س) خطبه آن حضرت در مسجد مدينه که پس از رحلت رسول خدا(ص) و در ميان جمعيت مهاجر و انصار بيان شده معروف و مشهورتر است. اين خطبه که علماي بزرگ شيعه و اهل سنت ـ از جمله ابن ابي الحديد معتزلي ـ با سلسله سندهاي مختلف آن را نقل کردهاند، از نظر علماي ادب و فصاحت و بلاغت، هم سنگ و هم افق با خطبههاي غرّا و شگفتانگيز اميرمؤمنان، علي(ع) است و از لحاظ نظم ظاهري و مفاهيم و معاني و عبارات فوق العاده و تحسين برانگيز مينمايد.
سخنراني حضرت فاطمه(س) در مسجد مدينه
آن حضرت خطبه خويش را ابتدا با تحليلي عميق و فشرده از آفرينش جهان آغاز کرده، به تشريح توحيد، صفات پروردگار و اسما حسناي خداوند ميپردازد سپس مقام والاي پيامبر اکرم(ص) و آثار و برکات رسالت آن حضرت را براي مردم جزيرة العرب بيان ميکند، آنگاه به توصيف قرآن و انوار و اسرار اين کتاب مقدس مشغول شده، همگان را به تبعيت از فرامين جاوداني آن فرا ميخواند.
در بخشهاي بعدي حضرت زهرا(س) به معرفي خود و بازگويي فضايل و مناقب اميرمؤمنان علي(ع) ميپردازد و نقش اهل بيت را در استحکام پايههاي دين مبين اسلام، به مهاجر و انصار يادآور ميشود و ضرورت تبعيت و همگامي و همراهي آنان با اين وارثان قرآن و پيامبر را خاطر نشان ميسازد و در پايان حقوق اجتماعي و اقتصادي خويش را طلب ميکند.
شيعيان از ديرباز به اين خطبه شگفتانگيز با ديده عظمت نگريسته، بر اساس سنتي نيکو، به خواندن، يادآوري و حفظ آن ميپردازند.
گلواژههاي نيايش از زبان حضرت فاطمه(س)
حضرت فاطمه زهرا(س) در همه حالات و شرايط، پيشاني عبوديت بر درگاه معبود يگانه بر زمين ميساييد و گلواژههاي حمد و ستايش بر زبان مبارکش جاري ميشد. در اين قسمت به گزيدههايي از نيايشهاي ستايش گرانه آن حضرت توجه فرماييد:
ـ آفريدگارا! حمد و ستايش و منت و فضل از آن توست، نعمت و شکوه و فرمانروايي و ملکوت، از آن توست. قدرت و افتخار، سروري و منت و بزرگواري از آن توست. يکتايي و ستايش بيهمتايي و قداست و عظمت و آمرزش و والايي تو راست.
ـ خدايا! هر ستايش پاک و پسنديده و هر مدح ارجمند و سخن نيکو و زيبا، که سخن و گوينده آن را بپسندي، تنها شايسته توست.
ـ ستايش و حمد مرا با نخستين حمد ستايشگران و ثناگويان بپذير. تکبير و تهليل و سخن نيک و زيبايم را با کلام نخستين تکبير گويان و ثناخوانان پروردگار جهانيان، پذيرا باش.
ـ ستايشم را از آغاز روزگار تا روز رستاخيز، متصل گردان.
حمد و ستايشي همسنگ ذرات ريگها، تپهها، کوهها، و به شمار جرعههاي آب درياها و قطرات باران و برگ درختان و عدد ستارگان و هموزن خاکها و دانهها و سنگريزهها و ذرات آسمانها و زمين و آنچه در آنها و ميان آنها و زير آنها و بالاي آنهاست.