گُل وگلدون
چاقاله توی اتاقش
گلی تو گلدون داره
حرف میزنه با این گل
میگه اون هم جون داره
رو شاخهها و برگاش
آب میریزه همیشه
ولی میگه گل من
چرا بزرگ نمیشه
میخواد تو خاک گلدون
نون و غذا بریزه
میگه گلم گرسنهس
که مونده ریزه میزه
شهر من یک گل به نام حضرت معصومه دارد.
پنج شنبه 23 دی 1389 4:13 PM
تشکرات از این پست