|
در سال 1337 در خانه محقر يكي از سادات نور ، كودكي تولد يافت كه او را « سيد عبد اكريم » ناميدند .سيد ميرزا پدر خانواده ، هفتمين فرزند خود را تحت حمايت و مراقبت خويش پرورش داد و الفباي مهرباني را به او آموخت در سال 1345 او را در يكي از مدارس داراب ثبت نام كرد و شهيد نيز با تلاش و كوشش به امر تحصيل همت گماشت و دوران ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت پشت سر گذاشت .وي پس از پايان دوره متوسطه راهي اصفهان گرديد تا رشته مورد علاقه خود را در دانشگاه اين شهر ادامه دهد .كارشناسي ادبيات عرب حاصل سالها تلاش بي وقفه او در امر كسب علم و معرفت بود .
فعاليتهاي سياسي و انقلاب شهيد كه از سال 1350 با نشر و توزيع اعلاميه هاي امام آغاز شده بود در سال 1357 و در اوج مبارزات حق طلبانه امت اسلامي با جديت تمام ادامه يافت تا آنكه در بيست و دوم بهمن همان سال جانبازيهايهاي نسل قيام به ثمر نشست و شهيد شادماني اين پيروزي بزرگ ، همزمان با آغاز تشكيل سپاه جهت پاسداري از آرمانهاي انقلاب رسما به عضويت اين نيرو در آمد . وي قبل از پيوستن به مردان سلحشور سپاه ، خدمت سربازي خود را كه در جريان انقلاب ناتمام مانده بود ، با گذراندن دوران يك ماهه آموزش در لشكر خرم آبادبه پايان رساند .
وي در سالهاي باشكوه جواني با خانواده اي متدين وصلت كرد .امروز دو فرزند شايسته يادمان اين پيوند فرخنده است سيد كه همواره قران و عمل به احكام اسلام را سر لوحه زندگي خود قرار داده بود برا نجام فرايض تاكيدي خاص داشت و در تبليغ احكام و شريعت اسلامي و آموزش قرآن به ديگران مي كوشيد .
وي به عنوان يك انسان علاوه بر تزكيه و تربيت نفس برپرورش جسم و ورزش نيزاهتمام داشت و در اين مسير در تيمهاي مطرح داراب نام خود رادررديف ورزشكاران اين شهريه به ثبت رساند .
سردار شهيد عبدالكريم قدسي كه در سال 1358 با حضور در جبهه كردستان دوران تازه اي از مبارزه را آغاز كرده بود . همزمان با شعله ور شدن آتش جنگ راهي مناطق دلاور خيز جنوب گرديد و با عنوان يكي از فرماندهان دلسوز در غالب عملياتهاي تيپ المهدي (عج) شركت كرد .
عملياتهاي ثامن الائمه ، شكست حصر آبادان رمضان ، والفجر 8 ، كربلاي 1، 3، 4و 5 گوشه اي از حماسه آفرينهاي اين سيد آل نور را به نمايش گذاشت .
اين سردار عاليقدر ، در جريان كربلاي 5 بعد از رشادتهاي بسيار از ناحيه گلو مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و عاشقانه به سردار گلو بريده كربلا حضرت ابا عبدالله الحسين ( ع) و ياران شهيد آن بزرگوار پيوست . خورشيد مجروح در تاريخ سي ام ديماه 1365 در سوگ اين سردار رشيد ، آرام سربرآسودن – گاه خاك شلمچه گذاشت و اندوه دير سال خود رادر هيات غريب غروب خون گريست . با مرگ جانسوز اين بزرگمرد خطه نور ، كارنامه افتخارات يكي ديگر از سرداران سپيده بسته شد و يكي از پرندگان سبكبال روبه سسمت آبي اشراق به پرواز درآمد .
ما معني بال بسته را مي فهميم اندوه دل شكسته را مي فهميم
ما چلچله ايم عاشق بوي بهار ما هجرت دسته دسته را مي فهميم
|