عنوان : سردار شهيد مهدي رحيم زاده
تاريخ
:
1389/04/13
<>
سردار شهيد مهدي رحيم زاده در سال 1343 در نجف آباد بدنيا آمد و در همان جا به تحصيل پرداخت براي اولين بار در عمليات طريق المقدس شركت كرد و از ناحية كمر مجروح گرديد .
پس از بهبود مجدداً به صف دلاوران پيوست و مسئوول امور مالي لشكر زرهي 8 نجف اشرف گرديد و در عمليات والفجر 4 نيز با اين سمت وارد صحنه شد . بعد از عمليات بدر مسئووليت تبليغات را پذيرفت و چون به اهميت كار تبليغاتي واقف بود بي وقفه تلاش مي كرد . سردار مهدي رحيم زاده در عمليات والفجر 8 از ناحية پا مجروح شد و اين جراحت منجر به قطع عصب پاي او از زانو گرديد ولي اين مسائل كوچكتر از آن بود كه خللي در ارادة فولادين مهدي ايجاد كند به خصوص اينكه در سال 1361 برادر كوچكترش در كردستان بر او پيشي گرفته به جمع شهدا پيوسته بود .
مجروحيت پا ، رحيم زاده را شش ماه از صحنه پيكار دور نگاه داشته ولي به محض اينكه توانست راه برود ولوبه سختي و با عصا ، به جبهه بازگشت و علاوه بر سمتهاي قبلي به عنوان مديديت داخلي لشكر نيز منصوب گشت . وي با اشتياق و تلاش خستگي ناپذير شبانه روز در لشكر فعاليت مي كرد و براي برنامه هاي آينده طرح ريزي مي نمود .
او به بسيجي ها عشق مي ورزيد و بسيجي بودن را از افتخارات خود مي دانست . عشق او را به بسيج همه مي دانستند . در پيام فرماندهي لشكر 8 نجف اشرف به مناسبت شهادت وي چنين آماده است :
آري او يك بسيجي نمونه بود همه چيز او بسيجي بود ، يك بسيجي عاشق خدا بود ، يك بسيجي عاشق دعا و نيايش و عاشق ابا عبدالله الحسين . او هيچ موقع احساس خستگي نكرد .
مهدي در حفظ بيت المال بسيار دلسوزانه عمل مي كرد و از كوچكترين اسراف ناراحت مي شد . هر كاري را كه اراده به انجام رسانيدن آن مي كرد با تمام توان و اخلاص انجام مي داد و ديگران را به صبر و تقواي الهي دعوت مي كرد و مي گفت : تمام مصائب و مسائل و مشكلات از بي تقوايي است . نماز و دعايش بسيار با خضوع و با حضور قلب بود .
از ديگر مشخصات بارز او اطاعت از اوامر ولايت فقيه و به تبع آن فرماندهي بود كه از او يك انسان كامل ساخته بود . ختام انتهاي عمر گرانبار اين كبوتر شكسته بال كه تمامي سعي و تلاشش رسيدن به آستانة قرب و طواف گرد حرم خالي از اغيار يار بود ، با شهادت بود . سردار مهدي رحيم زاده در تاريخ 24/7/66 از باده محبت سرمست شد و به خيل خلوتيان ملكوت و سوختگان عشق حق پيوست .