روزنامه شهروند - راضیه زرگری: هرکسی توانایی دارد که خلاقتر باشد، حتی خیلی کم. اصلا هم مهم نیست از چه سطحی از خلاقیت شروع میکنید؛ در هر موقعیتی که هستید، میتوانید در فعالیتهای ذهنی و فیزیکیتان خلاقیت به خرج دهید. فکر میکنید چرا باید زحمت خلاقترشدن را به خودتان بدهید؟ خب دلایل خوب و زیادی برای پرورش مهارتهای خلاقانه وجود دارد؛ مهم نیست در چه سطحی از خلاقیت قرار دارید. فقط یک پیشرفت کوچک در توانایی خلقکردنتان میتواند تأثیر زیادی در زندگی روزمرهتان داشته باشد.
به این فکر کنید که چگونه مغزتان زندگی معمولیاش را میگذراند. واقعیت این است که مغزتان همواره درحال فکرکردن به بهترین ایده است؛ این ایده میتواند انتخاب بهترین مسیر برای رانندگی تا خانه باشد یا شاید هم بهترین مسیر شغلی. بزرگ یا کوچک؛ ایدههایی که خلق میکنید، تمام جنبههای زندگی شما را تشکیل میدهند. هرچه ایده روزمرهتان را بهتر کنید، یعنی خلاقتر بشوید، زندگی روزمرهتان سادهتر خواهد شد.
همچنین خلاقبودن کمک میکند زندگی طولانیتری داشته باشید و میتواند کیفیت سلامت و زندگیتان را بهتر کند. محققان پی بردند که صرفا خلاقیت مرگومیر را کم میکند، نه هوش یا آزادی عمل کلی. برای مثال تولید کارهای هنری احساسات منفی را کاسته و استرس و نگرانی را کم میکند و نتایج پزشکی را بهتر میکند. خلاقیت به شما اجازه میدهد تا بهتر مسائل زندگی و کارتان را حل کنید. درست است! به جای دیدن از یک دیدگاه منطقی معمول، ذهن خلاق شما میتواند به یک وضع از همه زوایا نزدیک شود. خلاقیت کمک میکند تا چیزهای مختلف را از دیدگاههای متفاوت ببینید و بهتر بتوانید با تردیدها مقابله کنید.
مهم نیست که چه شغلی دارید، خلاقیت شما را کارمند ارزشمندتری میکند. خلاقبودن با فرازونشیبهای زیادی همراه است و ریسک شکست را بالا میبرد. پس برای مطرحکردن ایدههایتان باید آسیبپذیر و ریسکپذیر باشید، چون ممکن است آن ایدههایی که خلق میکنید، اصلا عملی نشود. وقتی که شکست را چیزی ببینیم که به رشدمان کمک میکند، قابل تحمل است و کار ما را بهتر میکند. پس پی میبریم که شکست بخشی از کار است.
حتی با وجود شکست میتوانیم کاری را رها کنیم و چیزهای جدیدی را امتحان کنیم. زندگی میتواند گاهی خیلی مشکل باشد و در این میان خلاقیت را میتوانید بهعنوان یک میانجی و ابزاری برای کارکردن در دوران سخت دیده و به مرور زمان به ارزش خلاقیت پی خواهید برد.
چهار ویژگی افراد خلاق
دنیا و جامعه با سرعتی سرسام آور درحال پیشرفت است. ما نیاز داریم که خودمان را با توانایی سازگاری با این روند مجهز کنیم و تسلیم نشویم. تفکر خلاق راهی برای تجهیز شدن و تسلیم نشدن است، اما اول باید بدانید آماده شدن برای مواجهه با جهان کار سادهای نیست.
تعاریف زیادی از تفکر خلاق وجود دارد اما بهطورکلی میتوان گفت که تفکر خلاق یعنی روشی برای بررسی و حل مسائل با استفاده از دیدگاهی متفاوت، اجتناب از راهحلهای مرسوم و تفکر خارج از چارچوب. این فرآیند خلاقانه به شما کمک میکند که روابط را بررسی کنید، با چالشهای جدیدی مواجه شوید و به دنبال راهحلهایی بروید که غیرمعمول، بدیع و تازه هستند.
بسیاری اعتقاد دارند که فنون تفکر خلاقانه مبتنی بر تجربه هستند، ازجمله استیو جابز (بنیانگذار اپل) میگوید: «خلاقیت یعنی ارتباط دادن چیزهای مختلف به همدیگر. وقتی شما از افراد خلاق میپرسید که چطور کاری را انجام دادهاند، آنها کمی احساس گناه میکنند، زیرا واقعا کاری انجام ندادهاند، فقط چیزی را دیدهاند و این امر پس از مدتی برایشان آشکار شده است.
آنها قادر بودهاند تجاربی که داشتهاند را به همدیگر ارتباط داده و چیزهای جدیدی را درهم آمیزند. دلیل اینکه آنها قادر بودهاند این کار را انجام بدهند این بوده است که آنها تجربه بیشتری داشتهاند یا بیش از باقی مردم درمورد تجارب خود فکر کردهاند. با داشتن این نکته در ذهن باید بفهمیم که تفکر خلاق مهارتی است که نیاز داریم خیلی زود آن را پرورش دهیم.»
باید بتوانیم الگوها و روشهای تفکری سنتی را بشکنیم تا بتوانیم تفکر به شیوهای خلاقانه را آغاز کنیم. شیوهای که به شما کمک خواهد کرد رویکرد جدیدی برای یک شرایط یا مسأله خاص خلق کنید. شروع زود هنگام این روش باعث میشود تجربه بیشتری کسب کنید، چرا که با بالارفتن سن و روند رشد از نمونههای مختلفِ بسیاری خواهید آموخت. ارتباط دادن این تجربه با چالشها و شرایط کنونی به شما کمک میکند که به راهحلهای خلاقانهای دست پیدا کنید.
توماس ادیسون، اسحاق نیوتون، آلبرت اینشتین، ماری کوری، چارلی چاپلین، استیو جابز و مانند اینها افرادی بودند که تفکر خلاق داشتند. اما خلاق بودن همیشه به معنی انجام کارهای بزرگ نیست، بلکه خلاقیت میتواند در تصمیمگیریها و اقدامات کوچک نیز باشد، ولی تاثیرات این اقدامات و تصمیمگیریها میتواند بسیار مثبت باشد. بهطورکلی افرادی که دارای تفکر خلاق هستند ویژگیهای متعددی دارند. میتوان به موارد زیر بهعنوان وجوه اشتراک اشاره کرد.
آنها ارتباط برقرار میکنند
خلاقیت و اعتمادبه نفس به شیوههای مختلف و از طریق گوش کردن و ارتباط برقرار کردن ابراز میشوند.به همین دلیل است که افرادی که تفکر خلاق دارند در برقراری ارتباط خوب هستند. همکاری نیز برای این نوع تفکر مهم است و ارتباط خوب برای داشتن عملکرد کاری به عنوان بخشی از یک تیم، ضروری است.
آنها ذهنی باز دارند
یک ذهن باز ذهنی است که از انتقاد استقبال میکند، برای دریافت راهحلها و ایدههای جدید آماده است و از ارزیابی ایدهها نمیترسد. شخصی که ذهن باز دارد مایل است که از موفقیتها و شکستهای خود بیاموزد و میتواند رشد کند و توسعه یابد.
آنها ریسک میکنند
بررسی ایدهها و راهبردهای بدون ریسک پذیری غیرممکن است؛ تمایل به مواجه شدن با چالشها و پذیرفتن تغییر. افرادی که تفکر خلاق دارند صبور هستند و از خطر کردن نمیهراسند، چراکه میدانند انسان نیاز دارد هنگام بررسی شیوههای مبتکرانه و بدیع تفکر درمورد حلِ مسائل، شجاع باشد.
آنها انعطافپذیرند
تواناییِ سازگاری با تغییرات و تفکر خارج از الگوهای معمولی، بخشی از تفکر خلاق است و به همین دلیل است که انعطافپذیر بودن یک صفت مشخصه برای افرادی است که تفکر خلاق دارند. آنها از تغییرات استقبال میکنند؛ از تغییر دادن روش کار خود نمیترسند و در کار کردن به همراه دیگران خوب هستند.
ایدههای عالی از کجا میآیند
بهندرت پیش میآید که ایدهای درخشان خودش زنگ در خانه شما را بزند. «جان اینگلدو» در کتابش به نام «چگونه ایدههای عالی داشته باشیم: راهنمای تفکر خلاقانه» به معرفی ٥٣ استراتژی تفکر خلاقانه پرداخته است. ١٠ مورد از بهترین استراتژیهای این کتاب را با جان اینگلدو، عکاس و استاد دانشکده فیلم و رسانه دانشگاه «وست لندن» مرور میکنیم.
نامعقول باشید
نامعقولبودن در بطن تعدادی از خلاقانهترین ایدههای مربوط به قرن ١٩ و ٢٠ میلادی قرار دارد. «لوئیس کارول» و «ادوارد لیر» از پوچی و نامعقولبودن موقعیتها در داستانسرایی استفاده میکردند؛ برادران «مارکس»، «اسپایک میلیگان» و «مونتی پایتون» از نامعقول دیدن امور به عنوان منبعی برای کمدی بهره میبردند. «ساموئل بکت» هم از آن برای درام استفاده میکرد؛ «فرانک زاپا» برای موسیقی؛ «السا اسکیاپارلی» در طراحی مد و دادائیستها و سوررئالیستها از آن برای خلق هنر استفاده میکردند.
سیستمها را با هم مبادله کنید
استفاده از سیستمهای آماده، موفق، آزمایششده و مطمئنِ موجود در یک حیطه عمل در حیطه دیگر میتواند به نوآوری بزرگی منجر شود. «اوون مک لارن» نخستین کالسکه تاشوی بچهها را با استفاده از سیستم طراحیشده ارابههای فرود تاشوی هواپیماهای «اسپیت فایر» که مربوط به جنگ جهانی دوم بود، ساخت. نگاهی به سیستمهای تغییر سریع صحنه تئاتر بیندازید و آنها را برای تغییر محل زندگی و یا فضای کار خود به خدمت بگیرید.
شیوه خود را دریابید
برای تولید سریع و مداوم ایدهها درک اینکه چه شرایطی شما را بیشتر به خلاقیت وا میدارد، ضروری است. پیوتر ایلیچ کوفسکی، آهنگساز شهیر روسی، میگوید: «اگر منتظر حس و حال لازم شویم، بیآنکه برای بهدستآوردنش در میان تلاشهایمان حرکتی کرده باشیم، خیلی ساده به آدمهای بیعمل و بیانگیزه بدل میشویم.» فرآیندهای منجر به خلاقیت را در قهرمانان ایدهپردازی که به آنها علاقهمندید کشف کنید. برخی از این شیوهها بسیار نامتعارفاند؛ مثلا «فریدریش شیلر» شاعر آلمانی، دریافت زمانی بهتر کار میکند که بوی سیب فاسد را استشمام کند.
از خود بپرسید که چه کار دیگری میتوان با آن انجام داد؟
ما به بسیاری از چیزها، اشیا، ساختمانها، فضاها، مواد، فناوری و سیستمها از دریچه عادت و آشنایی نگاه میکنیم و از احتمالات متعدد دیگری که برای استفاده از آنها وجود دارد، چشمپوشی میکنیم. باید با این گرایش موجود در ذهن خود مبارزه کنید. این پرسش که «چه کار دیگری میتوانم با آن انجام دهم؟» باعث اختراعات و ایدههای جدید میشود.
با دقت نگاه کنید
پروفسور «گای کلاکستون» استاد علوم دریافته است که افراد خلاق، متخصصِ دقیق نگاهکردن هستند. آنها توانایی بالایی در مشاهده نکات ظریف، جمع آوری و استفاده از چیزهایی دارند که دیگران آنها را نادیده میگیرند. داشتن کنجکاوی فعال در مورد جهانی که در اطراف شما است، باعث ظهور ایدههای جدید میشود.
تغییر موقعیت
تغییر در چگونگی نگاهکردن به چیزی میتواند امکانات و ایدههای جدیدی را برای ما آشکار کند. این کار را میتوانید با جستوجوی تمام زوایای دید امکانپذیر کنید و با تغییردادن زمینه انجام دهید. جعبههای مربوط به سیمهای شستوشو و قوطیهای صابون مواردی آشنا در سوپرمارکت است. تختهای نامرتب در اتاق خواب هر نوجوانی هست و لاشه گاو و گوسفند را میتوان در پستوی هر مغازه قصابیای پیدا کرد، اما آنها را در یک گالری هنری قرار دهید تا یک اثر هنری بزرگ خلق کنید! چیزهای عادی را قابل توجه کنید. به یک فروشگاه مصالح ساختمانی بروید و یک شیء ارزانقیمت پیدا کنید که با تغییر موقعیت آن در خانه هدف جدید و تعجبآوری پیدا کند.
بداههپردازی کنید
بداهه عملکردن خلاقیت بهرغم تمام محدودیتها است. نوعی نحوه تفکر و عمل است که به راهحلهایی در موقعیتهای بسیار چالشبرانگیز منجر میشود؛ مانند زمانی که افراد خود را در زندان تک و تنها در جایی دورافتاده، در محاصره، اسیر، گمشده در دریا و در کشتی شکسته یا در حال غرقشدن مییابند.
قالبهای تازه را امتحان کنید
استفاده از فرآیندهای تغییر و تحول بشدت برانگیزاننده ایدهها است. تبدیل چیزها از یک فرم و یا محیط به دیگری میتواند افکار را در جهات کاملا جدید و هیجانانگیز هدایت کند. یادتان باشد که یک ایده منجر به ایده دیگری میشود. «واسیلی کاندینسکی» هنرمند نامدار روسی، موسیقی کلاسیک را به نقاشیهای انتزاعی تبدیل کرد و رنگهای مختلفی را برای مشخصکردن احساسات متفاوتی که توسط موسیقی برانگیخته میشوند، انتخاب کرد. همچنین او ماشینی را اختراع کرد که اصوات موسیقی را به دستورالعملهایی برای نقاشی تبدیل میکرد.
از زندگی خودتان الهام بگیرید
از همه چیز زندگی و تجربه خود برای ایجاد جرقه ایده استفاده کنید: چیزهایی که در مورد خود یا خانوادهتان میدانید و چیزهایی که ریشههای شما هستند. همانطور که «آل ژان» یکی از نویسندگان اصلی مجموعه کارتونی «سیمپسونها» میگوید: «شما ایدهها را از زندگی واقعی دریافت میکنید. از معلمانی که داشتهاید، مشکلاتی که فرزندانتان در مدرسه با آنها برخورد میکنند و چیزهایی که در روزنامهها میخوانید.»