0

تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357

 
mokary
mokary
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 1493
محل سکونت : isfahan

تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357

يكم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357 استعفاي سيدجلال‌الدين تهراني از رياست شوراي سلطنت . تهديد امام توسط شاه دوم بهمن 1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357رواج آموزش‌هاي نظامي و ساخت‌ بمب‌هاي دستي بين مردم.  فرار سربازان از پادگان‌ها
«امام خميني در تهران نماز مي خواند» اين جمله با حروفي درشت در اكثر روزنامه‌ها درج شده بود. كاروان‌هايي از مردم مشتاق از شهرهاي دور و نزديك به سوي تهران راه افتاد. مردم ،‌تنها، با خانواده و يا همراه با عده بسياري از همشهريان خود به تهران مي‌آمدند و در مساجد ،‌حسينيه‌ها و يا خانه شهروندان تهراني كه تا ديروز باهم غريبه بودند، ‌منزل مي‌كردند تا در مراسم استقبال از رهبرانقلاب حضور داشته باشند .
ازسوي ديگر، ‌متن استعفاي سيدجلال‌الدين تهراني در فرانسه به او برگردانده شد، ‌زيرا در آن ذكري از غيرقانوني بودن شوراي سلطنت نيامده بود. تهراني، اندكي مقاومت كرد، ‌اما چون چاره‌اي نيافت دوباره قلم برداشت ومتن استعفايش را با خط خوش وبدون نقطه دوباره نويسي كرد ودرآن شوراي سلطنت را بنا به فتواي حضرت آيت الله العظمي خميني ، غيرقانوني دانست . ازاين پس ،‌ديگر هيچ چيز نم يتوانست جلوي پيشي گرفتن نمايندگان دومجلس ووزراي كابينه بختيار را براي تقديم استعفا بگيرد . ، كارمندان سفارتخانه هاي ايران دركشوره هاي ديگر نيز سفيران وابسته رابه سفارتخانه راه نمي دادند و به همين دليل امام خميني (ره ) هيئتي به سرژرستي دكتر جليل ضرابي را مأمور حفظ مدارك سفارتخانه هاي ايران كرد . بختيار كه درآشفتگي اوضاع همچنان سرگرم انجام مصاحبه ها وسخنراني هاي متعدد بود ، درپاسخ يكي از نزديكان امام (ره ) كه گفته بود :‌« اگر امام بيايد دولت بختيار جاروخواهد شد »
گفت :‌«من براي جارو شدن خيلي سنگين هستم ! و شديداً ازدولت قانوي خود دفاع خواهم كرد ودرصورت لزوم ارتش را مجبور خواهم ساخت با مخالفان از درجنگ درآيد .» ‌اما هرروز گروهي از نظاميان طي اعلاميه هايي همبستگي خودرابامردم اعلام مي كردند . نظاميان پايگاه هوايي بندرعباس ضمن ابراز همبستگي خودباقيام مردم وبه منظور حمايت از دوهزار و هشتصد همافر ، افسر ودرجه دارپايگاه شاهرخي همدان وپايگاه وحدتي دزفول كه ازدوروز پيش دست به اعتصاب غذا زده بودند ، راهپيمايي آرامي انجام داده و سپس همگي دست از كار كشيدند . آنها در قطعنامه هفت ماده‌اي خود تأكيد كردند‌: «‌ما زير بار كودتا كه به نفع حكومت غيرقانوني واستبدادي است نمي‌رويم ،‌ هر فرماندهي كه دستور كودتا صادر كند ابتدا خودش كشته خواهد شد و بعد عوامل و طرفدارانش.»‌ دو مجلس شوراي ملي و سنا نيز درحال فروپاشي بود. امام خميني (ره) درپيامشان با صراحت گفتند :« به نمايندگان محمد رضا پهلوي كه مجلسين راعصباً اشغال كرده اند اخطاركنيد كه خانه ملت را خالي كنند تا نمايندگان مردم پس از 50 سال كه ملت از حق خود محروم بود به خانه خود بازگردند وان شاءالله همه خواهيد ديد كه انتخابات آزاد ومجلس سالم يعني چه ، من به آنان اخطار مي كنم كه درصورت ورود مجدد به مجلس مسؤول هرگونه پيشامدي خود آنان هستند .» پس از اين اخطار ، بيست تن ازنمايندگان استعفاي خود راتقديم مجلس كردند ودومجلس شورا وسنا جلسه فوق العاده اي براي جلوگيري از استعفاي ساير نمايندگان تشكيل دادند . تظاهرات درتمام شهرها وروستاهاي ايران ادامه داشت وخشونت چماق داران نيزدرحال گسترش بود .حمله اين گروه به مردم درمشكين شهر وقوچان ، چندين شهيد و مجروح برجا گذاشت . ازسوي ديگر ، دوگروه به نامهاي « جبهه شاهي » و « كميته دفاع از شاه »‌با تلفنهاي پياپي به اقامتگاه رهبر انقلاب ،‌تهديد كردند كه آنجا را منفجر خواهند كرد ، همه نگران بودند . سيل نامه ها وتلگرامها به دفتر رياست جمهوري فرانسه سرازير شد . دراين نامه ها ، علما ، روشنفكران وديگر اقشار مردم از دولت فرانسه خواسته بودند تا درحفاظت بيشتراز جان رهبر تبعيديشان بكوشند .گارد امنيتي اطراف منزل امام (ره) دوبرابرشد و پليس فرانسه نيز بخشي از خدمات امنيتي آنجا رابرعهده گرفت .
با قوت گرفتن شايعه كودتا، مردم براي مقابله با آن آماده مي‌شدند. جزوه‌هاي آموزشي ساخت بمب‌هاي دست ساز واستفاده از اسلحه‌هاي سبك، دست به دست مي گشت. در بهشت زهرا، دانشگاه تهران و تمامي مساجد، سربازان فراري وچريك‌هاي مبارز به جوانان آموزش‌هاي نظامي مي‌دادند.آيت الله طالقاني در مصاحبه با خبرنگاران خارجي گفت :«‌... تابه حال جلوي مردم را گرفته‌ايم وبه آنها گفته‌ايم با سلاح مظلوميت صداي خود رابه دنيا برسانند مردم كشته دادند ولي يك گلوله به سمت ارتشي‌ها شليك نكردند، ولي اگر ارتش دست به كشتارمردم بزند، مردم مسلح خواهند شد ...»باوجود احتمال كودتا وكشتارهاي هرروزه ، بدنه ارتش يعني سربازان‌، درجه داران وافسران جز، هرروز گرايش بيشتري به مردم پيدا مي كردند. فرار سربازان از پادگانها با وجود مقررات شديد ومرگبار، افزايش يافته بود. ديدن جوانان با سرهاي تراشيده در خيابان‌ها امري عادي شده بود، زيرا بسياري از مردان موهايشان را از ته مي‌زدند تا سربازان فراري كه لباس شخصي پوشيده بودن، درميان مردم،‌ قابل شناسايي نباشند. اعتصاب در بين طبقات مختلف ارتش گسترش مي‌يافت، چهار هزار افسر نيروي هوايي در كارخانه تعمير چرخبالهاي جنگي ايران ، دست به اعتصاب غذا زدند واخراج كاركنان امريكايي راخواستارشدند . آنها اعلام كردند كه ازتلاش فرماندهان براي كودتاي نظامي پشتيباني نخواهند كرد.
سوم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357افتادن اداره‌ی امور شهر قم به دست مردم. تشكيل كميته‌ی استقبال از امام خميني(ره). چهارم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357 محاصره‌ی مهر‌آباد توسط تانك‌ها. تدارك مراسم استقبال از امام
شهرقم به دست مردم افتاد. ارتش، تمام نيروهايش را ازسطح شهر فراخواند ومردم اداره امور، حتي وظايف پليس راهنمايي و رانندگي رابرعهده گرفتند. درتهران، كميته‌اي كه از نمايندگان كاركنان چهل وپنج وزارتخانه، سازمان و شركت تشكيل شده بود،‌از كاركنان اين مؤسسات خواست تا تشكيل جمهوري اسلامي به اعتصاب خود ادامه دهند.
سربازان گارد سلطنتي درپادگان لويزان، درحضور خبرنگاران خارجي دست به يك راهپيمايي ونمايش آمادگي رزمي زدند اعلام كردند تا آخرين قطره خون خود رانثار شاه خواهند كرد . براي تدارك مراسم استقبال از امام خميني(ره)، ستاد ويژه‌اي توسط روحانيت مبارز تهران تشكيل شد. اين ستاد كه روحانيون وهمه گروه‌هاي اجتماعي وسياسي درآن نماينده‌اي داشتند كارهاي مربوط به برگزاري بزرگترين استقبال تاريخ از رهبر قيام ملت ايران را انجام مي‌داد. كميته برگزاري مراسم استقبال، ازامام خميني دراين روز اولين اعلاميه خودرامنتشر كرد .
تانكها، فرودگاه مهرآباد را محاصره كردند .به تمام شركت‌هاي هواپيمايي درسطح جهان اعلام شد كه به تهران پروازنكنند، ده ها هزار نفر از مردم به ويژه شهرستاني‌هايي كه ازچند روز پيش براي استقبال از امام (ره) به تهران آمده بودند ، دراطراف فرودگاه اجتماع كردند. كميته برگزار ي مراسم استقبال ، مسير حركت امام را مشخص كرد. كاركنان اعتصابي راديووتلويزيون ملي ايران ، درباره پخش مراسم ورود امام با مديرعامل تلويزيون و وزير اطلاعات به تفاهم رسيدند. براساس برنامه تنظيمي، سه دستگاه فرستنده سياردرفرودگاه، خيابان‌هاي مسير حركت وبهشت زهرا مستقر مي‌شد. جريان عزيمت امام به وسيله ماهواره دريافت مي شد و ازطريق راديو وتلويزيون به صورت مستقيم پخش مي شد .كاركنان اعتصابي، ازاين روز براي اطمينان از كار دستگاه ها به سركارخود بازگشتند ودرقسمتهاي مربوطه ، مشغول به كارشدند .كميته تنظيم اعتصابات، ازكاركنان پست وتلگراف ومخابرات وهمچنين از كارمندان ايزايران (خدمات رايانه اي ) درخواست كرد كه به اعتصاب خود پايان دهند تا امور پستي وتلفني مردم انجام گيرد وازتأخير درپرداخت حقوق كارمندان جلوگيري شود .
پنجم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357بسته‌شدن فرودگاه به مدت سه‌روز. تظاهرات طرفداران دولت بختيار ششم بهمن 1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357تضمين امنيت فرود هواپيماي حامل امام.شدت يافتن درگيري در سطح كشور
دولت، فرودگاه ها رابه مدت سه روز بسته اعلام كرد. به دستور بختيار، هواپيمايي كه توسط كاركنان اعتصابي «هما»‌ براي پرواز انقلاب آماده شده بود تا آيت‌الله طالقاني وتعدادي از خبرنگاران ، صبح روز بعد با آن به پاريس رفته وامام خميني (ره ) رابه ايران بازگردانند، درفرودگاه متوقف شد. خلبان اين هواپيما، اعلام كرد به علت بسته شدن راه هواپيما به وسيله يك تانك ونيز اشغال برج مراقبت توسط نظاميان، امكان پرواز وجود ندارد.بختيار درنامه اي از امام درخواست كرد تا سفرخود را سه هفته به عقب بيندازند تا او بتواند بدون نقض قانون اساسي ، امنيت ايشان را تأمين كند ، اما ستاد روحانيت مبارز درپاسخ اعلام كرد :«‌هزاران جوان مسلمان حفاظت از جان امام خميني را برعهده مي گيرند .»‌روزنامه كيهان با انتشار خبر كشف يك سوء قصد عليه امام خميني (ره‌)‌، برنگراني مردم كه اين روزها شايعات بسياري را مي شنيدند، افزود. امام نيز درپيامي به مناسبت بسته شدن فرودگاه ها ، خطاب به مردم گفتند :«‌ايادي اجانب، ‌فرودگاه هاي سراسر كشوررابه روي من بسته اند به ناچار تصميم گرفتم تا روز يكشنبه بيست ونه صفر ، هشت بهمن به كشور برگشته وچون سربازي دركنار شما ، به مبارزه عليه استعمار واستبداد تا پيروزي نهايي ادامه دهم . »‌دراين روز، تظاهراتي از سوي طرفداران دولت بختيار (سوسيال دمكراسي) تدارك ديده شد . آنها راهپيمايي خود را براساس قرار قبلي از مقابل مجلس شورا دربهارستان آغاز كردند. بختيار با حذف نام وتصوير شاه، ‌قصد داشت قانون اساسي را سنگر قرار داده وعده بيشتري را به راهپيمايي بكشاند. خانواده ارتشيان و كارمندان برخي ادارات ،‌موظف شده بودند دراين راهپيمايي شركت كنند .براي نخستين بار ، طرفداران رژيم شاهنشاهي تظاهراتي شيك ولوكس متشكل از شركت كنندگاني با آخرين مدل هاي لباس – درست مثل هنرپيشگان امريكايي – ترتيب دادند كه درآن ، تمثال هايي ازحضرت علي ع وپيامبراسلام ص حمل مي شد وشعارهايي درحمايت از قانون اساسي وبختيار تكرار مي گشت .خبرگزاري ها ، تعداد حمعيت راازپنج تا بيست وپنج هزار نفر ذكركردند . آيت الله طالقاني، مردم رابه آرامش دعوت كرده وتوصيه كرد براي تماشاي تظاهرات از خانه خارج نشوند. راهپيمايان پس از چند سخنراني وقرائت قطعنامه اي درحمايت از دولت وقانون اساسي پراكنده شدند. سيل پايان‌ناپذير مردم به سوي مهر آباد درجريان بود. ده‌ها هزار نفر درميدان آزادي وعده بيشماري در بهشت زهرا جمع شده بودند. در بسياري از نقاط شهر تهران، زد و خوردهاي شديدي بين نيروهاي انتظامي و مردم رخ داد. تيراندازي از بامداد اين روز آغاز شد. مردم در اطراف دانشگاه تهران بيش از پنج شهيد دادند. تيراندازي در نواحي مختلف تهران براي يك لحظه هم خاموش نشد . تانك‌ها وزره‌پوش‌هاي حامل سربازان، در چهارراه‌ها وميدان‌ها مستقر شده بودند و چرخبالهاي نظامي، پروازهاي گشتي برفراز شهر انجام مي‌دادند. به تيراندازان اجازه داده شده‌بود تا درصورت لزوم از گلوله‌هاي صدوبيست ميلي متري استفاده كنند. مردم شهرستانهايي كه خودرابراي استقبال ازامام آماده كرده بودند ، با به تعويق افتادن مراجعت ايشان به تظاهرات وسيعي دست زدند. اين تظاهرات درشهرهاي قزوين، ‌تبريز ودشت مغان به تيراندازي مأموران انجاميد. درهمين احوال، ‌كميته استقبال از امام كه فعالانه كار خود را در تهران دنبال مي كرد ، ‌درحال گفت وگو وهماهنگي با كاركنان اعتصابي هواپيمايي ملي ايران «هما» بود. بختيار گفته بود فرودگاه ها به علت اعتصاب كاركنان هواپيمايي كشوري بسته است وسفر امام خطرناك خواهد بود . اما اين كاركنان درپي مذاكره با كميته استقبال ،‌اعلام كردند كه امنيت فرود هواپيماي حامل امام را تضمين مي كنند .
هفتم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357لغومرخصي‌ها و آماده‌باش نيروهاي مسلح. اعلام سفر بختيار به پاريس هشتم بهمن 1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357تجمع مردم در اطراف فرودگاه مهرآباد. تحصن روحانيون در دانشگاه تهران
از سوي استقبال ، بهشت زهرا براي سخنراني و مدرسه‌ي رفاه براي اقامت امام خميني (ره) آماده شده بود. از آن پس ، مقصد راهپيمايي ها از ميدان آزادي به بهشت زهرا(س) تغيير كرد . جوانان بسياري در حالي كه بازو بند سبز با نوشته‌ي سفيد رنگ «انتظامات استقبال از امام» را به بازو داشتند مسئول حفظ نظم اين راهپيمايي‌ها بودند.تمام مرخصي‌هاي ارتش لغو شده و تمام نيروهاي نظامي به صورت آماده باش در آمدند. دولت هشدار داد هرگونه تظاهرات ضد دولتي را سركوب خواهد كرد.در غروب اين روز، اعلاميه اي از سوي بختيار از راديو و تلويزيون پخش شد:
« ...من به عنوان يك ايراني وطن دوست كه خود را جزء كوچكي از نهضت و قيام عظيم ملي و اسلامي مي دانم و اعتقاد صادقانه دارم كه رهبري و زعامت آيت الله العظمي خميني(ره) و رأي ايشان مي تواند راهگشاي مشكلات امروز ي ما و ضامن ثبات و امنيت كشور باشد، تصميم گرفته ام ظرف 48 ساعت آينده شخصاً به پاريس سفر كرده ، به زيارت معظم له نايل آيم و با گزارش اوضاع فعلي كشور و اقدامات خود ضمن درك فيض، درباره آينده كشور كسب تكليف كنم.»پس از قرائت اين اعلاميه از راديو در ساعت چهار صبح ، آيت الله شهيد دكتر بهشتي با روزنامه هاي صبح تماس گرفته و متن پيام امام را در اين باره براي چاپ در اختيار آنان گذاردند:
« آنچه ذكر شده است كه شاپور بختيار را با سمت نخست وزيري ، من مي پذيرم دروغ است بلكه تا استعفا ندهد او را نمي پذيرم چون او را قانوني نمي دانم. من با بختيار تفاهمي نكرده ام و آنچه سابق گفته است گفت و گو بين من او بوده ، دروغ محض است.»
هزاران تن از مردم در فرودگاه مهرآباد اجتماع كردند. اين در حالي بود كه فرودگاه بسته بود و زير نظارت شديد ارتش قرار داشت. تظاهرات در سراسر ايران همچنان ادامه داشت و در غروب تهران و شهر رشت به تير اندازي ماموران و شهادت عده اي انجاميد. بيش از چهل روحاني سرشناس، از جمله آيت الله دكتر شهيد بهشتي و آيت الله شهيد استاد مطهري در دانشگاه تهران دست به تحصني نامحدود زدند و عده‌ي آنان به تدريج به چهار صد نفر رسيد. خواست آنان بازگشايي فرودگاه و بازگشت رهبر انقلاب به كشور بود.
نهم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357بختيار: در بازگشت امام به كشور مانعي نيست.افزايش درگيري‌هاي خونين در كشور دهم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357بازگشايي فرودگاه‌هاي كشور. موج فرار آمريكايي‌ها از ايران
بختيار در مصاحبه‌اي مطبوعاتي اعلام كرد: « به پاريس نخواهد رفت و فرودگاه مهرآباد تا چند ساعت ديگر باز خواهد شد و در راه ورود حضرت آيت الله العظمي خميني(ره) به كشور مانعي نيست... من به هيچ وجه استعفا نمي‌دهم و به هر كاري دست مي زنم تا جنگ مسلحانه روي ندهد، وحدت، استقلال و تماميت ايران از خميني و شاه مهم‌تر است...»امام خميني(ره) طي پيامي در پاريس فرمودند:
«خائن اصلي را باخفت بيرون كرديد، همّت كنيد و اين نتيجه را كه حاشيه اي بيش نيست از صحنه خارج كنيد ، اكنون بر جميع جناحهای ملّي و دولتي است كه چون گذشته دولت غير قانوني را محكوم كنند و اطاعت از آن نكنند كه اطاعت از طاغوت حرام و مخالف رضاي خداست. من از طبقه شريفه‌ي ارتش كه دستشان به خون جوانان ما آلوده نشده است مي‌خواهم كه ننگ اطاعت از خيانتكاران را تحمل نكنند و با قاطعيت آنان را از مقابله با ملت باز دارند.»
امام خميني(ره) اعلام كردند: «اگر ارتش كنار بكشد، آرامش تضمين مي شود. محافظ من خداست و حفظ و امنيت با مردم است.»تظاهرات مردم خشمگين تهران ، امروز به اوج رسيد. مردم با سنگر بندي يا پناه گرفتن در كنار ديوارها با سربازان به زد و خورد پرداختند. حضور دانش‌آموزان در نبردهای خيابانی چشمگير شد. تعداد كشته شدگان از پنجاه نفر گذشت و بيش از دويست نفر مجروح شدند.
فرودگاه هاي كشور بازگشايي شد و آمريكايي هايي كه تا آن روز موفق به خروج از ايران نشده بودند، براي رفتن با پروازهاي منظم هواپيماهاي نظامي امريكا از هم پيشي مي گرفتند.در حالي كه تعداد روحانيون متحصن در دانشگاه به دو هزار نفر رسيده بود و كشور در اوج تظاهرات خشونت آميزي قرار داشت. بختيار در يكي از مصاحبه‌هايش اصول برنامه‌هاي آينده‌ي خود را شرح داد.
يازدهم بهمن1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357اعلام برنامه‌هاي كميته‌ي استقبال. آمادگي سراسري مردم براي استقبال ازرهبر انقلاب دوازدهم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357بازگشت پيروزمندانه‌ي امام خميني(ره) به ميهن پس از سال‌ها تبعيد
از طرف كميته‌ي برگزاري مراسم استقبال، اطلاعيه‌اي انتشار يافت كه در آن تمام برنامه‌ها و مقررات استقبال از امام خميني (ره) شرح داده شده بود. اين كميته اعلام كرد:« نظر به اين‌كه دولت ايران با فرود يك هواپيماي دربست «ايرفرانس» موافقت كرده است، آيت الله خميني(ره) ساعت نه صبح روز پنج شنبه وارد تهران خواهند شد.» اين كميته از مردم خواست تا در طول مسير ، از ميدان شهياد (آزادي) تا ميدان بيست چهار اسفند ( انقلاب) براي استقبال از رهبر تبعيدي خود اجتماع كنند.دولت نيز اعلام كرد:« فردا به مناسبت فرود آمدن هواپيماي حضرت امام خميني(ره) ، فرودگاه مهرآباد از اول صبح تا ساعت يازده صبح به روي ساير هواپيماها بسته است.»در حالي كه صدها هزار نفر به طور دائم در خيابان‌ها حضور داشتند، فرمانداري نظامي تهران اجتماعات را به مناسبت ورود امام به كشور تا سه روز آزاد اعلام كرد!انتشار خبر ورود امام ، چهره‌ي ايران را دگرگون كرد. ميليون‌ها نفر از سراسر كشور به سوي تهران راه افتادند.
شهر تهران، حالتي صد درصد جنگي به خود گرفته بود. با به راه افتادن تانك‌ها و خودروها در خيابان‌ها و پرواز چرخبال‌ها بر فراز شهر، دولت دست به نمايش قدرت براي ترساندن مردم زد، در بعضي نقاط ، درگيري مردم و ماموران تعدادي شهيد و زخمي برجا گذاشت ، اما مردم در اوج هيجان و شادي خود را براي پرشكوه‌ترين استقبال تاريخ آماده مي كردند، تمام خيابان‌ها و كوچه‌ها از آثار آتش سوزي پاك مي‌شد. سنگرهايي كه در طول چند روز گذشته توسط مردم ساخته شده بود ، راه بندآن‌هايي كه با وسايل كهنه‌ي منزل ، تنه درختان و ماشين‌هاي سوخته به منظور مشكل ساختن حركت خودرو هاي نظامي در خيابان‌ ساخته شده بود، لاستيك‌هاي سوخته در تظاهرات گوناگون ... همه و همه از سطح خيابان‌ها جمع آوري شدند. در اكثر شهرستان ها ، برنامه پاكسازي خيابان‌ها توسط زنان و مردان داوطلب و مشتاق انجام گرفت. در حالي كه ايران در اوج شور و هيجان بود، فدراسيون بين المللي خلبانان در لندن اعلام كرد كه شخصي ناشناس با تلفن تهديد كرده است كه هواپيماي حامل امام را منفجر خواهد كرد. اين شخص به عنوان نماينده نيروهاي طرفدار دمكراسي در ايران گفته : بازگشت امام موجب خونريزي هاي وسيع در ايران خواهد شد. گروهي كه خود را « سازمان كماندويي مبارز در راه قانون اساسي» ناميده اند، به دفتر خبرگزاري آسوشيتدپرس تلفن زده و هشدار داده اند كه اگر فردي قانون اساسي را ناديده بگيرد، آن‌ها دست به جنگ كماندويي و كشتاري بي‌سابقه خواهند زد . اين گروه خود را غير ارتشي معرفي كرده و مدعي شده اند كه داراي سلاح هاي خودكار سنگين و سبك هستند.در پي اين تهديدها، امام (ره) به نزديكان خود گفتند:« من بيعت خود را از شما برمي دارم ، ما به طرف كار بزرگي مي رويم ، شما هم جانتان را به خطر نيندازيد.»
از نخستین ساعات بامداد، مردم به سوی مسیر اعلام شده توسط كمیته‌ی استقبال حركت كردند. شب پیش، هزارن نفر بدون اعتنا به حكومت نظامی، در اطراف میدان آزادی و بهشت‌زهرا(س) خوابیده بودند تا از نزدیك‌ترین محل بتوانند رهبر انقلاب را پس از سال‌ها تبعید ببینند. هزاران جوان مسئول برقراری نظم جمعیت بودند و خط سفید وسط خیابان‌های شسته شده و بی غبار، تا كیلومترها پوشیده از گل‌های رنگین بود.
كمیته اعتصابات، به كاركنان اعتصابی رادیو و تلویزیون اجازه داده بود تا برای ضبط مراسم استقبال امام به سركار خود باز گردند. آن‌ها در مقابل چشم حیرت زده نظامیانی كه از چند ماه پیش آن‌جا را در اشغال خود داشتند با پشتكاری قوی، كاری را كه هفته‌ها وقت می گرفت، در عرض چند ساعت انجام دادند. تمام مسیر زیر پوشش فرستنده‌هایی قرار گرفت كه گزارش مستقیم ورود امام را از طریق ماهواره به تمام جهان مخابره می‌كرد.
در آن سوی جهان، امام(س) با تذكر خطراتی كه ممكن بود ایشان را تهدید كند؛ سعی در منصرف كردن صدها نفری داشتند كه داوطلب بودند، در این پرواز رهبرشان را همراهی
كنند، در فرودگاه پاریس امام(س) كه در میان خبرنگاران محاصره شده بودند، از مهمان نوازی و تفاهم فرانسویان و اجازه‌ی آزادی بیانی كه به ایشان داده شده بود و نیز از اهالی دهكده‌ی نوفل‌لوشاتو تشكر كردند. سپس، در ساعت 9 و 27 دقيقه صبح، هواپیمای ایرفرانس در حالی كه سه هواپیمای جنگی فانتوم آن را از ابتدای مرز هوایی كشور همراهی می كردند، وارد ایران شد.
امام خمینی(س) رهبر انقلاب اسلامی در میان شادی، هیجان و نگرانی مردم قدم به خاك ایران گذاشت. امام(س) ضمن سخنرانی كوتاهی در فرودگاه از مردم تشكر كرد و آنان را به وحدت كلمه فراخواند و سپس به سوی بهشت زهرا حركت كرد. گزارش مستقیم ورود امام كه از تلویزیون در حال پخش بود، به محض آن‌كه گوینده شروع به خواندن شعارهای فرودگاه كرد، قطع شد و جای آن را سرود شاهنشاهی و تصویری از شاه ملعون گرفت.
در این لحظه هزاران دستگاه تلویزیون توسط مردم خشمگین شكسته شد و كسانی كه به امید دیدن این گزارش پای گیرنده های خودنشسته بودند نیز به خیابان‌ها ریختند. در تهران جمعیتی بیش از روز تاسوعا و عاشورا و عید فطر به خیابان آمده بودند، خودرو حامل امام(س) كه به سبب ازدحام جمعیت عملاً بی‌حركت مانده بود ، تا مسافتی طولانی روی دستهای مردم حمل شد، مردم مسیر سی و سه كیلومتری فرودگاه تا بهشت زهرا را پر كرده بودند، ساعتها طول كشید تا این كاروان میلیونی به مقصد برسد. بیش از صدها هزار نفر در بهشت زهرا(س) به انتظار مانده بودند. شاخه درختها ، دیوارها و تیر چراغ برق پر بود از جوانانی كه از ساعت‌ها پیش جا گرفته بودند تا صحنه هایی از این استقبال تاریخی را ببیند. خودرو حامل امام(س) در میان جمعیت متوقف شده بود و به ناچار بخش آخر مسیر را با هلی‌كوپتر طی كردند، جایگاه سخنرانی را در قطعه‌ی هفده، مزار شهدای هفده شهریور برپا كرده بودند.
مردم فریاد می زدند «به خانه شهیدان خوش آمدی ای امام». در میان اشك و تأثر مردم از بلندگوهایی كه مهندسان عضو كمیته استقبال بر تیرهای برق و درختها نصب كرده بودند، سرودی پخش می‌شد كه با حال و هوای آن روز بسیار تناسب داشت:
«برخیزید، برخیزید ای شهیدان راه خدا ای كرده بهر احیا حق جان فدا ...»
سرانجام امام خمینی(س) سخنرانی تاریخی خود را در حضور میلیون‌ها شنونده‌ی مشتاق ایراد فرمودند. این سخنرانی مشخص كرد كه شورای انقلاب به زودی دولت موقت را تعیین خواهد كرد و این دولت عهده دار تشكیل مجلس موسسان و ریاست جمهوری است. پس از اتمام مراسم سخنرانی، امام(س) به مدرسه علوی واقع در كوچه‌ی پشت مجلس شورا كه از سوی كمیته‌ی استقبال برای اقامت ایشان در نظر گرفته شده بود رفتند و بسیاری از مشتاقان نیز به امید از نزدیك دیدن ایشان در خیابان‌ها و كوچه های اطراف مدرسه اجتماع كردند. با آمدن امام(س)، روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه با انتشار اعلامیه ای به تحصن خود پایان دادند.
سيزدهم بهمن1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357ديدارگروه‌های مختلف مردم با امام خميني(ره). ادامه‌ی درگيری‌هادر شهر‌های كشور چهاردهم بهمن1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357استعفای شهردارتهران وانتصاب دوباره‌ی اواز سوی امام به همان سمَت
از بامداد و اولین ساعات آزادی عبور و مرور، هزاران هزار زن و مرد به سوی مدرسه علوی رفتند تا رهبر از تبعید برگشته و پیروز خود را ملاقات كنند. آن‌ها مشتاقانه منتظر لحظه ای بودند كه او را ایستاده پشت پنجره‌ای ببینند كه برایشان دست تكان می‌داد. و دیوار كوچه پشت مجلس، پر بود از جمله ها و پلاكاردهایی نظیر «زیارت قبول» و «بایك بار زیارت امام این توفیق را به دیگران هم بدهید».
حیاط مدرسه هر دم از جمعیت پر و خالی می شد و این موج ، لحظه ای از حركت باز نمی ایستاد. در حالی كه همه چشم و گوش به مدرسه علوی داشتند، بختیار هنوز هم سرگرم مصاحبه‌هایش بود.
او درباره‌ی تشكیل دولت موقت توسط امام گفت: «اگر او می خواهد چنین دولتی در شهر مقدس قم تشكیل دهد اجازه خواهم داد. این جذاب خواهد بود ما واتیكان كوچك خود را خواهیم داشت، اما به طور جدی می‌گویم به آیت الله خمینی(ره) اجازه تشكیل یك دولت واقعی را نخواهم داد. او نیز ایراد می‌داند.»
تظاهرات و درگیری همچنان در شهرهای كشور ادامه داشت. شهرهای سمنان و تربت جام در این روز عزادار شهیدان خود بودند.
بختیار اعلام كرد كه حاضر به همكاری با طرفداران آیت‌الله‌العظمی خمینی(س) است و حتی حاضر است وزرای انتخابی ایشان را در یك دولت ملی بپذیرد، اما مردم جز برای ساختن شعارهای طنزآلود، نامی از بختیار نمی بردند.
این در حالی بود كه كاركنان وزارتخانه ها و ادارات مختلف، وزیران و مدیران دولت را به محل كار خود راه نمی‌دادند و ارتش، روز به روز در مقابل مردم فرسوده‌تر می‌شد. شمار سربازان فراری، به خصوص با بازگشت امام(س) افزایش چشمگیری پیدا كرده بود. جواد شهرستانی (شهردار تهران) نخستین مسئول دولتی بود كه در این روز به دیدن امام(س) آمده، استعفایش را تقدیم كرد و دوباره از سوی امام شهردار شد.
بختیار كه از انتشار این خبر و احتمال این‌كه از سوی دیگران سرمشق قرار گیرد، ترسیده بود، در مصاحبه ای شروع به ناسزاگویی به شهرستانی كرد و گفت:«این شخص (شهرستانی) پرونده مفتوح در دادگستری دارد و به دادستان گفته ام آن را به جریان اندازد.» شهردار تهران تنها كسی نبود كه به مدرسه علوی روی آورده بود. مسئولان اعتصابی تمام واحدهای دولتی در آنجا بودند. به نحوی که کمیته‌ی استقبال از هیچ نظر کمبودی نداشت، روزی ده‏ها خط تلفن و تلکس به هر چه که خواسته می‏شد، متصل می‏گشت. در میان خاموشی‌های طولانی شهر، کارکنان و مهندسان اداره‌ی برق از خاموشی منطقه‌ی مجلس که اقامتگاه امام(ره) بود به هر ترتیبی جلوگیری می‏کردند و کارکنان اعتصابی تلویزیون سرگرم راه‏اندازی یک فرستنده‌ی موقت بودند که می‏توانست منطقه‌ی وسیعی از تهران را پوشش دهد و از همان وقت به «کانال انقلاب» مشهور شده بود.
کمیته تنظیم اعتصابات به کارکنان گمرک بازرگان اعلام کرد باید هر چه زودتر کامیون‌های مواد غذایی و احتیاجات ضروری مردم را تخلیه کنند. خانواده‌ی گروهی از همافران که چند روز پیش دستگیر شده بودند، بار دیگر در کاخ دادگستری تحصن کردند. از سوی دیگر، رسانه‏‌های گروهی اعلام کردند دولت آمریکا تماس خود را با شاه قطع کرده است و حتی اردشیر زاهدی سفیر شاه كه به آمریکا خیلی نزدیک بود را نپذیرفته است.
پانزدهم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357اعتصاب كاركنان نخست‌وزيري.بازداشت وزراءوكارمندان دولت به جرم فساد شانزدهم بهمن 1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357انتخاب مهندس مهدی بازرگان به نخست‌وزيری دولت موقت از سوی رهبر انقلاب
کارکنان نخست وزیری به منظور پشتیبانی از مبارزات خونین ملت مبارز و قهرمان ایران و در جهت همبستگی با این نهضت، اعتصاب کردند. بختیار که در دفتر کار خود نیز پایگاهی نداشت، باز هم تلاش کرد تا با امام خمینی(س) ملاقات کند، اما امام(س) قاطعانه اعلام کردند که تا استعفا ندهد او را نخواهند پذیرفت.
بختیار در مصاحبه با روزنامه «لوماتن» چاپ پاریس گفت: «من همچنان چون گذشته مشتاق ملاقات با آیت‌الله خمینی(س) هستم، اما اگر ایشان موضع‏گیری نمایند کوشش برای ملاقات ارزشی نخواهد داشت در این صورت ما همچنان دور از یکدیگر دوستان خوبی برای هم باقی خواهیم ماند!»؛ او در مصاحبه‏ای دیگر با لحنی دوگانه میان نرمش و تهدید گفت: «در برخی از اصول نه با شاه سازش می‏کنم نه با خمینی».
او بر این نکات تاکیدکرد که:
1- به آیت‌الله خمینی(س) اجازه‌ی تشکیل دولت موقت را نمی دهم.
2- کسانی را که جنگ داخلی راه بیندازند اعدام می‌کنم.
3- تمام نظرات امام‌خمینی(س) را در لباس قانون تحقق می بخشم.

امام(س) در پاسخ تهدیدهای دولت و فرمانداری نظامی فرمودند: «من باید نصحیت کنم که دولت غاصب کاری نکند که مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت کنیم. ما از ارتش می خواهیم هر چه زودتر به ملت متصل شوند. آن‌ها فرزندان ما هستند، ما به آن‌ها محبت داریم...»
امام درباره‌ی اصول سیاستهایشان فرمودند: «تمام اتباع خارجی در ایران به صورت آزاد زندگی خواهندکرد. ما برای اقلیت های مذهبی احترام قائل هستیم. نظر من راجع به رادیو و تلویزیون و مطبوعات این است که درخدمت ملت باشند. دولت‌ها حق هیچ نظارت ندارند...»
در همین روز، چندین پاسگاه هوایی در سراسر ایران علیه رژیم شاه شورش کردند. افراد زیادی از نیروی هوایی بازداشت شدند و در پایگاه شاهرخی همدان زندانی شدند. دانشجویان طرفدار انقلاب اسلامی در لندن، ملبورن و انگلستان دست به تظاهرات وسیعی زدند. دویست نفر از وزرای سابق، معاونان وزارتخانه ها، بعضی از مدیران بخش خصوصی،استانداران و... بازداشت شدند كه اتهام آن‌ها سوء استفاده از بیت‌‏المال و فساد بود. دولت اعلام کرد چندین پرونده مربوط به سوءاستفاده‏‌های زیاد مالی در طرح تغذیه رایگان، حزب رستاخیز، سازمان اوقاف و امورخیریه و... در دست بررسی است.
صبح روز شانزدهم بهمن، در حالی‌که ده‌ها خبرنگار داخلی و خارجی و گروه‌های مختلفی از مردم و نزدیکان امام در سالن مدرسه علوی اجتماع کرده بودند، در حضور امام خمینی(ره)، حجت‌السلام هاشمی رفسنجانی حکم نخست وزیری مهندس مهدی بازرگان را قرائت کرد.
بازرگان، از چهره‌های مذهبی و نرم‌خوی انقلاب و از جمله مبارزان قدیمی بود که در دولت دکتر مصدق نیز خدمت کرده بود. او پس از سخنانی کوتاه و تشکر از اعتماد رهبر انقلاب و مردم ایران برنامه‌ها و وظایف دولت موقت را شرح داد و گفت:

«از وظایف عمده دولت موقت آن است که یک همه پرسی برپا کند تا نظر مردم را درباره‌ی تغییر رژیم و تحول آن به جمهوری اسلامی بپرسد. سپس این وظیفه را خواهد داشت که انتخابات مجلس موسسان را برگزار نماید -مجلسی که قانون اساسی آینده را تدوین خواهد کرد- وظیفه سوم نیز برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی است که به موجب قانون اساسی جدید تشکیل خواهد شد و در آخر استعفا و تحویل مسئولیت به رئیس جمهوری و دولت رسمی»
امام خمینی(ره) بعد از تعیین بازرگان به ریاست دولت موقت اظهار کردند که : «از طریق مطبوعات و تظاهرات آرام، ملت درباره‌ی دولت بازرگان باید نظر بدهند.» قرار شد روز پنج شنبه نوزدهم بهمن ماه برای تایید دولت بازرگان راهپیمایی گسترده‌ای در سراسر ایران برپا شود. در حالی که مردم هر لحظه به پیروزی نزدیکشان امیدوارتر می شدند، هشت تن از تیمساران ارتش پس از ساعت‌ها مذاکره در مورد طرح یک کودتا به نام «کورتاژ» متحد شدند.
در پادگان لویزان، مرکز این افسران نیروی ویژه و گارد جاویدان، ستاد عملیات مخفی تدارک دیده شده بود. اصول این طرح بمباران مراکز انقلاب در تهران، کنترل شهرها توسط نظامیان، دستگیری و اعدام افراد مشهور به مخالفت با شاه، اشغال رادیو و تلویزیون و... بود. این گروه که موفق نشده بودند طرح خود را به طور مستقیم با شاه مطرح کنند، از طریق اردشیر زاهدی –سفیر ایران در آمریکا و داماد شاه– مطمئن شده بودند که شاه از آن‌ها دفاع خواهد کرد و آمریکا نیز پشتیبان آنها خواهد بود.
آن‌ها موفق شده بودند پنج پست ضدهوایی را که از یک سال پیش برای حفاظت ازکاخ‌های سلطنتی بر بلندی‌های شمال تهران برپا شده بود، فعال نمایند و در هر یک از آن‌ها توپهای قوی و حساسی مستقر کنند که با دقت بسیار زیاد می توانست نقاط حساس را هدف گیری کند. از جمله اهداف مشخص شده در این طرح، مدرسه علوی اقامت‌گاه رهبر انقلاب بود. فهرستی از اسامی، محل اقامت و مشخصات بیش از دو هزار نفر تهیه شده بود که می‌بایست با یک اقدام ناگهانی ربوده و به یکی از جزایر دورافتاده خلیج فارس فرستاده شوند. یک هلی‌كوپتر توپ‌دار نیز پیش‌بینی شده بود تا در صورت شورش و مقاومت مردم، از آن استفاده شود. دست بند، پابند و لباس متحدالشکل برای کودتاچیان، هواپیما، جیپ های مجهز به سلاح‌های نیمه سنگین واسلحه‌های سبک و خودکار نیز پیش‌بینی شده بود. یکی از افسران ارشد کودتا نیز مسئولیت یافتن فرمانده‌هایی مطمئن در شهرستان‌ها و هماهنگی‌های لازم را برعهده گرفته بود. اما اعضای شورای انقلاب، آیت الله شهید دکتر بهشتی، شهید استاد مطهری و مهندس بازرگان با تماس‌های مداوم با فرماندهان ارتش سعی می‌کردند به آن‌ها نزدیک شده و ارتش را بدون خونریزی متحد ملت کنند.
مردم نیز باگل و اشک و سخنرانی و شعار، ارتشیان را در فشار عاطفی و روانی گذاشته بودند. امام (ره) نیز با فتوای خود درباره باطل بودن سوگند وفاداری نظامیان به شاه، راه فرار سربازان از پادگان‌ها را هموار کرده بودند. در این روز، اسرائیلی‌ها که مسئول آموزش‌های نظامی در ارتش بودند، ایران را ترک کردند. دانش‌آموزان مدارس پایتخت با انتشار بیانیه ای اعلام کردند «ما دانش‌آموزان ایرانی، روز سه‌شنبه سیزدهم آبان‌ماه را به عنوان روز دانش آموز اعلام کرده و قصد داریم هر ساله به یاد شهیدان جنبش دانش‌آموزی در این روز بر وحدت و یکپارچگی خود بیفزاییم.»
هفدهم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357تظاهرات گسترده حمايت از بازرگان.خروج ژنرال هايزر از ايران هجدهم بهمن 1357 تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357تجمع طرفداران بختيار در امجديه.آغاز كار «كانال تلويزيوني انقلاب»
تظاهراتی با هدف حمایت از دولت بازرگان و مخالفت با بختیار در تمام کشور برپا شد. هواپیماهای نظامی دست به پروازی بی سابقه در آسمان تهران زدند. تمام راه‌هایی که به میدان بهارستان و مجلس می‌رسید، در کنترل نیروهای مسلح بود. بختیار که سعی داشت به مردم بفهماند در انجام وعده های خود کوشاست، در مجلس حضور یافت و نمایندگان مجلس درحضور او طرح‌های انحلال ساواک و دستگیری نخست وزیران و وزیران سال 1342 تا آن سال را که متهم به سوء استفاده از قدرت بودند را تصویب کردند.
افسران جوان در مراسم فارغ‌التحصیلی دانشکده افسری از ادای سوگند وفاداری به شاه معاف شدند و به خداوند، قرآن و میهن سوگند سربازی خوردند. در این روز، ژنرال هایزر فرستاده ویژه‌ی آمریکا که ماموریت داشت ارتش را یکپارچه و پشت سر دولت نگهداشته و در صورت لزوم طرح یک کودتا علیه انقلاب را به انجام برساند، بدون هیچ‌گونه نتیجه‌گیری از فعالیت‌های خود، ایران را ترک کند.
درحالی که در تمام شهرهای ایران، تظاهراتی در حمایت از بازرگان برپا بود، طرفداران حکومت بختیار در سالن بدمینتون ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی) اجتماعی چند صدنفره تشکیل دادند که به سبب قطع میکروفن سالن برنامه‌هایشان به هم خورد و ناتمام ماند.
در این روز، کانال تلویزیونی انقلاب که از مدرسه‌ی علوی و از یک فرستنده‌ی سیار برنامه پخش می کرد، آغاز به کار کرد. در پی فرمان امام خمینی(س) در خصوص افشای نام اشخاصی که به نوعی به کشور و مردم خیانت کرده‌اند، کارکنان وزارت فرهنگ و هنر، اسامی سانسورچیان را اعلام کردند.
نوزدهم بهمن1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357همافران وافراد نيروي هوايي درمحضرحضرت امام خميني(ره) بيستم بهمن1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357اعلام سياست‌های دولت مهندس بازرگان.درگيري  همافران ودانشجويان نيروی هوايي
از اولین ساعات روز، در تمام ایران به طور همزمان، راهپیمایی بزرگی برای تایید دولت مهندس مهدی بازرگان برپا شد. مردم یکپارچه در شعارهایی مختلف، همبستگی و اطاعت خود را از دولت موقت ابراز داشتند. به دستور بختیار، سربازان فرمانداری نظامی جلوی مردم را نگرفتند، اما در بعضی نقاط به سوی مردم تیراندازی شد. پیامی که امام (ره) خطاب به ارتشیان صادر کرده بودند، دست به دست می چرخید.
مردم متن پیام رهبر انقلاب را جلوی نظامیان می خواندند و صلوات می فرستادند، در این پیام آمده بود: «ما به نظامیان می‌گوییم به ملت ملحق شوند، می‌گوییم اسلام بهتر از کفر است. ملت برای شما بهتر از اجنبی است... ما می خواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد. ما نمی‌خواهیم نظام را به هم بزنیم... لکن نظامی ناشی از ملت و در خدمت ملت نه نظامی که دیگران آن را سرپرستی بکنند و دیگران به این نظام فرمان بدهند.»
در این روز عده‌ی زیادی از همافران و افراد نیروی هوایی، در حالی که لباس‌های نظامی بر تن داشتند و بر پلاکاردهای متعددی نوشته بودند: «لطفاًعکس نگیرید» در میان شادی و حیرت مردمی که از این رژه‌ی نظامی غافلگیر شده بودند، به اقامتگاه امام(ره) رفتند. آنان درحالی که شعارهایی درباره‌ی اتحادشان با مردم و اطاعتشان از امام(ره) بر لب داشتند، در حضور رهبر انقلاب صف کشیدند و به سخنان کوتاه ایشان گوش دادند. امام (ره) در این دیدار گفتند: «همان طور که گفتید تا حالا در اطاعت طاغوت بودید، حالا به قرآن پیوستید. قرآن حافظ شماست. امیدوارم با کمک شما بتوانیم در این‌جا حکومت عدل اسلامی را برقرار کنیم.»
یکی از روزنامه های عصر، خبر این دیدار را همراه با عکسی که همافران را از پشت سر و امام(ره) را از روبه‌رو نشان می داد، به چاپ رساند. به محض انتشار این روزنامه، مردم هر کجا که ارتشیان را می‌دیدند، آن‌ها را در آغوش می‌کشیدند، حلقه‌های گل بر گردنشان می‌آویختند و آن‌ها را بر شانه‌های خود بلند می‌کردند. مردم در مقابل چشم سربازانی که مشاهده ابراز احساسات شدید جمعیت توان هر نوع مقابله‌ای را از آن‌ها گرفته بود، تصاویر رهبرشان را بر ماشینها و تانک‌های نظامی می‌چسباندند.
بدره‌ای (فرمانده نیروی زمینی) از بختیار خواست تا دستور دهد تمام افسرانی که احتمال داشت در رژه صبح آن روز مدرسه علوی حاضر شده باشند، دستگیر شوند، اما مأموران امنیتی که بلافاصله برای بازداشت آن‌ها اعزام شده بودند، دست خالی بازگشتند. هیچ یک از آنان در محل کار و زندگی خود نبودند، همگی به گونه‌ای حساب شده، توسط نزدیکان امام (ره) درمحل‌های امن پنهان شده بودند. تنها تعداد کمی – چهار افسر و دوازده درجه دار – به چنگ ماموران امنیتی گرفتار شدند.
خبرگزاری‌ها، عکس و خبر مربوط به این واقعه را به سراسر جهان مخابره کردند، همچنین سخن بختیار را که گفته بود: «آن عکس مونتاژ است» و تهدید کرده بود که «مسببان آن حادثه را به شدیدترین وجهی تنبیه خواهد کرد.» در حالی که بختیار گفته بود: «هر یک از اعضای دولت موقت که بخواهد وارد وزارتخانه‌ها شود، توقیف خواهد شد.» کارکنان یازده وزارتخانه اعلام کردند که فقط از مهندس بازرگان اطاعت خواهند کرد.
سپهبد مقدم (رئیس ساواک) نیز با رسیدن اخبار حمله مردم به مراکز ساواک، به تمام رؤسای ساواک سراسر کشور دستور داد در صورت لزوم اسناد و مدارک محرمانه را از میان ببرند. به دلیل احتمال دستیابی مردم به سلاحهای گرم، بختیار در ملاقات با ارتشبد قره‌باغی (رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران) به او پیشنهاد کرد تا دستور بمباران مراکز نظامی را که در آن‌ها انبار اسلحه های سبک مثل ژ.3، مسلسل‌های سبک و مواد منفجره نگهداری می شود، صادر کند.
در حالی که تظاهرات وسیع در حمایت از دولت موقت در سراسر ایران برپا بود، مهندس مهدی بازرگان در دانشگاه تهران سخنرانی مهمی ایراد کرد که در آن، وظایف و سیاستهای دولت موقت را شرح داد و از بختیار و نیز ارتشیان خواست تا به ملت پیوسته و در برابر خواست‌های مردم مقاومت نکنند. طرفداران بختیار نیز تظاهرات ملایمی با تصویرهایی از حضرت علی(ع) و پیغمبر اکرم اسلام(ص) و شعارهایی در حمایت از کابینه بختیار ترتیب دادند و پس از ساعتی پراکنده شدند.
رویداد مهم این روز، درگیری شدید بین همافران و افراد گارد جاویدان بود. در اخبار ساعت هشت شب، وقتی گزارشی از تظاهرات طرفداران بختیار پخش می شد، همافران که در سالن تلویزیون خوابگاه نیروی هوایی جمع شده و مشغول تماشای اخبار بودند، شروع به خندیدن و هو کردن آنان کردند. این کار نیروهای گارد را که در ساختمان مقابل بودند حساس کرده بود. پس از اخبار، فیلمی از دوران اقامت امام(ره) در پاریس تا حرکت به سوی ایران و ورود به تهران... از شبکه‌ی سراسری تلویزیون پخش شد. با دیدن نخستین تصاویر از این فیلم، فریاد «الله اکبر» همافران که (اولین گروه از ارتشیان که به انقلاب پیوستند) در تمام پادگان پیچید. این فریادها که با شعارهای گاه به گاه در حمایت از امام(ره) آمیخته شد، باعث خشم افسران و کارکنان ضداطلاعات نیروی هوایی شد.
اخطارهای تند آنان به همافران، سرانجام به درگیری و تیراندازی کشیده شد، با شدت گرفتن تیراندازی در پادگان نیروی هوایی، فرمانداری نظامی کماندوهای گارد را به کمک افسران ضداطلاعات فرستاد. چرخبال‌های گارد، این کماندوها را در محوطه پادگان پیاده کردند. همافران از هر سو محاصره شده بودند و با فریاد الله اکبر از مردم کمک می خواستند. صدای تیراندازی و فریادهای کمک‌خواهی و تکبیر همافران، مردم خیابان‌های اطراف میدان فوزیه امام حسین (ع) و میدان ژاله (شهدا) را به خیابان‌ها کشاند. یکی دو نفر از همافران، از پشت میله های محوطه با اصرار از مردم می خواستند که به آن‌ها کمک کنند. روحانی جوانی با بلندگو مردم را خبر کرده و آن‌ها را به یاری همافران تشویق کرد. همافران که خود را به انبار اسلحه رسانده بودند با شدت بیش‌تری با گاردی ها درگیر شدند، مردم با سنگ و چوب و چاقو موفق شدند حلقه گاردی‌ها را بشکافند و همافران را از محاصره نجات دهند.
اما لوله مسلسل‌ها به سوی مردم چرخید و این بار آن‌ها هدف گلوله قرار گرفتند. چند جوان سعی کردند با تیر و کمان و سنگ نورافکن‌های روی دیوارهای پادگان را بشکنند تا با تاریک شدن اطراف مردم کمتر در دید و تیررس قرار بگیرند و امکان بالا رفتن از نرده ها و داخل شدن به پادگان به وجود آید...
این زد و خورد تا صبح ادامه یافت و سرانجام همافران در حالی که شصت و یک کشته و بیش از دویست مجروح بر جا مانده بود، توانستند حلقه محاصره را بشکنند و گاردی ها را عقب بزنند. این درحالی بود که بسیاری از مردم به تصور اینکه اقامتگاه امام(ره) مورد هجوم واقع شده، در اطراف مدرسه علوی و مدرسه رفاه اجتماع کرده و آماده مقابله با هر خطری بودند.
بيست‌ويكم بهمن 1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357دست‌يابي به اسلحه‌خانه نيروي هوايي.منع عبورومروراز چهارونيم بعدازظهر بيست‌ودوم بهمن1357تاريخچه‌ی انقلاب اسلامی -بهمن1357سقوط حكومت2500ساله شاهنشاهي و پيروزي انقلاب اسلامي ايران
درگیری میان همافران و افراد گارد جاویدان که از شب پیش آغاز شده بود، تا قبل از ظهر روز بیست و یکم نیز ادامه داشت. سرانجام در ساعت 10 صبح، در اسلحه‌خانه نیروی هوایی به روی مردم گشوده شد. هزاران نوشته بر مقوا و کاغذ روی دست‌ها در سطح شهر می چرخید: «هر کس ورقه پایان خدمت دارد برای گرفتن اسلحه به نیروی هوایی برود.»
ناگهان در سطح شهر شایع شد که امام(ره) اعلام جهاد کرده‌اند. هزاران جوان که در این مدت آموزشهای ابتدایی نظامی دیده بودند، با اسلحه‌های سبک یا بمب‌های دست‌ساز در شهر به راه افتادند و به مراکز نظامی حمله بردند، کلانتری های 9، 10، 11، 14، 16، 26 و کلانتری نارمک به دست مردم افتاد. ارتش با تانکها و نفربرها شروع به مقابله با مردم کرد. جوانان موتورسوار به جز لوازم پزشکی برای مجروحین، شروع به جمع‌آوری گونی برای ساخت سنگر و شیشه و پارچه برای درست کردن بمب‌های آتش زا کردند. هزاران زن و
مرد با کندن آسفالت‌های خیابان و یا باغچه‌های کنار پیاده رو، گونی ها را پر از خاک می کردند و با شلنگ آب بر روی این کیسه ها آب می‏پاشیدند تا گلوله ها بهتر مهار شوند.
در نقاط مختلف تهران بخصوص خیابان‌های فرح آباد، ژاله، تهران نو، میدان ژاله (شهدا)، میدان شهباز، خیابان شهناز، میدان خراسان، اطراف پادگان نیروی هوایی در فرح آباد قصر فیروزه، سنگربندی شد. زنان در هر گوشه شهر مشغول رنده کردن صابون و ساخت کوکتل مولوتف بودند. با وجود کمبود شدید بنزین، هزاران نفر باک ماشین‌ها و موتورهای خود را برای ساخت کوکتل مولوتف – تنها سلاح مردمی در مقابل تانکها – خالی می کردند. تیپ زرهی قزوین برای حمایت از نیروهای حکومت نظامی وارد شهر شد، ولی در خیابان سپه مورد هجوم مردم قرار گرفت. وقتی مردم توانستند با سلاح‌های ابتدایی خود چند تانک را که برای جنگ با افراد نیروی هوایی آمده بودند از کار بیندازند، روحیه ها چند برابر شد.
اهالی محله‌های حاشیه شهر جاده‌‏هایی که به تهران می رسید را بستند تا از ورود قوای کمکی از شهرهای مجاور برای ارتش جلوگیری کنند. روزنامه ها که به چاپ دوم و سوم رسیده بودند، میان مردم دست به دست می شدند، همه جا متن فتوای امام(ره) درباره‌ی قسم وفاداری ارتشیان به شاه را می شد دید :«قسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن واجب است و کسانی که به این نحو قسم خورده اند باید بر خلاف آن عمل کنند.»

مردم سوار بر چند تانک و نفربری که ازنظامیان گرفته بودند، در خیابان‌ها حرکت می کردند و به دیگران روحیه می دادند، درحالی که شهر در آتش و جنگ می سوخت، تعدادی از روحانیون با بلندگو به مردم اطلاع دادند که رهبر انقلاب هنوز فرمان جهاد نداده است. فرمانداری نظامی در آخرین اعلامیه اش که بارها از رادیو پخش شد و سربازان نیز توسط بلندگو آن را برای مردم میخواندند، ساعت منع عبور و مرور را از چهار و نیم عصر اعلام کردند، از سوی دیگر ، ستاد کودتا تصمیم گرفت همان شب طرح از پیش تعیین شده خود را به اجرا بگذارد. پس از اعلام ساعت منع عبور و مرور، خانواده های درجه داران، افسران، همافران و سربازان نیروی هوایی بادر دست داشتن نوشته‌هایی در خیابان‌ها به راه افتادند و از مردم خواستند که درخیابان‌ها بمانند و در ساعت پنج عصر راهپیمایی کنند.
آن‌ها اعلام کردند که مأموران گارد و فرمانداری نظامی قصد دارند به بیمارستان‌ها حمله کنند و مجروحان درگیری های اخیر را با خود ببرند. درحالی که نیروهای مدافع رژیم به شدت با مردم مقابله می کردند و افسران طراح کودتا در تلاش برای آخرین هماهنگی ها بودند، ناگهان پیام امام (ره) اوضاع را عوض کرد؛ پیامی که در چشم به هم زدنی در شهر پخش شد.
روحانیان، ایستاده بر سقف ماشینها با بلندگو یا فریاد این پیام را اعلام می‌کردند. خودروها با چراغ‌های روشن و نصب اعلامیه بر پشت شیشه‌هایشان و هزاران جوان با در دست گرفتن نوشته‌ها از مردم می‌خواستند که خیابان‌ها را ترک نکنند. در بخشی از این پیام آمده بود: «اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است، مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند، برادران و خواهران عزیزم، هراسی به خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی، حق پیروز است.»
مردم واکنشی باورنکردنی داشتند. آن‌ها لاستیک ماشینهایشان رادرخیابان‌ها آتش می‌زدند و راه‌بندان ایجاد می‌کردند، همه با فریاد از هم می‌خواستند که به خانه نروند و به یکدیگر هشدار می‌دادند: «نگذارید بیست و هشت مرداد تکرار شود»، «توطئه‌ی کودتا را خنثی کنید.»
در آمریکا، برژینسکی، شبانه طرح کودتا را با ژانرال براون (وزیر دفاع) و ژنرال ترنر (رئیس سیا) مطرح کرده و موافقت آن‌ها را به دست آورد و از ژانرال هایزر، فرستاده نظامی امریکا که تا یکی – دو روز پیش در ایران به سر برده بود، اطلاعاتی درباره‌ی آمادگی ارتش به دست آورد، اما در تهران حضور میلیون‌ها زن و مرد که با ابتدایی‌ترین سلاح‌ها ارتش را در میان گرفته بودند، امکان کودتا را از بین برده بود.
در حالی که در اکثر شهرهای ایران جنگی تمام عیار میان مردم و ارتش در جریان بود، بختیار در مجلس سنا سرگرم تصویب لایحه انحلال ساواک و محاکمه وزیران و غارتگران بیت‌المال بود و درحضور سناتورهای پیر و هراسانی که ازمیان آتش و خون خود را به آن‌جا رسانده بودند، سخنرانی می‌کرد: «اگر دولت موقت بخواهد به زور وزارتخانه ها را اشغال کند، ما به وظایف قانونی خود عمل می کنیم... من به هر قیمت ایستادگی می کنم، مدارای ما نشانه ضعف نیست... پیروز کسی است که حتی نیم ساعت بیشتر مقاومت کند...»
بختیار در مصاحبه با کیهان انگلیسی، گفت که از راه قانونی و تشکیل مجلس مؤسسان امکان تغییر رژیم از سلطنتی به جمهوری وجود دارد. البته در میان شور و جنگ و هیجان نه گوشی صدایش را می شنید و نه چشمی به او اعتنا می‌کرد. آن شب ایران تا صبح بیدار ماند. احتمال کودتا از میان رفت، اما بیمارستان‌ها پر از کشته و مجروح شد. ستاد امداد سازمان ملی پزشکان، تعداد شهدای تهران را تا ساعت یازده شب، صد و بیست و شش تن و تعداد مجروحان را ششصد و سی و چهار نفر ذکر کرد.
تا فرا رسیدن صبح، نیروی دریایی نیز به نیروی هوایی پیوست و تنها نیروی زمینی که تعداد زیادی از سربازانش به مردم ملحق شده بودند و هوانیروز، که هر لحظه ضعیف تر می شد، در خدمت حکومت باقی مانده بودند.
تهران و اغلب شهرستان ها همچنان صحنه جنگ خونين مردم و نيروهای مسلح بود. از غروب روز بيستم، کسي خيابان‌ها را ترک نکرده بود. درحاليکه حملات مردم مسلح به تمام مراکز قدرت رژيم شديدتر مي شد خبر رسيد که ستاد ژاندارمری واقع در ميدان بيست وچهار اسفند (انقلاب) به دست افراد نيروی هوايی، دريايی و مردم افتاده است. پس از ساعتها زد و خورد، پادگان عشرت آباد به تصرف مردم در آمد و بر اثر حملات مردم به تسليحات ارتش،کارخانه‌ها و انبارهای اسلحه به دست مردم افتاد. سرانجام درحالي که همه خيابان‌ها شاهد حضور جوانان مسلح بود، در ساعت 10 و 30 دقيقه صبح، شوراي عالي ارتش با شرکت رئيس ستاد، وزير جنگ و اکثر فرماندهان تشکيل جلسه داد و پس از مذاکرات بسيار، طي اعلاميه‌ای بي طرفی ارتش را اعلام کرد:
 «با توجه به تحولات اخير کشور، شوراي عالي ارتش در ساعت ده و نيم امروز بيست و دوم بهمن سال هزار و سيصد و پنجاه و هفت، به اتفاق آراء تصميم گرفته شد که براي جلوگيري از هرج ومرج و خونريزي بيشتر، بي طرفي خود را در مناقشات سياسي فعلي اعلام و به يگان‌هاي نظامي دستور داده شد به پادگان‌هاي خود مراجعت نمايند. ارتش ايران همواره پشتيبان ملت شريف و نجيب و وطن پرست ايران بوده و خواهد بود و از خواسته های ملت شريف با تمام قدرت پشتيباني مي نمايد.»
اين اعلاميه زماني از راديو پخش شد که شهر پر بود ازمردم مسلحي که سوار برخودروهاي نظامي بودند. همچنين کاخ گلستان، مرکز راديو ايران و ژاندارمري کل کشور در دست مردم بود. شهرباني کل کشور، دانشکده افسري، دانشکده پليس و دبيرستان نظام نيز به دست نيروهاي مردمي فتح شد. مردم، زندان کميته [کميته‌ي مشترک ضدخرابکاري] را که مرکز بازجويي و شکنجه متهمان سياسي بود، به تصرف درآوردند و زندانيان را آزاد کردند. تا غروب اين روز، تمام کلانتري ها، پادگان‌ها، پاسگاه ها و مراکز نظامي به دست مردم افتاد، زندان قصر، زندان جمشيديه نيز تصرف شد و زندانيان آن‌ها فرار کردند، اما توسط مردم دستگير شده و به مدرسه رفاه – محل شوراي انقلاب – برده شدند. فرمانداري نظامي آخرين اطلاعيه خود را صادر کرد. به موجب اين اطلاعيه از نظاميان خواسته شد براي اجراي تصميم شوراي عالي ارتش به پادگان‌هاي خود برگردند. درحالي که مردم به سوي کاخ نخست وزيري در حرکت بودند، بختيار که پس از فرار نظاميان با تعداد کمي محافظ تنها مانده بود ناهار خود را نيمه تمام رها کرد و از در پشتي ساختمان نخست وزيري گريخت. سپهبد رحيمي (فرماندار نظامي تهران و رئيس شهرباني) به دست مردم اسير شد و سرلشكر ناجي (فرمانده گارد جاويدان) در حوالي ميدان فوزيه امام حسين (ع) در جريان زد و خورد به ضرب گلوله اي کشته شد. اميرعباس هويدا نخست وزير اسبق، نيز خود را به شوراي انقلاب تسليم کرد. راديو و تلويزيون نظامي به تصرف مردم در آمد. در آخرين لحظه‌ها گوينده راديو پيامي را که از سوي آيت الله طالقاني رسيده بود، خواند و سپس برنامه قطع شد. در آن پيام ازکارکنان اعتصابي راديو و تلويزيون خواسته شده بود تا به سرکار خود بازگردند. پس از سکوتي نسبتا طولاني، راديو دوباره آغاز به کار کرد. صداي گوينده‌ از شدت هيجان مي لرزيد:
«توجه توجه ... اين صداي انقلاب ملت ايران است...»
فرياد شادي از تمام خاک ايران برخاست، آخرين سلسله‌ي پادشاهي ايران، سرانجام سقوط کرد...
* آب ، کم جو ؛ تشنگی آور بدست

 تا بجوشد آبت از بالا و پست *

دوشنبه 1 بهمن 1397  9:39 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها