پاسخ به:مشاعره فجر آفرینان
تنور سینه ی سوزان ما به یاد آرید کز آتش دل ما پخته گشت خام شما
انقلابى چون شفق سرشار خون
گوهر آزادگى را آزمون
فجر عزت،فجر رشد كارها
فجر ديگرگونى معيارها
از خون لاله های وطن زنده ام هنوز سروم که در هجوم خزان ایستاده ام
آتشفشان خشم و خروش و حماسه ام توفنده، زنده، در فوران، ایستاده ام
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
آنها که چــــو ایوب صبورند جوانند
بنگرکه همه اهل دل وتوش و توانند
چهل سالــه شـــده مــوسم جوشش
این قافله را حامل و هم اهل زمانند
فی البداهه: 6/11/1397
درخط سرخ حسین خون شهیدان داده است
اهل دل گرچه همی یاد خمینی میکنند
در زمستان باغ و بستان خمینی خیمه زد
رشد گلها در بهار زمستانت بخیر
رشته های ظلم وجور از هم گسست و محو شد
نقش فرعون زمانه تا ابد گردیده تار
رستم و سهراب گر افسانه اند و در کتاب
رستم و سهرابها دیدیم ما صدها هزار
رحیق عشق کشیدند و بی قرار شدند شبانه رخش خطر پوی را سوار شدند
چراغ بزم شهیدان عشق روشن باد! که صبح صادق ما را طلایه دار شدند
در زمستان اگر چه می آمد
موج می زد بهار چشمانش
چشم گفتم به خاطرم آمد
چشمه ی بی غبار چشمانش
شهید و شهادت شــدی رهنما در دیار
بسی لاله روئید وصحراشده لاله زار
همی پاسداریم خون شهیــد ای یلان
که هر افتخاری ز خون شهید یادگار
فی البداهه: منصور مقدم 1397/11/7
رسید موسم بهمن بهار باز آمد جلال محفل ما، یار دل نواز آمد
در نگاهش جلوه گل بود و با غوغای عشق در چن هر گوشهای را صد هزار آورده بود
دلی مانده صد زخم خنجر در او
دلی کین خون برادر در او
دلی در عزای عزیزان به درد
ندانی که نامرد با ما چه کرد.