پاسخ به:مشاعره فجر آفرینان
تاریکی شب رفت نوردرخشان رسید
کافرفرعون رفت موسی عمران رسید
دلی مانده صد زخم خنجر در او دلی کین خون برادر در او
دلی در عزای عزیزان به درد ندانی که نامرد با ما چه کرد
در ظلمت شب، با سرود هاتف عشق در موج موج هر صدا ،خورشید گل کرد
دیگر هراسی از هجوم شب نداریم در آسمان جان ما،خورشید گل کرد
در دشت شب،بی روشنای کورسویی
هنگام طوفان بلا،خورشید گل کرد
از پشت دیوار افق،آرام آرام
بر پهنه ارض و سما،خورشید گل کرد
در هوای سرد بهمن ماه بود شب تاریک چشم به راه ماه بود
چون سپیده صبح صادق شد عیان کرد طلوع خورشید از غرب جهان
نوبت ظفر این زمان رسید به کوری دیده دشمنان شکسته شد سر اهریمنان صبح پیروزی مبارک باد
در وسعت و عمق و شور و یکپارچگی زیباتر از این نمیتوان پیدا کرد جانهای جهانیان به لب آمده است جان در پی حق، داوطلب آمده است
تاریکی شب رفت نوردرخشان رسید کافرفرعون رفت موسی عمران رسید
دست سحر که پرده خورشید می گشود دل در هوای روح خدا نغمه می سرود
با خط زر نوشت برین گنبد کبود بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
شد بهار اندر زمستان آن زمان چون که آمد رهبر محبوبمان
جشن پیروزی به پا در هر کجا عرض و تبریک و همه شکر خدا
از اوج بروج حق سردار قیام آمد بر شوق سماع جان، انوار امام آمد
طاغوت نگونسر شد با خاک برابر شد شمشیر اناالحق چون بیرون ز نیام آمد
درود ، درود ، درود، به جوان که کشته شد به میدان شهدا
اگر جلاد بیايمان بخواهد خون ما ريزد من و ياران بهم سازيم و بنيادش براندازيم
مثل غنچه بود آن روز
غنچه ای که روئیده
در هوای بهمن ماه
بر درخت خشکیده
مثل آب بود آن روز
آب چشمه ای شیرین
چشمه ای که می بیند
مرد تشنه ای غمگین