پاسخ به:مشاعره فجر آفرینان
تا خروشد چون علی شیر خدا برکند بنیاد طاغات دغا
قم به فرمان خمینی کرد قیام هرکجا می رفت از قم این پیام
منکران گفتند با یک گل نمی گردد بهار
لیک ما دیدیم،یک گل صد بهار آورده بود
در نگاهش جلوه گل بود و با غوغای عشق
در چمن هر گوشه ای را صد هزار آورده بود
در خلال ده شب از بهمن، برون صدهزاران فجر آمد، گونه گون مهر روشن بر سیاهی چیره شد چشم خفاش از فروغش خیره شد
در مزار آباد شهر نیستی
استخوان زندگی پوسیده بود
مرگ وحشت با دهان اسلحه
اسکلت ها را دهان بوسیده بود
درون هر ورق سبز بنگری، بینی جمال یوسف مصری در این تراز آمد چراغ لاله فروزان شد از دم عیسی شمیم یاد عزیزانِ پاکباز آمد
دیو در تاریکی آن سالها
از تن آلاله ها جان می گرفت
خون سرخ شاهدان نوشیده بود
غنچه هاشان را به دندان می گرفت
تخت شــــاه و کـاخ شاه ویرانه شد
شــادی و بانگ رســـا در خــانه شد
اهل ایران شـــادمـــــان گــــل آمده
وقت همت گاه یاری عزت جانانه شد
فی البداهه: منصور مقدم 1397/11/13
در خط سیاه
میوه امام
در شب خطر رهنمای ماست
تیر بود و خون بود و ناله بود
قتلگاه پایتخت در ژاله بود
در چنین ظلمت شب ایران زمین ناگهان، نـوری درخشـیدن گرفت روح روح ا… ، جان در تن دمید ابر رحمـت نـیز باریدن گـرفت
تو پیک خلوت روحانیان و سینهسوزانی مسلمان مسلح با سلاح شوق و ایمانی
دیگر از آن شب های ظلمانی خبر نیست دیگر بجز خورشید اینجا جلوه گر نیست
توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد
در دل تار شب ای شهیدان دست قهار خلق خداییید
از تبار حسین شهیدید از دیار عروج و خدایید
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
در جواب یک ندا خلقی آمد به خروش گفت هان ای زن و مرد جامه رزم بپوش