پاسخ به:مشاعره فجر آفرینان
در زمستان بهاران آمد آدم از قعر دوران آمد بوی نسل شقايق پيچيد بوي عطر شهيدان آمد
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
دیدم که باید رعد باشم غرنده و پر شور و غوغا
آنوقت در شعرم بگویم تکبیرها، فریادها را
آه می کشم تو را با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا ای کرامت بهار
در رهت به انتظار صف به صف نشسته اند
کاروانی از شهید،کاروانی از بهار
روز خنده ی ما بود روز گریه ی دشمن روز خوب پیروزی بیست و دوم بهمن بیست و دوم بهمن
ندیده هرگز چشم زمان چنین پیکار
نخوانده هیچ کس اینگونه رزم در دفتر
قیامت است تو گویی به پا در کشور
از این قیام که دارد نشانه از محشر
رحیق عشق کشیدند و بی قرار شدند
شبانه رخش خطر پوی را سوار شدند
ساعد باقری
دولت یار آمد و آمد بهاری با بهار
انقلاب نور شد آمد دوبار مه نگار
دود وسرما محو شد سرسبز شد
ملک ایران ســـرخ فام و لاله زار
فی البداهه: منصور مقدم 11/11/1397
رسید موسم بهمن بهار باز آمد جلال محفل ما، یار دل نواز آمد به پاست خیمه آلالههای صحرایی «و ان یکاد» بخوان موسم نیاز آمد
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
دیده ام بسیار مرگ غنچه های گیج را
از کمر افتادن آلاله ی افلیج را
در نخاع بادها، ترکش فراوان دیده ام
گردش تابوت ها را در خیابان دیده ام
مهر روشن برسیاهی چیره شد
چشم خفاش از فروغش خیره شد
فجر رحمت, فجر دولت فجرنور
فجرازادی زبندظلم و زور
رشته های ظلم و جور از هم گسست و محو شد
نقش فرعون زمانه تا ابد گردیده تار
گشتن از بهر شکستن ،عازم دیوار شب
مشتهای صبر و ایمان،صف به صف ،دیوانه وار
نسیم عشق به باغ شعور می خواند
نشاط و خرمی از صبحگاه می آید
اساس دولت بیدادگر ز بنیان ریخت
ز سوی حضرت حق،دادخواه می آید
سیاوش دیهیمی
در زمستان اگر چه می آمد موج می زد بهار چشمانش
شد رها این مرز پاک پرگهر
دیو بیرون شد به خواری در به در
رهبر این جنبش و این انقلاب حضرت روحالله عالیجناب