0

چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

بصیرت دهی نوحه هایی هیات مذهبی در آخرین محرم دوران طاغوت


سعی کنیم آنچه را به‌عنوان مضمون و محتوا در شعر خودمان میگنجانیم، هر کلمه‌ی آن آموزنده باشد. فرق نمیکند؛ گاهی مصیبت است، گاهی مدح است؛ همه‌ی اینها میتواند جوری انتخاب بشود که آموزنده باشد. در دوران شور انقلاب و هیجان انقلاب، در محرّمی که آخرین محرّم دوران طاغوت بود و محرّمی بود که بلافاصله بعد از محرّم و صفر، پیروزی انقلاب اتّفاق افتاد، هیئات مذهبی در شهرهای مختلف، نوحه‌هایی را میخواندند که هر یک از این نوحه‌ها به‌قدر یک خطابه‌ی بلند و بلیغ، مردم را روشن میکرد و آگاه میکرد و بصیرت میداد. باید همیشه همین‌جور باشد؛ نوحه‌ها را [پرمحتوا کنید].۱۳۹۳/۰۱/۳۱

بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهل بیت علیهم‌السلام
جمعه 19 بهمن 1397  8:51 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

تاریخچه حوادث ۱۳ آبان


سه حادثه است [که در طول سالهای گوناگون - پیش از انقلاب و پس از پیروزی انقلاب – در سیزده آبان اتّفاق افتاده است] : حادثه‌ی تبعید امام در سال ۴۳، حادثه‌ی كشتار بی‌رحمانه‌ی دانش‌آموزان در تهران در سال ۵۷، و حادثه‌ی حركت شجاعانه‌ی دانشجویان در تسخیر لانه‌ی جاسوسی در سال ۵۸؛ هر سه حادثه به نحوی مربوط میشود به دولت ایالات متّحده‌ی آمریكا. در سال ۴۳ امام (رضوان الله تعالی علیه) به خاطر اعتراض علیه كاپیتولاسیون - كه به معنای حفظ امنیّت مأموران آمریكایی در ایران و مصونیّت قضایی آنها بود - تبعید شدند؛ پس قضیّه مربوط شد به آمریكا. در سال ۵۷ رژیم وابسته‌ی به آمریكا در خیابانهای تهران دانش‌آموزان را به قتل رساند و آسفالت خیابانهای تهران به خون نوجوانان ما رنگین شد، برای دفاع از رژیم وابسته‌ی به آمریكا؛ این هم مربوط شد به آمریكا. در سال ۵۸ ضربتِ متقابل بود؛ یعنی جوانان شجاع و مؤمن دانشجوی ما به سفارت آمریكا حمله كردند و حقیقت و هویّت این سفارت را كه عبارت بود از لانه‌ی جاسوسی كشف كردند و در مقابل چشم مردم دنیا گذاشتند.۱۳۹۲/۰۸/۱۲

بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان
جمعه 19 بهمن 1397  8:52 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

برخورد تندامام(ره) نسبت به تاخیر تشکیل مجلس خبرگان


در انقلابهای دنیا این کارها[همه پرسی برای تعیین نظام حکومتی] بعد از سه سال، چهار سال، پنج سال، گاهی هم بیشتر، اتفاق می افتد؛ اما در جمهوری اسلامی، کمتر از پنجاه روز بعد از پیروزی انقلاب، همه پرسی سراسری انجام گرفت و آن جمعیت کثیر و عظیم و آن نسبت بالا، آمدند پای صندوقهای رأی و رأی دادند. این که به چه رأی دادند، مسئله ی دوم است؛ مسئله ی اول این است که مردم با همه ی وجود خود نشان دادند که در صحنه حاضرند و برای اقدام و برای تصمیم گیری و برای تعیین خط مشیِ آینده آماده اند. این از آنجا خشت اوّلش گذاشته شد، پایه گذاری شد و بعد هم ادامه پیدا کرد.
اوائل انقلاب که هنوز قانون اساسی فراهم نشده بود، آماده نشده بود و لازم بود مجلس خبرگان تشکیل شود، چند ماه بیشتر نگذشته بود که امام شورای انقلاب را احضار کردند قم. ما رفتیم. امام آنچنان تند و تلخ برخورد کردند: چرا اقدام نمیکنید برای تشکیل مجلسی که بتواند قانون اساسی را تنظیم کند؟ دیرش میشد امام. این، طبیعت جمهوری اسلامی است؛ این طبیعت در جمهوری اسلامی بحمداللّه باقی مانده است. خیلی ها خواستند انتخابات را کمرنگ کنند، از وقت مقرر عقب بیندازند، حضور مردم را در آن کمرنگ و بی رونق کنند - برای این کار، انگیزه داشتند - اما نتوانستند؛ تا امروز نتوانستند، بعد از این هم به توفیق الهی نخواهند توانست.۱۳۹۲/۰۲/۱۶

جمعه 19 بهمن 1397  8:52 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

ایستادگی کارگران مقابل توطئه دشمنان در اوایل انقلاب


کارگران علاوه بر انجام دادن وظائف شغلی، وظائف انقلابی و کشوری را هم خوب انجام دادند. هم در آغاز انقلاب و پیروزی انقلاب، حرکت عظیم کارگران یکی از کلیدهای فتح بود - کارگران شرکت نفت و غیره و غیره - هم در دوران جنگ تحمیلی. در جبهه، به هر طرف انسان نگاه میکرد، جوانان کارگر، میانسالان کارگر، خلأها را پر کرده بودند. در جریانات گوناگون سیاسی هم، کارگرها اسیر اغوای کسانی نشدند که میخواستند مجموعهی کارگری را در مقابل انقلاب و در مقابل نظام اسلامی قرار دهند. اینها چیز کمی نیست. البته خیلی ها این حقایق را نمیدانند؛ ما از نزدیک لمس کردیم.
من در همان روزهای پیروزی انقلاب، در یک مجموعه ی کارگری در قسمت غرب تهران، خودم شخصاً حضور پیدا کردم؛ دیدم دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب چه کار دارند میکنند؛ چه طرحهائی، چه برنامههائی، چه نقشه هائی دارند؛ برای اینکه در همین آغاز کار، در همین ابتدای سر زدنِ اولین پرتوهای انقلاب بتوانند به وسیله ی قشر کارگر، نفوذ سیاسیِ وابسته ی خودشان به برخی از قدرتها را تحکیم کنند. این را من از نزدیک دیدم. و در مقابل دیدم که طبقه ی کارگر مؤمن ما، به برکت ایمان، به برکت اعتماد به امام بزرگوار و به روحانیت، با چه صراحتی، با چه شجاعتی در مقابل آنها ایستاد؛ و این در طول سالهای متمادی تکرار شد. امروز سی و چهار سال از آن روزها میگذرد. خیلی ها خواستند، تلاش کردند، پول خرج کردند، برای اینکه بتوانند طبقه ی کارگر را در مقابل نظام اسلامی قرار دهند؛ اما طبقه ی کارگر ایستاد؛ این خیلی مهم است.۱۳۹۲/۰۲/۰

جمعه 19 بهمن 1397  8:52 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

تبیین حوادث سیزده آبان


در مورد مسئله‌ی سیزده آبان كه در ادبیات نظام اسلامی ما به عنوان مبارزه‌ی با استكبار نام گرفته است، حرفهای گفتنی بسیار است. مسئله فقط این نیست كه ما یك خاطره‌ی تاریخی را میخواهیم زنده نگه داریم یا به آن افتخار كنیم؛ مضامینی در دل این مسئله وجود دارد. شما میدانید كه سیزده آبان حامل سه حادثه‌ی تاریخی است؛ تبعید امام در سال ۴۳، كشتار دانش‌آموزان نوجوان در سال ۵۷، و سرانجام تسخیر لانه‌ی جاسوسی در سال ۵۸. در هر سه حادثه، یك طرف ملت ایران است، احساسات مردم است، مظهر مبارزه یعنی امام بزرگوار است و مردم ایران؛ یك طرف قضیه هم دولت مستكبر آمریكاست. بنابراین یك مبارزه‌ای بین نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی و ملت ایران با این اعتقاد از یك طرف، و دولتمردان آمریكا و حكومت مستكبر آمریكا از طرف دیگر در جریان است.
این مبارزه از كِی شروع شد؟ شما جوانها با نگاه تاریخی به مسائل كشور، باید روی این مسئله تأمل كنید. دو نكته‌ی اساسی در اینجا وجود دارد كه باید مورد بررسی قرار بگیرد: یكی اینكه این مبارزه از كجا شروع شد و چه مراحلی را طی كرد و به كجا رسید؟ دوم اینكه نتیجه‌ی این مبارزه چه شد؟ بالاخره دو گروه، دو دسته، دو انسان وقتی با هم مبارزه میكنند، یكی باید پیروز باشد، یكی باید شكست بخورد. نتیجه چه شد؟ در این مبارزه‌ی طولانی، كی پیروز شد؟ كی شكست خورد؟
در مورد سؤال اول كه مبارزه از كِی شروع شد؟ مبارزه از قبل از سال ۴۳ شروع شد؛ یعنی از سال ۳۲ با كودتای ۲۸ مرداد كه به وسیله‌ی آمریكائی‌ها در ایران انجام گرفت و حكومت دكتر مصدق را سرنگون كردند. مأموران آمریكائی - كه اسم و رسم و نام و خصوصیاتشان كاملاً مشخص است، همه هم آنها را میشناسند، كتابها هم در این زمینه نوشته شده - رسماً آمدند ایران، با چمدانهای پر از دلار، الواط و اوباش و اراذل و بعضی از سیاستمداران خودفروخته را تطمیع كردند و كودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ را در اینجا راه انداختند و حكومت مصدق را سرنگون كردند. جالب این است كه بدانید حكومت مصدق كه به وسیله‌ی آمریكائی‌ها سرنگون شد، هیچگونه خصومتی با آمریكائی‌ها نداشت. او در مقابله‌ی با انگلیسی‌ها ایستاده بود و به آمریكائی‌ها اعتماد كرده بود؛ امیدوار بود كه آمریكائی‌ها به او كمك كنند؛ با آنها روابط دوستانه‌ای داشت، به آنها اظهار علاقه میكرد، شاید اظهار كوچكی میكرد. با این دولت، آمریكائی‌ها این كار را كردند. اینجور نبود كه دولتی كه در تهران سر كار است، یك دولت ضد آمریكائی باشد؛ نه، با آنها دوست بود؛ اما منافع استكباری اقتضاء كرد، آمریكائی‌ها با انگلیسها همدست شدند، پولها را برداشتند آوردند اینجا و كار خود را كردند. عنصر اصلی كودتا در تهران، یك فرد آمریكائی بود؛ اسمش هم معلوم است، شخصش هم مشخص است، بنده هم كاملاً اطلاع دارم، در كتابها هم نوشته‌اند. بعد كه كودتا را به ثمر رساندند و شاه را كه فرار كرده بود، به اینجا برگرداندند، شدند همه‌كاره‌ی كشور؛ یعنی زمام اختیار كشور را در دست گرفت.
تقریباً ده سال از این قضیه گذشت، حادثه‌ی قیام مردم در پانزده خرداد و انقلاب اسلامی و مبارزات اسلامی و نهضت اسلامی پیش آمد. یعنی اینها ده سال فشار آوردند، كتك زدند، زندان كردند، اعدام كردند، هر كار خواستند در این كشور كردند؛ بالاخره یك انفجاری در ده سال بعد از این قضیه در خرداد ۴۲ اتفاق افتاد. اینجا هم طرف قضیه اگرچه حكومت ظالم طاغوت و حكومت پهلوی بود، اما آمریكائی‌ها پشت سر این حكومت قرار داشتند؛ آنها بودند كه آن را تقویت میكردند و به وسیله‌ی او بر همه‌ی امور كشور ما مسلط شده بودند. این مبارزه ادامه پیدا كرد تا سال ۴۳؛ آمریكائی‌ها ناگزیر شدند مستقیماً داخل مسائل بشوند. امام بزرگوار را در سال ۴۳ تبعید كردند. اینجا هم به حسب ظاهر، آنها توانستند حرف خودشان را پیش ببرند و به خیال خودشان ملت ایران را مغلوب كنند؛ اما ملت ایران مغلوب نشد.
بعد از سال ۴۳ كه حكومت مطلقه‌ی محمدرضا پهلوی به پشتیبانی آمریكائی‌ها در كشور هزاران فاجعه آفرید و آمریكائی‌ها هم هرچه توانستند، به غارت و چپاول و توسعه‌طلبی و تجاوز در ایران ادامه دادند؛ دهها هزار مستشارشان در ایران بردند، خوردند، پول گرفتند، شكنجه تعلیم دادند، هزاران جنایت در ایران كردند، بالاخره در سال ۵۶ و دنباله‌اش سال ۵۷ این حركت عظیم ملت ایران به رهبری امام بزرگوار شروع شد. این دفعه، این مبارزه دیگر مبارزه‌ای نبود كه امید پیروزی برای دشمن وجود داشته باشد. ملت ایستاد، مقاومت كرد، فداكاری كرد؛ مردانش، زنانش، حتّی دانش‌آموزانش در خیابانها كشته شدند؛ اما سرانجام در سال ۱۳۵۷ ملت ایران پیروز شد. یعنی در این مبارزه‌ی طولانی از سال ۳۲ تا سال ۵۷ - در طول مدت بیست و پنج سال مبارزه - بالاخره آن كه پیروز میدان شد، ملت ایران بود. انقلاب اسلامی پیروز شد، حكومت متكی به آمریكا سرنگون شد، حكومت پادشاهیِ طولانی‌مدتِ استبدادیِ خبیثِ فاسدِ وابسته نابود شد و حكومت ملت ایران، حكومت انقلاب و نظام اسلامی بر سر كار آمد.
از روز اول آمریكائی‌ها شروع كردند به معارضه، به اخلال در كارها؛ مركز اخلال و مركز همه‌ی توطئه‌ها هم همین لانه‌ی جاسوسی، یعنی سفارت آمریكا در تهران بود. ارتباط بگیرند، تهدید كنند، تطمیع كنند، قرار مدار بگذارند، انسانهای ضعیف را به خودشان جذب كنند، برای اینكه شاید بتوانند كاری انجام دهند؛ لیكن در سیزده آبان سال ۵۸ دانشجوها به عنوان زبده‌ترین قشر مبارز ملت ایران، حركت تسخیر لانه‌ی جاسوسی را انجام دادند. اینجا یك بار دیگر آمریكا در توطئه‌های خود در مقابل ملت ایران شكست خورد.
سلسله‌ی شكستهای آمریكا ادامه پیدا كرد. در طول این سی و سه چهار سال - یعنی از سال ۵۷ تا امروز - آمریكا به طور دائم در حال اخلال كردن است، برای اینكه شكست سال ۵۷ را جبران كند. این شكست فقط شكست آمریكا در ایران نبود كه بگوئیم یك رژیم وابسته‌ی به آمریكا در ایران از بین رفت و آمریكائی‌ها را بیرون كردند، دستشان را قطع كردند؛ این شكست آمریكا در منطقه بود. امروز مردم این شكست را دارند می‌بینند؛ با حوادث مصر، حوادث تونس، حوادث شمال آفریقا، حوادث این منطقه‌ی عظیم عربی، با نفرتی كه ملتها نسبت به آمریكائی‌ها پیدا كرده‌اند. آن روز كسی از آحاد مردم نمیتوانست با دقت این را ببیند؛ اما تئوریسینهای سیاسیِ آمریكائی میفهمیدند كه این انقلاب اگر بماند، اگر ریشه بدواند، اگر از خود بار و برگ صحیح و چشمگیری نشان بدهد، این حوادث پیش خواهد آمد. لذا هرچه در توان داشتند، تا امروز علیه انقلاب به كار برده‌اند.
خب، حالا بعد از این مدت مبارزه، كی در این میدان پیروز شده؟ این خیلی مسئله‌ی مهمی است. از سال ۳۲ تا الان كه نزدیك سال ۹۲ هستیم - یعنی در طول حدود شصت سال - یك مبارزه بین ملت ایران از یك طرف، و دولت مستكبر آمریكا از طرف دیگر، به راه افتاده؛ این چیز كوچكی نیست، این خیلی حادثه‌ی مهمی است. تا امروز كی پیروز این میدان است؟ این در خور تأمل است. وقتی ما فهمیدیم كه در اینجا آن كه پیروز شده است، اراده و تصمیم قاطع یك ملت همراه با ایمان و توكل به خداست، این درسی میشود برای همه‌ی ملتها؛ این یك اصلی میشود در همه‌ی تحولات تاریخی؛ فلسفه‌ی جدید تاریخ، مبتنی بر اصول اسلامی، با نگاه كردن به این حادثه، به بار می‌نشیند، تدوین میشود و مورد قبول همه قرار میگیرد؛ و این واقعیت اتفاق افتاده است؛ یعنی ملت ایران در تمام این مدت و تا امروز، پیروز این میدان عظیم است.۱۳۹۱/۰۸/۱۰

جمعه 19 بهمن 1397  8:53 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

تحریک قومیتها؛اولین خطر بوجود آمده برای انقلاب


ما مشكل اساسی برای پیشرفت نداریم.البته مشكلاتی وجود دارد - كه من به آنها اشاره خواهم كرد - مشكلاتی است در سطح كشور، منطقه‌ی شما هم[خراسان شمالی] از همین مشكلات دارد؛ كه در درجه‌ی اول، مسئله‌ی بالا رفتن قیمتهاست، مسئله‌ی اشتغال است؛ اینها جزو گرفتاری‌های مردم است؛ مخصوص اینجا هم نیست، در سرتاسر كشور است. دوستان ما، قبل از سفر من نظرخواهی كردند، از مردم پرسیدند؛ دیدیم اینجا هم عین همان چیزی است كه در جاهای دیگر وجود دارد. مسئله‌ی بالا رفتن قیمتها و مسئله‌ی اشتغال و بیكاری، جزو دغدغه‌های اصلی است. این مشكلات وجود دارد؛ لیكن مشكلات اساسی و عوارضی كه كشور، ملت و مسئولین نتوانند آنها را حل كنند، وجود ندارد.
در طول سی و سه سال انقلاب، خطرهائی از این بزرگتر پیش آمده است. كشور این خطرها را برطرف كرده، از اینها عبور كرده است. آتشهائی خواستند روشن كنند، ولی به مقصود خود نرسیدند. در درجه‌ی اول، در همان اولین ماه‌های پیروزی انقلاب، مسئله‌ی تحریك قومیتها در سرتاسر كشور بود. خب، كشور ما كشور قومیتهای متنوع است. سعی كردند این قومیتها را به جان هم بیندازند. در همین منطقه‌ی شما، یك عده كمونیستِ بی‌اعتقاد به دین و به وطن سعی كردند اقوام مؤمن و نجیب تركمن را با مجموعه‌ی انقلاب مخالف كنند. چه كسی در مقابل اینها ایستاد؟ در درجه‌ی اول، خود عناصر مؤمنِ تركمن در مقابل اینها ایستادند. علمای بانفوذ تركمن - كه بعضی از دنیا رفته‌اند، بعضی هم بحمداللّه زنده هستند - خودشان در مقابل اینها ایستادند. جوانهای سایر مناطق كشور هم، هم در اینجا، هم در مناطق گوناگون دیگر، رفتند ایستادگی كردند. تحریك میكردند، آتش را روشن میكردند، روی آتش نفت میریختند، از طرق مختلف سعی میكردند آتش را گسترده كنند؛ اما به دست ملت ایران و عمدتاً به دست خود آحاد آن كسانی كه میخواستند آنها را در مقابل انقلاب اسلامی قرار بدهند، آتش خاموش شد. در منطقه‌ی كردستان هم خود كُردها، پیشمرگان مسلمان كُرد و علمای مؤمن كُرد، پیشگام و پیشقدم بودند. مناطق دیگر هم همین جور. این مشكل اوّلی بود كه پیش آوردند.۱۳۹۱/۰۷/۱۹

بیانات در اجتماع مردم بجنورد
جمعه 19 بهمن 1397  8:53 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

نقش‌آفرینی توده‌های مردم ایران در پیروزی انقلاب اسلامی با تکیه بر ایمان


امروز در تعدادی از كشورهای دنیای اسلام، بیداری اسلامی دارد خودش را نشان میدهد و خیلی هم چیز مباركی است و ما هم از اول از آن استقبال كردیم؛ اما فرقها زیاد است. در انقلاب ما، در حركت عمومی ملت ما، در سرتاسر این كشور بزرگ شاید روستائی نبود، شهر كوچكی نبود كه در او شعبه‌ای از این شعله‌ی مقدس چشمها را خیره نكند. همه جا، سرتاسر كشور یك شعار، یك مطالبه، یك همت بر همه‌ی دلها و ذهنها حاكم بود. مردم به معنای واقعی كلمه این بار سنگین را با جسمهای خودشان، با روحهای خودشان، با دلهای خودشان بلند كردند. توی خیابانها مردم با جسم خودشان در مقابله‌ی با طاغوت حاضر شدند؛ در دنیا هم چنین چیزی سابقه نداشت.
یكی از رهبران معروف دنیا كه نمیخواهم اسم بیاورم، آمد ایران. من برای او تشریح كردم كه چگونه انقلاب اسلامی پیروز شد؛ نه كودتای نظامی شد، نه افسران جوانی آن طور كه در دنیا معمول بود آمدند میدان كه رژیم طاغوت را سرنگون كنند، نه احزاب سیاسی فعالیتی میتوانستند بكنند یا كردند، نه نخبگان نقش مهمی داشتند، نقش مال توده‌ی مردم بود، آن هم نه با سلاح. شما امروز نگاه كنید توی بعضی از این كشورها، توده‌ی مردم برای پیشبرد كارهاشان سلاح دستشان است؛ دست ملت ایران سلاح نبود. با دست خالی، با جسم خودشان آمدند وسط میدان. دل خودشان را، قلب خودشان را، خون خودشان را كف دست گرفتند آمدند میدان. خب این بدون ایمان نمیشود؛ این بدون یك ایمان عمیق امكان ندارد. این ایمان عمیق در بین مردم گسترده شد، آمدند وسط میدان، و خون بر شمشیر پیروز شد و این طبیعتِ همه جاست؛ همه جا همین جور است. هرجا ملتها حاضر به فداكاری باشند، جانشان را كف دست بگیرند، بیایند، هیچ قدرتی در مقابل آنها یارای مقاومت ندارد. همیشه خون بر شمشیر پیروز میشود، وقتی ملتها بیایند وسط. من وقتی برای آن رهبر آفریقائی پیروزی انقلاب اسلامی را تشریح كردم، براش خیلی جالب بود، خیلی تازه بود. رفت، بعد از اندكی دیدم در داخل كشور خودش همین حركت مردمی راه افتاد، احساس كردم الهام گرفته‌ی از رفتار امام بزرگوار ماست، رفتار ملت ایران است و پیروز هم شد. او بر یكی از قدرتهای بزرگ زورگوی مسلط خبیث عالم توانست پیروز بشود و كشورش را نجات داد.
این وضعیت ملت ایران بود؛ همه آمدند توی میدان. برای همین هم از روز اول مسئولین كشور احساس نكردند كه مجبورند حرف زیادی و توقع زیادی قدرتهای بزرگ را قبول بكنند. شما خیال نكنید اینی كه حالا فلان كشوری كه تازه انقلاب كرده، آمریكائی‌ها فشار می‌آورند، غربیها فشار می‌آورند، مسئولینشان را وادار به یك موضعگیریهائی میكنند، این در ایران نبود؛ چرا، این‌جا هم بود. این‌جا هم همین فشارها وجود داشت، كسی به این فشارها اعتنا نمیكرد، احتیاج نداشت. مسئولین كشور متكی بودند به اراده‌ی مردم، به ایمان مردم، خاطرشان جمع بود كه این میدان پر از انسانهای با عزم و اراده و همراه با شعور كامل است. این بود، احتیاجی نبود. تا امروز هم همین است. امروز هم نظام جمهوری اسلامی به حول و قوّه‌ی الهی، خودش را مجبور نمی‌بیند كه حرف هیچ ابرقدرتی را، خواست هیچ قدرت سلطه‌گر و مداخله‌گری را قبول بكند. هرچه كه به صلاحش بود، آن را میپذیرد و عمل میكند، هرچه به صلاحش نبود، آن را به یك كناری می‌اندازد، ولو همه‌ی قدرتهای عالم عصبانی بشوند، خشمگین بشوند؛ سیاست این است. این، به خاطر اتكا به ایمان مردم است.۱۳۹۱/۰۶/۲۸

بیانات در دیدار نیروهای مسلح منطقه‌ی شمال کشور و خانواده‌های آنان
جمعه 19 بهمن 1397  8:53 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

تفاوت اظهار علاقه مردم تبریز به انقلاب نسبت به دیگر شهرها


انس و علاقه‌ی من به تبریز و آذربایجان، یك علاقه‌ی ذاتی است. قبل از انقلاب من دو سفر آمدم تبریز، رفتیم خامنه، رفتیم شبستر؛ بعد از انقلاب هم چند بار آمدیم، باز خامنه رفتیم، شبستر رفتیم. آنجاها را از نزدیك دیدیم. من مردم تبریز را هم متفاوت از همه جا دیدم. سفر اوّلی كه بعد از انقلاب آمدم تبریز، وقتی برگشتم تهران، به امام گفتم آقا اینجا مردمش با همه جا فرق میكند. خب، ما هر جا رفته بودیم، مردم محبت میكردند، اظهار علاقه‌ی به انقلاب میكردند؛ اما تبریز یك جور دیگر است. این علاقه‌ی ماست و دوست داریم كه انشاءاللّه تحقق پیدا كند؛ ببینیم حالا چه جور میشود.۱۳۹۱/۰۵/۲۶

بیانات در جلسه پایانی بازدید از مناطق زلزله‌زده آذربایجان شرقی
جمعه 19 بهمن 1397  8:53 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

حضور رهبری در اولین مراسم رژه ۲۹ فروردین ارتش


در اولین مراسم ۲۹ فروردین، بنده حضور داشتم. آن وقتی که امام در سال ۵۸ در بیمارستان بستری بودند، همان جا جلوی بیمارستان جایگاه درست کردند و دسته‌هائی از ارتش آمدند آنجا رژه رفتند و روز ارتش به وسیله‌ی امام اعلام شد. من اوضاع ارتش را می‌بینم. در بین شما جمعی که اینجا حاضرید - آنهائی که از سی سال پیش به این طرف در ارتش بوده‌اند - شاید کسی نباشد که من در مراسم فارغ‌التحصیلی او شرکت نکرده باشم. علی‌الظاهر بنده در همه‌ی مراسم فارغ‌التحصیلیِ یکایک شماها و گرفتن درجه، حضور داشتم؛ شماها که دانشکده رفتید و افسر شدید و روی دوشتان درجه نصب شده. من نگاه میکنم، می‌بینم که امروز ارتش ما از بیست سال پیش، از پانزده سال پیش جلوتر رفته؛ از اول انقلاب که خیلی جلوتر رفته. این یک حرکتِ خوب است؛ این حرکت را بایستی استمرار بدهید. این حرکت، حرکتی است که سعادت دنیا و آخرت در آن است.۱۳۹۱/۰۲/۰۳

بیانات در جمع فرماندهان نیروی زمینی ارتش
جمعه 19 بهمن 1397  8:54 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

حادثه نوزده دی؛ مبدا تاریخ تحولات جدید دنیا


یقیناً آگاهی و بیداری و بصیرت مردم عزیز قم و پاسخی که آنها با همه‌ی وجود خودشان به حوزه‌ی علمیه و به مرجع تقلیدشان دادند، یک حادثه‌ی ماندگار در طول تاریخ است و خواهد ماند.
اگر ما حادثه‌ی نوزدهم دی را مبدأ تاریخ تحولات جدید دنیا بدانیم، شگفت‌آور نیست و سخنی به گزاف گفته نشده است. حوادث جامعه‌ی بشری و این عالم بزرگ، متأثر از قانون تأثیر متقابل است. حوادث بر روی هم تأثیر میگذارد و زنجیره‌ی حوادث تاریخی، وقایع بزرگ را به وجود می‌آورد. اگر اینجور تصویر کنیم صورت مسئله را، که حرکت مردم قم در روز نوزدهم دی در سال ۵۶ یک جرقه‌ای بود در فضای ظلمانیِ عجیبِ خفقانِ آن روز - که شرح اختناقی که آن روز در کشور وجود داشت و همه دنیای به‌اصطلاح طرفدار آزادی، پشتیبان آن خفقان بودند و از حکمرانان و سلطه‌گران مستبد و دیکتاتور با همه‌ی وجودشان دفاع میکردند، کتابهای زیادی لازم دارد - در یک چنین فضائی، این خونهای پاکی که در چهارمردان قم ریخته شد و حرکت عظیم مردم قم را در روز نوزدهم دی پدید آورد، جرقه‌ای بود که در حقیقت اصابت کرد به انبار و آذوقه‌ی ذخیره‌ی عظیم ایمانیِ این مردم، و ناگهان فضا را منقلب کرد.
اگر حادثه‌ی نوزده دی قم نمیبود، آن حوادث گوناگون شهرستانها و سلسله‌ی اربعین‌ها که مردم را به میدان مبارزه کشاند، به وجود نمی‌آمد. اگر آن تحولات و آن حوادث نبود، ۲۲ بهمن به وجود نمی‌آمد، انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید. انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، چالش با استکبار شروع شد، هیبت استکبار شکست، هیبت آمریکا و صهیونیسم شکست. اگر این شکسته شدن هیبت پوشالی ابرقدرتها - که با هیبتِ خودشان بیش از واقعیت وجود خودشان در دنیای انسانها تصرف میکنند - مسلمانها را در کشورهای مختلف به فکر انداخت و بیدار کرد، ایستادگی مردم ایران، مظلومیت ملت ایران در حوادث مختلف، در جنگ تحمیلی، در دوران سختِ توأمان دفاع مقدس و تحریم - اینکه ملت ایران اینجور محکم ایستادند، با ثبات پیش رفتند - ملتها را تکان داد. اگر این ثبات نبود، اگر این ایستادگی نبود، اگر این به چالش کشیدن هیبت دروغین ابرقدرتها نبود، ملتها وارد میدان نمیشدند؛ بیداری اسلامی به وجود نمی‌آمد.۱۳۹۰/۱۰/۱۹

بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دی
جمعه 19 بهمن 1397  8:54 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

حادثه نوزدهم بهمن؛ نمونه ابتکار، ایستادگی و اقدام بهنگام


بزرگداشت نوزده بهمن که ما اصرار داریم هر سال این بزرگداشت صورت بگیرد و در این سالهای متمادی در چنین روزی ما با عزیزان نیروی هوائی دیدار کردیم و شنیدیم و گفتیم، فقط به منظور زنده نگهداشتن یک خاطره نیست - اگرچه خود زنده نگهداشتن خاطرات گرامی و باشکوه، یک ارزش است - آنچه برای ما مهم است، دو نکته‌ی دیگر است: یکی درس گرفتن و عبرت گرفتن از گذشته است. وقتی ما مثلاً خاطره‌ی نوزدهم بهمن را مرور میکنیم، یک درسی از این حادثه فرا میگیریم؛ آن درس، درس اقدام، ابتکار، ایستادگی، کار بهنگام و تأثیر آن در حرکت جامعه و کشور است؛ این یک عبرت شد. درست است که بدنه‌ی ارتشِ دوران قبل از انقلاب، بدنه‌ی طاغوتی نبود؛ سران طاغوتی بودند، بدنه جزو ملت بودند؛ این چیز روشنی است، برای ما از اول روشن بود، برای مردم هم در طول سالهای متمادی واضح و روشن شد؛ لیکن بروز این مردمی بودن، نقش‌آفرینی در عرصه‌ی حرکت مردمی، یک چیز دیگر است. این نمیشد، مگر آن وقتی که از درون ارتش یک حرکتی که برجسته باشد، چشم‌نواز باشد، چشمگیر باشد، به وقوع بپیوندد؛ و نوزده بهمن این کار را انجام داد.
شما امروز وقتی به حادثه‌ی نوزده بهمن نگاه کنید، ممکن است اهمیت آن حادثه خیلی به چشم نیاید؛ ولی ما که آن روز بودیم، بنده که آن روز خودم ناظر این جریان بودم و در مدرسه‌ی علوی در جمع برادران نیروی هوائی حضور پیدا کردم و حرکت شجاعانه‌ی آنها را دیدم، احساس من و احساس افرادی از قبیل من که آن اوضاع را دیدند، احساس دیگری است. حادثه‌ی نوزده بهمن یک خطشکنیِ بزرگ بود، یک کار عظیم بود. افسر، درجه‌دار و همافر بیایند، علناً و با صراحت با انقلاب هم‌آوائی کنند و نگاه کنند تو چشم نگهبانان رژیم طاغوت و به آنها «نه» بگویند؛ این خیلی کار بزرگی بود. این اقدام اثر خودش را بخشید. یک اقدام بجا و بهنگام کاری کرد که احساسات خفته و بدون تظاهر، آن کار را نمیتوانست انجام بدهد. در همه‌ی عرصه‌ها و زمینه‌ها، اقدام و ابتکار، یک چنین اثری دارد.
دوم: ما از این حادثه درس بگیریم برای آینده؛ در گذشته متوقف نشویم. یکی از آفات اجتماعات و مجموعه‌ها و ملتها و گروه‌ها، متوقف ماندن در افتخارات گذشته است. هی افتخارات گذشته را به یاد خودمان بیاوریم، به آنها ببالیم، اما متناسب با آنها، در زمان حاضر، در حال، حرکتی انجام ندهیم.۱۳۹۰/۱۱/۱۹

بیانات در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش
جمعه 19 بهمن 1397  8:54 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

نقش ممتاز زنان در دوران مبارزات انقلابی، تشکیل نظام و جنگ


نقش و سهم بانوان در نظام، یک نقش فوق‌العاده و ممتاز است؛ همچنان که در اصل انقلاب، نقش بانوان ممتاز بود. حالا شاید جوانهای عزیزی که در جلسه هستند و در دوران مبارزات نبودند یا در دوران انقلاب نبودند، نمیدانند آنجا چه اتفاقی افتاد؛ جز از طریق گزارشهائی که همه‌اش هم متأسفانه ناقص است. همه‌ی گزارشهائی که از دوران مبارزه و دوران انقلاب بیرون آمده، گزارشهای ناقص و یکجانبه و کوتاه است. یک کار بزرگی هم در این زمینه داریم، که اگرچه جزو اندیشه‌های راهبردی نیست، اما جزو کارهای راهبردی است و ان‌شاءالله باید دنبال شود. آن کسانی که سابقه دارند، میدانند که زنان، هم در دوران مبارزه نقش داشتند، هم بخصوص در همان دوران انقلاب - یعنی آن یک سال و نیمی که حرکت انقلابیِ عمومی شروع شد - نقش داشتند. زنان یک نقش مؤثر و بی‌جایگزین داشتند؛ که اگر نبودند زنان توی این اجتماعات، بلاشک این اجتماعات عظیم و این تظاهرات عظیم، آن اثر را نمیبخشید؛ علاوه بر اینکه در بعضی جاها مثل مشهد ما، اصلاً شروع این تظاهرات، از زنان شد. یعنی اولین حرکت عمومیِ مردمی، یک حرکت زنانه بود. البته مورد تعرض پلیس هم قرار گرفتند. بعد از آن بود که حرکتهای مردانه راه افتاد. هم در مبارزات اینجور بود، هم در ایفای نقش در تشکیل نظام، هم در دوران بسرعت پدید آمده‌ی بعد از تشکیل نظام؛ یعنی دوران جنگ، دوران محنت، دوران امتحان سخت؛ «حتّی اذا ضاقت علیهم الأرض بما رحبت». اوضاع و احوال در دوران جنگ سخت شد. حالا بعضی‌ها جنگ را از تلویزیون و رادیو و اینها میشنفتند، بعضی‌ها با جسم و جان و تنِ خودشان توی میدان جنگ بودند. این گزارشهای پر از حماسه و شور که از جنگ داده میشود، همه‌اش هم درست است - من چون خیلی از این کتابهای مربوط به خاطرات رزمندگان را میخوانم، میدانم همه‌ی اینها درست است - آن شور و شوق و آن عشق به مجاهدت و شوق به شهادت و عدم بیم از مرگ و اینها، همه‌اش همینی است که توی گزارشها هست و درست است؛ لیکن نگاه کلان به جنگ، یک نگاه کاملاً محنت‌بار بود. خب، آن گردانی که جلو با شوق و ذوق دارد میجنگد، او که نمیداند توی قرارگاه اصلی نسبت به مجموعه‌ی جبهه چه حالتی وجود دارد، چه ضعفهائی هست، چه نگرانی‌ها و دغدغه‌های جدی‌ای هست؛ و پشت سر قرارگاه اصلی، در سطح کلان، در کشور، چه کمبودهائی، چه دلهره‌هائی وجود دارد. دوران سختی بود. در این دوران سخت، نقش زنان، یک نقش فوق‌العاده بود؛ نقش مادران شهدا، نقش همسران شهدا، نقش زنان مباشر در میدان جنگ، در کارهای پشتیبانی و بعضاً بندرت در کارهای عملیاتی و نظامی - که من بخش کارهای پشتیبانی‌اش را خودم از نزدیک در اهواز دیدم - یک نقش فوق‌العاده بود. زنها حتّی در بخشهای نظامی هم فعال بودند.۱۳۹۰/۱۰/۱۴

جمعه 19 بهمن 1397  8:55 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

توجه به فرهنگ عاشورا؛نقطه مشترک ۹دی و حوادث اول انقلاب


یکی از خصوصیات دیگری که در حادثه‌ی ۹ دی هست، که باز آن را کاملاً به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئله‌ی عاشوراست. یعنی در حوادث اول انقلاب هم محرّم پیش آمد و امام آن نکته‌ی عظیمِ عجیبِ تاریخی را بیان کردند: «ماهی که خون بر شمشیر پیروز است». این حرف کوچکی نیست: پیروزی خون بر شمشیر. ماها عادت کرده‌ایم، این حرفها را هی تکرار میکنیم؛ کأنه عمقش گاهی از یادمان میرود. خون بر شمشیر پیروز میشود، مظلوم بر ظالم فائق می‌آید، کشته بر کُشنده فائق می‌آید؛ این همان چیزی است که در عاشورا پیش آمد. امام این را در محرّم سال ۵۷ مطرح کردند، در قضیه‌ی ۹ دی هم باز پای امام حسین در میان بود، پای عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و در واقع گریه‌آور از سوی این گروه‌های ایضاً سخیف، در عاشورا پیش نمی‌آمد، این حرکت عظیم و این تحرک عمومی مردم معلوم نبود به این شکل به وجود بیاید. اینجا هم پای عاشورا در میان بود.۱۳۹۰/۰۹/۲۱

جمعه 19 بهمن 1397  8:55 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

تبعید امام خمینی(ره) به دلیل اعتراض به طرح کاپیتولاسیون و مصونیت آمریکائی‌ها


یکی از این عبرتها در همین سیزدهم آبان است. قدرت الهی از یک طرف - که همه‌چیز در همین جمله‌ی «قدرت الهی» مندرج است - و بعد اراده‌ی مبارزه و ایستادگی در راه مبارزه، که متکی به قدرت الهی و توفیق الهی است، از طرف دیگر، سیزدهم آبان را یک برجستگی بخشیده است.
امام عزیز ما، آن مرد یگانه‌ی تاریخ ما، در مقابل طرح کاپیتولاسیون و مصونیت آمریکائی‌ها - که آن روز در ایران همه‌کاره بودند - ایستاد و به خاطر این اعتراض، روز ۱۳ آبان با حال غربت و تنهائی، به وسیله‌ی مزدوران آمریکا از ایران تبعید شد. در آن روز و در این تبعید، هیچ کس در کنار امام نبود. البته دلهای مردم با امام بود؛ اما امام را از خانه‌اش ربودند و در غربت کامل، او را در روز ۱۳ آبان سال ۴۳ از ایران تبعید کردند. پانزده سال بعد - پانزده سال، زمان زیادی نیست؛ مثل برق میگذرد - فرزندان امام، یعنی جوانان انقلابی دانشجو، در روز ۱۳ آبان رفتند لانه‌ی جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیر کردند؛ آمریکا را از ایران تبعید کردند. ببینید فعل و انفعال حرکت مردمیِ متکی به اراده‌ی الهی و قدرت الهی، چه کار میکند. امام در آن غربت در تبعید ایستاد، با کمال استقامت راه را دنبال کرد و مردم را کم‌کم و بمرور آورد وارد صحنه کرد. امام مردم را بیدار کرد؛ احساس استقلال و آرمان‌خواهیِ همراه با مجاهدتی که در آن هیچ خوف و ترسی وجود ندارد، در مردم زنده کرد. مردم به میدان آمدند و انقلاب پیروز شد. مردم در انقلاب، شاه را از ایران راندند؛ در ۱۳ آبان، آمریکا را از ایران راندند. لذا امام فرمود: انقلابی بزرگتر از انقلاب اول. این یک عبرت است. یعنی یک ملت وقتی در راه درست، با هدایت صحیح و با بصیرت، ایستادگی و استقامت میکند، هیچ قدرتی در مقابل او تاب مقاومت ندارد. همه‌ی مانعها برداشته شد. این مسئله، محال به نظر می‌آمد. حکومت سلطنتیِ دو هزار و پانصد ساله، آن هم با پشتیبانی همه‌ی قدرتهای مادی دنیا، از ایران برچیده شود؟ باورکردنی بود؟ اما اراده‌ی اسلامی و ایمانی ملت ایران به رهبری امام، این امر محال را ممکن کرد؛ این امر نشدنی، واقع شد. همه در مقابل چشمشان این را بوضوح دیدند و آن را لمس کردند. و از این بالاتر، پرچم تسلطِ ظالمانه‌ی متکبرانه‌ی آمریکا از بام ایران پائین کشیده شد؛ زیر پای جوانهای مؤمن ما لگدمال شد. این هم نشدنی به نظر میرسید. این هم یک کار ناممکن به نظر میرسید. تحلیل میکردند، میگفتند، مینوشتند که ایران اسلامی چون در مقابل آمریکا ایستاده است، پس قطعاً شکست میخورد و مجبور به عقب‌نشینی میشود. تحلیلهای مادی این را میگفت، این را نشان میداد. خیلی از روشنفکرنمایان ما که خود را اهل تحلیل سیاسی و زیر و رو کردن حوادث و استنتاج از حوادث میدانستند، اینجور تحلیل میکردند. اما بعکس شد؛ اسلام پیروز شد، جمهوری اسلامی پیروز شد، آمریکا مجبور به عقب‌نشینی شد.۱۳۹۰/۰۸/۱۱

بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان
جمعه 19 بهمن 1397  8:55 AM
تشکرات از این پست
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

دیدار یدالله بهزاد با آیت الله خامنه ای در دوران مبارزات


من از قبل از انقلاب با بعضی از چهره‌های نخبه و برجسته‌ی استان [کرمانشاه] آشنا بودم؛ از جمله، مرحوم یدالله بهزاد که دوست قدیمی ما بود. ایشان مکرر مشهد می‌آمدند. مرحوم بهزاد ضمن دارا بودن از طبع شعرِ خیلی خوب - بخصوص در قصیده و قطعه، که ایشان انصافاً در کشور برجسته و ممتاز بود - همان روحیه و خلقیات پهلوانیِ کرمانشاه هم در ایشان بود. ایشان یک سفر مشهد آمده بود، و همان موقع من تحت تعقیب بودم؛ از مشهد خارج شده بودم، رفته بودم یک محل دوردستی. یک وقت دیدم آقای بهزاد و بعضی از دوستان دیگرِ انجمن ادبی مشهد آمدند آنجا برای دیدن ما؛ با اینکه این کار خطرناک بود. این مرد اهل کارهای مبارزاتی به آن شکل نبود، اما رفاقت و دوستی و صمیمیت، او را به این وادی کشانده بود. اینها تحسین‌برانگیز است.
با مرحوم کیوان سمیعی هم - که حقاً و انصافاً یک دانشمند محقق و کم‌نظیر بود - آشنا بودم. ایشان علاوه بر کتابی که در شرح حال مرحوم سردار کابلی نوشته - که خود آن کتاب با اینکه شرح حال است، اما پر از مطلب و تحقیق و مضمون است - یک کتاب دیگری هم دارد که هر چه فکر کردم، اسمش یادم نیامد ...(۱) بله، درست است؛ «تحقیقات ادبی» است. واقعاً انسان احساس میکند که این مرد در حد محمد قزوینی و شخصیتهای اینجوری قرار میگیرد، از لحاظ تحقیق، اطلاعات وسیع در زمینه‌ی ادبیات، تاریخ و همه چیز؛ انصافاً شخصیت برجسته‌ای بود.
مرحوم آقای نجومی (رضوان‌الله علیه) هم که ما از اوائل انقلاب خدمت ایشان رسیدیم و با ایشان آشنا شدیم؛ انصافاً مرد جامعی بود - هم فقیه بود، هم ادیب بود، هم هنرمند بود - شخصیت کم‌نظیری در بین روحانیون بود.
البته در گذشته، از دوران قم هم با نخبگان روحانی این استان آشنا بودیم؛ مرحوم آقای حاج آقا مجتبی حاج آخوند (رحمة الله علیه)، مرحوم شهید حاج آقا بهاء محمدی عراقی و بعضی دیگر از دوستان؛ در عین حال باید عرض کنم که چهره‌ی حقیقی علمی و هنری و ادبی کرمانشاه، آنچنان که باید، شناخته شده نیست؛ و این جای افسوس و دریغ است. حق این است که مسئولین تبلیغات کشور و صدا و سیما، به کمک خود زبدگان و نخبگان این منطقه، کرمانشاه را معرفی کنند.
۱) یکی از حاضران: «تحقیقات ادبی»۱۳۹۰/۰۷/۲۶

بیانات در دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه
جمعه 19 بهمن 1397  8:55 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها