0

چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

کویر پرستاره؛ داستاني از زندگي 43 شهيد دانشجوي شهرستان سبزوار

 
 
 
کویر پر ستاره مجموعه اي است آميخته با عشق، ايثار، محبت و دلدادگي جواناني كه هستي و جواني خود را در راه انديشه و اعتقاد خود نثار كردند و از عشق و ايمان خود فصلي جاودانه را رقم زدند.
کویر پرستاره؛ مجموعه ای آمیخته با عشق و ایثار

 

نویدشاهد: کویر پر ستاره مجموعه اي است آميخته با عشق، ايثار، محبت و دلدادگي جواناني كه هستي و جواني خود را در راه انديشه و اعتقاد خود نثار كردند و از عشق و ايمان خود فصلي جاودانه را رقم زدند.

در كتاب كوير پر ستاره مجموعه اي مستند و داستاني از زندگي 43 شهيد دانشجوي شهرستان سبزوار از توابع خراسان با حيطه موضوعي سرگذشت زندگي اين شهيدان در جنگ تحميلي به تصوير كشيده مي شود و با حمايت اداره كل حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس به چاپ رسيده است.

در اين مجموعه علاوه بر اسامي و سرگذشت هر كدام از شهيدان، عكس هايشان به همراه مشخصات كامل و تاريخ و محل شهادت آنان نيز در پايان كتاب ضميمه شده است.

كتاب كوير پر ستاره مجموعه اي است آميخته با عشق، ايثار، محبت و دلدادگي جواناني كه هستي و جواني خود را در راه انديشه و اعتقاد خود نثار كردند و از عشق و ايمان خود حماسه هايي جاودانه را رقم زدند. حماسه هايي كه مؤلف كتاب نيز با خوش سليقگي خاصي صحنه هايي جذاب، لطيف و ارزشمند از اين حماسه ها و اسطوره هاي ماندگار رقم زده است. با مطالعه اين كتاب، مي توان با زندگي شهيداني همچون، محمد فاضل، حسن فتاحي، جواد شربتي آشنا شد.

در بخشي از كتاب "كوير پر ستاره" آمده است:

بناي يادمان شهيدان مظلوم هويزه در سبزوار به شكل آرم جمهوري اسلامي است. كه اين گل، پنج پر دارد.گلبرگ مياني آن پنج پر كه هرگز از عطر جان افزايش كاسته نمي شود متعلق به شهيد محمد فاضل است. دو گلبرگ در اين دو طرف و دو گلبرگ در آن دو طرف، مربوط به ياران و همفكران شهيدند؛ همان ها كه در متعالي ترين لحظات روزهاي پاياني حيات اين جهاني شان، برگرد شمع محمد مي چرخيدند. او برايشان آسماني ترين آيه ها را در كردسه شهادت سوسنگرد تفسير مي كرد، هر چند دانشجو بود، اما بيان و كلامش بيشتر لحن يك معلم و يك استاد را داشت.

آري، محمد فاضل نه تنها يادمان گلبرگ محوري را به خود اختصاص داده و شمع شهيدان هويزه است، الگوي شهداي شهر ما نيز هست و اين نشانه فضل محمد است.

كتاب كوير پرستاره در 240 صفحه با شمارگان 2500 نسخه از سوي انتشارات سوره مهر وابسته به سازمان تبليغات اسلامي منتشر شده است.

 

 

چهارشنبه 17 بهمن 1397  11:02 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

 

خاطرات دانش‌آموز انقلابی سال ۵۷ از ایام مبارزه با حکومت پهلوی

 

آنچه در ادامه می‌خوانید گفتگوی روز دانش‌آموز با یک نوجوان انقلابی سال ۵۷ است.

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

به گزارش کودک پرس ، ۱۳ آبان روز تسخیر لانه جاسوسی و دانش آموز یادآور حماسه بزرگ مردان کوچکی است که با حضور خود در عرصه مبارزه با حکومت پهلوی توانستند نقش موثری در به ثمر رسیدن شکوهمندترین انقلاب جهان داشته باشند چنانکه امام (ره) در وصف رشادت های نوجوانان به شهید حسین فهیمده اشاره کرده و فرمود: رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله‏ ای است که با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت ‏شهادت نوشید.

هستند نوجوانان انقلابی که امروز نیز در عرصه های فرهنگی به فعالیت پرداخته و جهادگونه در راه آرمان های معمار کبیر انقلاب گام بر می دارند. اسماعیل یاری شیر مرد دانش آموز انقلابی دیروز و فرهنگی امروز آموزش و پرورش که متولد ۱۳۴۶ است با مرور آنروزها گفت: سال ۵۷ در مدرسه دولتی نوری روبروی گلزار شهدا دانش آموز کلاس چهارم بودم و در شهرستان تکاب در آذربایجان غربی تحصیل می کردم اما با توجه به سکونت در شهرستان از گردونه وقایع سیاسی خارج بودیم اما مسائل مرتبط با انقلاب و تظاهرات کم و بیش در شهر ما دنبال می شد چرا که منافقین، مجاهدین خلق و حزب توده از طریق معلمان بازی خورده فعالیت داشتند.

 

روزی که برادرم فلک شد و مبارزه با حکومت پهلوی در خانه ما شکل گرفت

وی با اشاره به اینکه با تاسیس کتابخانه در مدرسه ما برخی از معلمان دانش آموزان را با کتاب های صادق چوبک، صادق هدایت، صمد بهرنگی و .. آشنا کرده و تفکر لیبرالستی را نشر می دادند افزود: کلاس چهارم بودم و هنوز انقلاب پیروز نشده بود و مردم روزانه با حضور در خیابان ها به تظاهرات می پرداختند و البته ۴۰ روز مانده به عید نوروز برادر من روی تخته کلاس روزها را خط می زد اما دستش به عکس شاه خورد و پس از افتادن شکست.

یاری اظهار داشت: آقای رضوانی معاون مدرسه شاه دوست و وابسته به حکومت بود و پس از افتادن عکس شاه بچه ها را به صف کرده و برادرم را با این عنوان که به شاه توهین کرده است با ۶۰ ضربه چوب گیلاس که از باغ کنار مدرسه چیده بودند فلک کردند به گونه ای که کف پای برادرم خون شد و به سختی وی را به منزل بردیم و آن روز بود که من برای اولین بار واژه خرابکار را از زبان معاون مدرسه شنیدم.

 

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

اسماعیل یاری شیرمرد – نفر اول از سمت چپ

وی تصریح کرد: مادر من به واسطه القائات صدا و سیما و مطبوعات که شاه کمربسته امام رضا (علیه‌السلام) بوده و اسمش محمدرضاست شاه دوست با اعتقاد راسخ بود اما زمانی که متوجه شد عمال شاه پسرش را بی گناه فلک کرده اند عکس شاه و فرح را در حیاط بر زمین زد و از آن روز مبارزه با حکومت پهلوی و بیداری در خانه ما شکل گرفت. آن زمان همراه بردار بزرگترم ابراهیم در جلسات قران روحانی شیخ عزیزاله خسروی شرکت کردیم و به واسطه داغ دلمان در راستای تنبیه برادرم با توجه به اینکه دوستداران شاه از ما یک انقلابی ساختند وارد عرصه مبارزه شدیم.

 

در سال ۶۰ برای نخستین بار به جبهه رفتم

یاری گفت: ۱۳ آبان به واسطه دورافتادگی شهر ما نمود خاصی نداشت اما جنبش بین معلمان ایجاد شده بود، آقای رضویان معلم ما از خانواده سادات بود و در بیداری دانش آموزان نقش موثری داشت و این نگرش ها موجب شد تا نسبت به انقلاب نگاه ویژه ای داشته و پس از پیروزی انقلاب وارد بسیج تکاب شویم.

 

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

نفر دوم از سمت چپ

وی افزود: ۱۳ ساله بودم که به مناطق جنگی اعزام شدم و به عنوان بسیجی فعال به عنوان پیشمرگ اسلحه به دست گرفتم چرا که تکاب در مرز کردستان و آذربایجان غربی واقع شده است و همزمان با شلوغی تکاب کردستان ناآرام شد و به همراه برادر بزرگترم در برقراری امنیت شهر به جهت پیشینه ای قبلی فعالیت کردیم و در سال ۵۸ در بسیج تکاب با دموکرات ها و کومله وارد درگیری شدیم که البته پدر و مادرم ما را حمایت کردند.

یاری اظهار داشت: همزمان با آغاز جنگ در سال ۶۰ برای نخستین بار به جبهه رفتم و فعالیت جهادی ما شکل گرفت و در مدرسه نیز انجمن اسلامی دانش آموزان، حزب جمهوری اسلامی و … را تشکیل دادیم و سال اول دبیرستان در حزب اسلامی عضویت پیدا کردم تا فعالیت های فرهنگی و تشکیلاتی را به ثمر برسانیم.

 

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

نفر دوم از سمت چپ

وی تصریح کرد: مادرم به من می گفت همزمان با برادرت برای اعزام به جبهه اقدام نکن اما من در پاسخ ایشان تاکید می کردم که ابراهیم وظیفه خود را انجام می دهد و در حالی که به پدرم متوسل می شدند پدر نیز پاسخ می دادند که فرزندانم راه خود را انتخاب کرده اند و من نمی توانم مانع آنها شوم.

 

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

روز که فرزندم حسین به سوریه اعزام شد

یاری با اشاره به اینکه با گذشت سالها امروز فرزندم پاسدار است گفت: حسین دو سال پیش درصدد اعزام به سوریه بود و من و همسرم در تصمیم گیری مردد بودیم اما با توجه به اینکه همسرم از خانواده شهدا بوده و من نیز نوجوانی خود را در ذهنم مرور کردم مانع رفتن وی نشدیم.

نوجوان انقلابی سال های دور گزارش ما ادامه می دهد که در سال ۱۳۶۷ وارد دانشگاه شدم و در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی مدرک کارشناسی را اخذ کردم و همزمان با دانشجویی به عنوان حق التدریس به جهت سابقه مطالعاتی در حوزه اسلامی و نهج البلاغه در دبیرستان های تهران و کرج دینی و قران تدریس کردم.

یاری با اشاره به اینکه در سال ۱۳۷۱ مدرک کارشناسی خود را اخذ کرده و به صورت رسمی وارد آموزش و پرورش شدم گفت: ۵ سال معاون پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش کرج بودم و چند سال کارشناس قران و نهج البلاغه آموزش و پرورش، کارشناسی مدارس غیر انتفاعی و مشارکت های مردمی، گزینش صدا و سیما، آموزش و پرورش و وزارت ارشاد را بر عهده داشتم.

 

در گذشته تهاجم فرهنگی و ناتو فرهنگی مانند امروز نبود

وی افزود: سال ۱۳۸۹ پس از تاسیس استان البرز در اداره کل ریاست اداره تحقیقات و پژوهش آموزش و پرورش را عهده دار شدم و ۴ سال امور فکری، فرهنگی و قرانی آموزش و پرورش را به عنوان استاد راهنما انجام دادم و ۲۹ سال فعالیت مدیریتی داشته و کارشناسی های متعدد را بر عهده گرفتم.

یاری اظهار داشت: در حال حاضر در بیرستان دهخدا ادبیات و معارف اسلامی تدریس می کنم و با سپاه البرز در حال همکاری هستم و استاد عقیدتی سیاسی ستاد نمایندگی ولی فقیه استان البرز و دبیر دفتر راهبردی ناحیه امام سجاد (علیه‌السلام) بوده و جز شورای مرکزی انجمن راویان البرز هستم و به عنوان راوی راهیان نور سالیانه چند بار به مناطق جنوب غرب اعزام می شوم.

 

دانش آموزان با شبکه های اجتماعی و ولنگاری فرهنگی محل آسیب هستند

یاری با بیان اینکه زمان کودکی ما فضای معنوی جبهه و جنگ حاکم بود تصریح کرد: در گذشته تهاجم فرهنگی و ناتو فرهنگی مانند امروز نبود و هر زمان که صدای تشییع پیکر شهید و غرش هواپیمایی مهاجم در شهر می پیچید دانش آموزان از این حال و هوا برخوردار می شدند و این فضا به روحیه معنوی نوجوانان کمک می کرد.

یاری گفت: امروز تهاجم فرهنگی باعث شده است فضای معنوی شکسته شده و امروز دانش آموزان با شبکه های اجتماعی و ولنگاری فرهنگی که به فرموده رهبر معظم انقلاب آتش به اختیار به دلسوختگان داده اند تا در این فضا کار کنند محل آسیب هستند و دچار مشکلات فراوان شده اند چرا که مهندسی اتاق کار فرهنگی و فکری کشور تعطیل است.

وی افزود: بنده به عنوان معلم و راوی در کلاس درس در کنار دانش آموزان صحنه هایی را مشاهده می کنم که بی نظیر است و به برکت حال و هوای منطقه جنگی و خون های چاک ریخته شده شهدا و فضای معنوی حاکم در روح و روان ها تاثیر می گذارد و تحولات روحی و روانی ایجاد شده را در آنها خواهیم دید.

 

یاری اظهار داشت: پس از بازگشت دانش آموزان اگر چه فضای دیگری حاکم است اما افزایش اردوی راهیان نور تاثیر خوبی بر بچه ها خواهد گذاشت و مسیر زندگی بسیاری از آنها را تغییر داده است و بعضا پاسدار نیز شده اند و به عنوان افسران جنگ نرم مسئولیت خود را می شناسند و می دانند که باید کمک کنند تا خون پاک شهدا و فرهنگ جهاد و شهادت از بین نرود.

اسماعیل یاری در خاتمه با اشاره به اینکه برادرم ابراهیم بازنشسته نیروهای مسلح بوده و در صنایع هوایی قدس وزارت دفاع کار می کرد تصریح کرد: امروز با توجه به فضاهای باز مجازی و ولنگاری های الکترونیکی پدر و مادر باید با مهربانی و رفاقت سنگ صبور بچه ها باشند تا خانه ای که محل نزول الطاف الهی است محل نفرت و دوری اعضا از یکدیگر نباشد و مادر نیز در خانواده نقش مهمی بر عهده داشته و باید محل آرامش در منزل باشد تا نوجوانان از تهاجم فرهنگی که به ناتو فرهنگی تبدیل شده است نجات پیدا کرده و زندگی ایرانی – اسلامی پیاده شود تا پس از گذشت سالها از انقلاب جوانان ریشه های خود را بشناسند.

 

 

 

چهارشنبه 17 بهمن 1397  11:06 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

روزهای مردمی انقلاب ۵۷

محمدرضا حیدرزاده
چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۷
پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب
 

یکی از دوران خاطره انگیز سال ۱۳۵۷ روزهای دهه فجر انقلاب اسلامی است. روزهایی که مردم ایران با خروش یکپارچه خود به رهبری امام خمینی، توانستند رژیم ستمشاهی را سرنگون کنند.
درباره آن روزها کتاب های فراوانی چاپ و منتشر شده که یکی از آن ها کتاب “قطره، موج، دریا” نوشته بهزاد دانشگر است.کتابی که در آن به زیبایی به جمع شدن قطره قطره مردم و تبدیل شدن آنها به موجی بنیان برافکن برای تبدیل شدن به دریایی خروشان اشاره شده است. کتابی خاطره انگیز از روزهای حماسه ساز بهمن ۵۷ تا روایتگر عظمت خیزش انقلابی مردم مسلمان کشورمان باشد….
بهزاد دانشگر با این کتاب توانسته تا حدودی به خلاء ادبیات انقلاب که در سال های پس از پیروزی به خاطر درگیری ها
و جنگ تحمیلی نتوانست شکل بگیرد، پاسخ دهد و خواندن این کتاب به ویژه برای دانش آموزان و دانشجویان شیرین خواهد بود.
این نویسنده جوان می گوید: سالها از آخرین انقلاب بزرگ تاریخ(تا امروز) می گذرد و نسل ما میراث دار انقلابی است که خود نقشی در به وجود آمدنش نداشته و خاطره ای از آن نداریم. قبول کنیم یا نکینم، بخواهیم یا نخواهیم؛ این انقلاب اتفاق افتاده است و ما نسل متولدین بعد از سالهای ۱۳۵۷ با آن مواجهیم.
این انقلاب بخشی از گذشته ماست، ولی عده ای از ما همچنان نمی دانیم چگونه شد که روزی پدران و مادران ما به خیابان آمدند و انقلابی را بنا نهادند که شاید خودشان هم تصوری از پیروزی قاطع آن نداشتند. حال ماییم و این گذشته. ماییم و این انقلاب که بالاخره روزی باید آن را بشناسیم تا بدانیم چگونه با آن مواجه شویم.
بهزاد دانشگر، در اصفهان متولد شده است.این نویسنده جوان در نخستین تجربه نویسندگی خود کتاب “دختران آفتاب” را به نگارش در آوردکه مورد اقبال عمومی قرار گرفت. “مجموعه ۱۴ خورشید و یک آفتاب” از دیگر آثار موفق اوست. دانشگر همچنین سالها مدیر مرکز آفرینش های ادبی قلمستان بوده و تجربه های زیادی در این مرکز کسب کرده که حاصل آن نوشتن کتاب های “به روایت اول شخص مفرد”،”گل آخر دقیقه نود” و “ساکنان شهر بهشت” است.
بهزاد دانشگر در باره کتاب “قطره،موج،دریا”
می گوید: این اثر به انقلاب سال ۵۷ ایران می پردازد. پدیده ای که باید تکلیف ما با آن روشن باشد. چرا که همیشه خاطراتی از آن شنیده ایم.
به نظر می رسید افرادی چون من که در آن دوران نبوده اند و چیزی از آن به روشنی نمی دانند، نیاز به آشنایی بیشتر با بهمن ۵۷ دارند. بنابراین تصمیم گرفتم در این زمینه به تحقیق و بررسی بپردازم. در این کتاب سعی کرده ام به صورت سلسله وار، وقایع انقلاب را در قالب مستندات و خاطرات برای نسل جوان بازگو کنم.
به گفته وی، اگر چه همه رسانه های ما در مقاطعی چون ۱۳ آبان، ۱۷ شهریور و ۱۲ بهمن، به معرفی های خوبی از وقایع پرداخته اند، اما من در این کتاب سعی کرده ام به صورت سلسله وار وقایع انقلاب را در قالب مستندات و خاطرات برای نسل جوان بازگو کنم.
دانشگر اضافه می کند:وقایع انقلاب در این کتاب سعی شده است به صورت داستانی روایت شود و مانند کتاب های تاریخ، تاریخی نباشد.در این مجلد سعی شده است بیشتر از خاطرات گردآوری شده مردم کوچه و بازار استفاده شود. اگر چه حاصل این کار در چهار جلد و ۱۱۰۰صفحه برای دانشجویان مناسب بود، ولی برای بهره مندی اقشار مختلفی چون دانش آموزان، آن را در قالب یک کتاب کوچک تر با عنوان “قطره، موج، دریا” منتشر کردم.
این کتاب به بازگویی خاطرات برخی از شخصیت هایی می پردازد که در جریان انقلاب اسلامی سهیم بوده اند. ضمن آنکه این کتابم شریک شدن در خاطرات لحظه هایی است که ما از آن خاطره نداریم.
دانشگرمعتقد است که آوردن اسناد در کنار یکدیگر در این کتاب چنان گویاست که احتیاجی به تحلیل ندارد و عدم تحلیل او عامدانه است. چرا که کاروی شبیه کار مستندسازی است که با راش ها و عکس های مختلف و برجای مانده به تعریف دیگری می پردازد و او سعی کرده تا تحلیل خود را با نحوه چینش خاطرات و مستندات انجام دهد.

 

چهارشنبه 17 بهمن 1397  11:09 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

10خاطره از روزهای پیروزی انقلاب در سال 57

 

 

راهنمایی و رانندگی تا ماه ها هیچ اتومبیلی را جریمه نمی کرد و تنها برچسب هایی توزیع می شد که در آن آمده بود: « پلیس ما وجدان ماست. تخلف نکنیم»

 
سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برای کسانی که آن روزها را از نزدیک دیده و با تمام وجود لمس کرده اند ولو درآن زمان در سنین نوجوانی یا کودکی بوده باشند مالامال از خاطره هاست.

یکی از جاذبه‌های دهه فجر در طول سال ها نیز نقل همین خاطرات از زبان شخصیت‌های مختلف و حتی شهروندان عادی یا انقلابیون بوده اما در سال‌های اخیر در رسانه رسمی کمتر از این خاطرات می شنویم.

در آستانه سی و‌هفتمین سالروز پیروزی انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران در 22 بهمن 1357 ذکر 10 فقره از این خاطرات که حاصل تجربه مستقیم این نویسنده و نه خوانده یا شنیده ای با واسطه است شاید خالی از لطف نباشد:

1- روز 12 بهمن 1357، قرار بود اتومبیل حامل امام که از فرودگاه مهرآباد به قصد بهشت زهرا حرکت کرده بود در دانشگاه تهران توقف و رهبر فقید انقلاب در دانشگاه هم سخنرانی کند. به عبارت دیگر سه سخنرانی برای امام برنامه ریزی شده بود:

اول به محض ورود و در همان سالن فرودگاه که انجام شد. دوم دانشگاه تهران و سوم بهشت زهرا. اما ظاهرا خبر می رسد که نیروهای مجاهدین خلق و فدایی ها کنترل دانشگاه را بر عهده دارند و احتمال حضور آنان در کنار امام و روی جایگاه و استفاده تبلیغاتی در شعار و عکس وجود دارد. امام در دانشگاه تهران توقف نکرد و به حرکت خود ادامه داد. در آن زمان تلفن همراه نبود و این اطلاع رسانی سریع و منتفی شدن سخنرانی اسباب شگفتی بسیاری شد.
 
2- در روز 21 بهمن، پس از آن که فرمانداری نظامی تهران ساعت حکومت نظامی و منع آمد و شد را 4 بعد از ظهر تعیین کرد مرحوم آیت الله طالقانی اطلاعیه ای صادر کرد و هشدار داد می خواهند حمام خون برپاکنند. تصور طالقانی که تنها سه ماه قبل از زندان آزاد شده بود این بود که کودتایی تدارک دیده شده است.

این اطلاعیه چاپ هم شده و آماده توزیع بود. اما رهبری انقلاب موضع متفاوتی گرفت وبه عکس از مردم خواست بیرون بیایند. طالقانی نیز بلافاصله دستور داد اطلاعیه توزیع نشود هر چند که انقلابیون نزدیک به آیت الله آن اعلامیه را نزد خود داشتند و بعضا هنوز دارند. اقدام امام چنان جسورانه و غافل گیر کننده بود که برخی گفتند امام بین دو نماز ظهر پیامی از عالم غیب دریافت کرده و در این باره مواردی مطرح کردند. اما نه شخص رهبری فقید انقلاب نه بستگان هیچ یک چنین داعیه ای را مطرح نکرده اند.
 

 

 

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  8:38 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

امام خمینی(ره) و شهدا چگونه زیستند؟

 
 
 
نوید شاهد: هر یک از کتاب‌هایی که درباره شهدا به انتشار رسیده، سبک زندگی آنها را که شامل مجموعه‌ای از رفتارهای آنها است نشان می‌دهد، اما هر کتاب فقط به یک شهید اختصاص دارد و فقط سبک زندگی او را به نمایش درمی‌آورد. کتاب «زندگی به سبک امام و شهدا»* نیز همان‌طور که از نام آن مشخص است به موضوع سبک زندگی اختصاص دارد، اما در این کتاب، زندگی امام خمینی(ره) و بسیاری از شهدا مورد بررسی قرار می‌گیرد که این بررسی ابعاد مختلفی دارد.
پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب
به گزارش نوید شاهد، هر یک از کتاب‌هایی که درباره شهدا به انتشار رسیده، سبک زندگی آنها را که شامل مجموعه‌ای از رفتارهای آنها است نشان می‌دهد، اما هر کتاب فقط به یک شهید اختصاص دارد و فقط سبک زندگی او را به نمایش درمی‌آورد. کتاب «زندگی به سبک امام و شهدا»* نیز همان‌طور که از نام آن مشخص است به موضوع سبک زندگی اختصاص دارد، اما در این کتاب، زندگی امام خمینی(ره) و بسیاری از شهدا مورد بررسی قرار می‌گیرد که این بررسی ابعاد مختلفی دارد.

«زندگی به سبک امام و شهدا» در بخش‌های مختلف تدوین شده است تا بخش‌های مختلفی از سبک زندگی این افراد را نشان بدهد. «احترام به والدین»، «همسرداری و ازدواج آسان»، «وفاداری به اسلام و ولایت فقیه»، «اهتمام به نماز اول وقت»، «دعا، نیایش و شب زنده‌داری»، «ساده‌زیستی امام و شهدا»، «دقت در مصرف بیت‌المال و رعایت حق‌الناس»، «همدردی، همراهی و همیاری با مردم»، «استکبارستیزی و مبارزه با ظالمین»، «ایثار و از خودگذشتگی»، «اهتمام امام و شهدا به قرآن و نهج‌البلاغه»، «خودسازی و تهذیب نفس»، «خبر از شهادت خود»، «تاکید بر حفظ حجاب»، «نوآوری و تدبیر»، «شیوه امر به معروف و نهی از منکر امام و شهدا»، «مکارم اخلاقی شهدا»، «گلخندهای آسمانی» و «عشق امام و شهدا به اهل بیت(ع)»، بخش‌های مختلف سبک زندگی امام خمینی(ره) و شهدا در این کتاب است. در هر یک از این بخش‌ها ابتدا نمونه‌ای از سبک زندگی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و سپس خاطراتی کوتاه از هر شهید منتشر شده. به هر شهید هم فقط یک صفحه اختصاص یافته است.

حجت‌الاسلام عبدالله میثمی، سید مجتبی علمدار، آیت‌الله بهشتی، مجید شهریاری، دکتر مصطفی چمران، محمودرضا بیضایی، حسین خرازی، مهدی باکری، محسن خسروی، استاد مرتضی مطهری،

 

مسعود طاهری، علی هاشمی، محمودرضا وطن‌خواه و محمود اصلاحی، تعدادی از شهدایی هستند که در کتاب «زندگی به سبک امام و شهدا» به بخشی از الگوهایی که در زندگی به آن پایبند بودند، اشاره می‌شود.

این کتاب دارای پیشگفتار، مقدمه و سخن آخر است. مطالب «زندگی به سبک امام و شهدا» از منابع مختلف مورد استفاده قرار گرفته و در واقع بخش‌هایی از خاطرات شفاهی اطرافیان امام خمینی(ره) و شهدا درباره آنها است. این کتاب برای آنهایی که می‌خواهند در مدت زمان کوتاهی با زندگی شهدا آشنا شوند، منبع مناسبی به شمار می‌رود.

در بخشی از کتاب که به موضوع «همسرداری و ازدواج آسان» اختصاص دارد، درباره سبک زندگی امام خمینی(ره) چنین نوشته شده: «امام خمینی(ره) و خانومشان شب رو تقسیم کرده بودند. دو ساعت امام می‌خوابید و خانم حواسش به بچه‌ها بود. دو ساعت خانوم می‌خوابید و امام بچه‌داری می‌کرد... روزها هم حضرت امام(ره) بعد از درس یک ساعت رو مخصوص بازی با بچه‌ها قرار داده بودند.»


* زندگی به سبک امام و شهدا، به اهتمام ناصر کاوه، نوبت چاپ، اول، 400 صفحه، مصور (رنگی)، تهران: نوآوران سینا،

 

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  8:41 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

10 خاطره از روزهای پیروزی انقلاب در سال 57

 

 

3- روز 22 بهمن 57 آیت الله حسن لاهوتی در پادگان باغشاه و در میانه درگیری ها بود و بعد از سقوط پادگان از مردم می خواست سلاح ها را تحویل او دهند و چون روحانی شناخته شده و مبارزی بود به او اعتماد می کردند و از او حرف شنوی داشتند.

جالب این که هواداران مجاهدین و فداییان که اتفاقا مدعی دوستی با این روحانی مبارز بودند از تحویل سلاح خودداری می کردند و ترجیح می دادند از این فرصت استفاده کنند و بیشتر مسلح شوند. نقش لاهوتی چنان بود که مردم و انقلابیون به صورت خودجوش نام پادگان را از باغشاه به لاهوتی تغییر دادند. همان گونه که خود مردم نام پارک فرح را به «گلسرخی» تغییر دادند. اما این گونه تغییر نام ها بعدا تصویب نشد و پادگان باغشاه به «حُرّ» و نه لاهوتی تغییر نام داد. چنان که پارک فرح هم پارک لاله شد نه گلسرخی.

4- یک روز پس از پیروزی انقلاب این شایعه در تهران پیچید که آب لوله کشی مسموم شده است و موجی از نگرانی در میان مردم به وجود آمد. همان شب (شامگاه 23 بهمن 57) مهندس بازرگان به رادیو رفت و به گواه مجری یک لیوان آب نوشید و گفت: خیال مردم آسوده باشد. هیچ مسمومیتی در کار نیست و اگر باشد تا پایان این برنامه مشخص می شود.

بازرگان نه تنها نخست وزیر بود که در خاطره نسل قبل به عنوان مجری پروژه لوله کشی آب تهران در اوایل دهه 30 نیز شناخته می شد و از این نظر سخن او حجت به شمار می رفت و خوش بختانه شایعه تکذیب شد. جسارت و ابتکار بازرگان اما در خاطره ها ماند.

 

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  8:45 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

زندگينامه

مروري كوتاه به زندگي شهيد سيد سعيد احمدي

 
 
 
بسیار رئوف و مهربان بود. در بین جوانان روستا به دین‌داری شهرت داشت. او نه تنها در خانواده، بلکه در میان روستا هم از محبوبیّت خاصّ برخوردار بود....

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلابنويد شاهد كردستان"

پاسدار شهید سیّد سعید احمدی

 

بسیار رئوف و مهربان بود. در بین جوانان روستا به دین‌داری شهرت داشت. او نه تنها در خانواده، بلکه در میان روستا هم از محبوبیّت خاصّ برخوردار بود. با تمام وجود به امام و انقلاب اسلامی عشق می‌ورزید و با وجود سن و سال کم و سکونت در روستا خیلی زود با آرمان‌های معمار کبیر انقلاب اسلامی آشنا شد و در مسیر انقلاب اسلامی قرار گرفت.

سیّد سعید احمدی فرزند «سیّد جلیل» و «سیّد فرخ» زمانی در نهم خرداد ماه سال یک هزار و سیصد و چهل و چهار در روستای آله‌کبود از توابع بخش چنگ الماس و دهستان خسروآباد بیجار گروس پا به عرصه‌ی گیتی نهاد.

در روستایی که مردمانش از طریق کشاورزی و باغ‌داری امرار معاش می‌کردند و غالب ساکنین آن از سادات بزرگوار بودند. میان خانواده‌ی متدّین و تحت سرپرستی پدری دلسوز و مادری مهربان و در فضای پاک ایّام طفولیّت را پشت سر نهاد و با رسیدن به سن هفت سالگی در مدرسه روستا ثبت نام گردید و با موفّقیّت تحصیلات ابتدائی را به پایان رسانید. در همان دوران تحصیل در مقطع ابتدائی با حضور در کلاس‌های قرآن کریم با این کتاب حیات‌بخش و آیات نورانی آن آشنایی پیدا کرد.

به علّت عدم امکان ادامه تحصیل در روستا و مشکلات معشیتی از ادامه‌ی تحصیل بازماند و هم‌چون سایر هم‌سن و سالانش در کنار پدر و سایر اعضای خانواده مشغول به کار شد.

نوجوانی بیش نبود که با اتمام فصل کار در روستا برای کمک به معشیت خانواده به تهران می‌رفت و بعدها در شهر قم مشغول به فعّالیّت شد. در شهر قم با آرمان‌های امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی آشنایی یافت.

با عشق و علاقه‌ی خاصّ از انقلاب اسلامی طرفداری می‌کرد و هر گاه به روستا مراجعت می‌نمود از امام و انقلاب برای مردم روستا سخن می‌گفت.

با پیروزی انقلاب اسلامی همواره دغدغه‌ی پاسداری از انقلاب اسلامی را در دل داشت و به علّت سن و سال کم از پذیرش وی در سپاه خودداری می‌کردند و در نهایت با اصرار زیاد و انگیزه‌ی دفاع از اسلام و انقلاب در سال یک هزار و سیصد و پنجاه و نه لباس رزم به تن کرد و در صف سبزپوشان سپاه قرار گرفت.

سرانجام پس از چندین ماه فعّالیّت در سپاه و حضور در چندین عملیات و درگیری شانزدهم آذر ماه سال یک هزار و سیصد و شصت در حالی که شانزده بهار بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود، در روستای کوپه‌قران از توابع شهرستان تکاب به دست مزدوران استکباری شربت گوارای شهادت را نوشید و پیکر غرق به خونش پس از تشییع در میان حزن و اندوه فراوان در زادگاهش به خاک سپرده شد.

این شهید والامقام در وصیّت‌نامه‌ی کوتاهش از پدر و مادرش می‌خواهد در صورت افتخار شهادت ساده‌ترین تشییع جنازه را برایش برگزار کنند و در ادامه از آنان می‌خواهد تا برای او گریه نکنند و توصیّه می‌کند تا سر قبرش قرآن بخوانند و در پایان چنین می‌نویسد هر کجا خود می‌دانید و قسمت شد مرا دفن کنید و همیشه گوش به فرمان رهبر (امام خمینی(ره)) باشید، دستورات امام را از جان و دل اجرا کنید.

... خواهرم! سعی کن همیشه حجاب اسلامی را رعایت کنی و یک خواهش دیگر دارم و آن این که سعی کن قرآن را یاد بگیری.

برادران! سعی کنید اسلام را فراموش نکنید و هیچ گاه و در هیچ وضعیّتی نماز را ترک ننمائید.

... خودتان بهتر می‌دانید از مال دنیا چیزی ندارم قابل ذکر باشد جز این وصیّتی ندارم.

پاسدار سیّد سعید احمدی

 

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  8:45 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

======================

 

انقلاب اصیل ماجلوه ای از نهضت پر عظمت حضرت رسول ا… (ص ) است . امام خمینی(ره)
 

 

======================

 

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  8:47 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

10 خاطره از روزهای پیروزی انقلاب در سال 57

 

5- در همان شب های اول شماری از فرماندهان و مقامات رده اول بازداشت شده را مقابل دوربین تلویزیون آوردند. سر نعمت الله نصیری رییس ساواک باند پیچی شده بود و چون یکی از انقلابیون که از آنها پرسش و نه بازجویی می کرد دکتر یزدی بود سال هاست که برخی رسانه های خارجی این شایعه را ساخته اند که انگار در حال بازجویی است.

حال آن که طبعا نیروهای انقلابی گرد سران دستگیر شده جمع شده بودند تا زندان بانان سابق خود را از نزدیک ببینند. در همان برنامه نصیری گفت: از شکنجه های ساواک اطلاع نداشته! در این لحظه آیت الله لاهوتی جلو آمد و گفت: مگر خودت به گوش من سیلی نزدی؟! کاش تلویزیون به جای اصرار بر پخش صدباره ماجرای اختلافات سال 60 این گونه برنامه های مربوط به همان روزها را بی کم و کاست پخش کند. قبل از آن که «من و تو» از آنها استفاده کند!

6- در همان نخستین روزهای پیروزی خبرنگار کیهان با صادق قطب زاده که رییس رادیو وتلویزیون شده بود مصاحبه کرد و از او پرسید: آیا شما در این زمینه (رسانه) تخصص دارید که مسوولیت چنین کاری را پذیرفته اید؟ او پاسخ داد: اگر بنا بر واگذاری مسوولیت بر اساس تخصص باشد من باید وزیر «مبارزه با رژیم» می شدم چون تخصص من همین است ولی چنین وزارتخانه ای نداریم!

 

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  9:30 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

دانشجو و نقش آن در پيروزي انقلاب اسلامي

 
 
 
فجر انقلاب اسلامي نتيجه حركت توده هاي مختلف مردم از جمله دانشجويان و نقطه شروع حركتي تمدن ساز و جهاني در همه ابعاد خود به رهبري حضرت امام (ره) مي باشد. جنبش دانشجويي نيز همپاي همه آحاد ملت در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي نقش خود را ايفا نمود. مقاله ذيل نقش دانشجويان را از منظر مقام معظم رهبري در پيروزي انقلاب اسلامي مورد ارزيابي قرار مي دهد. نقش پيشرويي اجتماعي، يكي از كاركردهاي ثانوي اما طبيعي دانشگاه هاست. در جوامع و كشورهاي گوناگون، دانشگاه ها طلايه دار حركت هاي پيشروانه، نوگرايانه، اصلاحي و يا انقلابي جوامع خود هستند. مقام معظم رهبري در ريشه شناسي اين نكته چنين فرموده اند: «در همه جاي دنيا، دانشجويان يكي از قشرهاي پيشرو هستند، علت هم واضح است. روح ناآلوده جوان، هنگامي كه با ذهن و فكر روشن ناشي از تحصيل و با ديد بصير و آگاه همراه مي شود، تركيب خيلي ممتاز و فاخري به وجود مي آورد، آن تركيب، همان دانشجو است!»
فجر انقلاب اسلامي نتيجه حركت توده هاي مختلف مردم از جمله دانشجويان و نقطه شروع حركتي تمدن ساز و جهاني در همه ابعاد خود به رهبري حضرت امام (ره) مي باشد. جنبش دانشجويي نيز همپاي همه آحاد ملت در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي نقش خود را ايفا نمود. مقاله ذيل نقش دانشجويان را از منظر مقام معظم رهبري در پيروزي انقلاب اسلامي مورد ارزيابي قرار مي دهد.
نقش پيشرويي اجتماعي، يكي از كاركردهاي ثانوي اما طبيعي دانشگاه هاست. در جوامع و كشورهاي گوناگون، دانشگاه ها طلايه دار حركت هاي پيشروانه، نوگرايانه، اصلاحي و يا انقلابي جوامع خود هستند.
مقام معظم رهبري در ريشه شناسي اين نكته چنين فرموده اند: «در همه جاي دنيا، دانشجويان يكي از قشرهاي پيشرو هستند، علت هم واضح است. روح ناآلوده جوان، هنگامي كه با ذهن و فكر روشن ناشي از تحصيل و با ديد بصير و آگاه همراه مي شود، تركيب خيلي ممتاز و فاخري به وجود مي آورد، آن تركيب، همان دانشجو است!»
در كشور ما نيز دانشجويان دانشگاه ها چنان نقشي را داشتند. در جريان شكل گيري و اوج يابي نهضت اسلامي ايران، به شكل هاي گوناگون در آن سهيم شدند و نقش پيشروانه خود را ايفا كردند: «در رژيم گذشته هم علي رغم سركوب و فشار و گمرا ه سازي دستگاه هاي مختلف آن رژيم جبار، بالاخره دانشجويان در گرايش به اسلام و اوج اسلام طلبي و اسلام خواهي، كار خودشان را كردند و نقش خودشان را ايفا نمودند.»(۲)

 البته فعاليت هاي اسلامي دانشجويي در دانشگاه ها، در زمان هاي مختلف و نيز دانشكده هاي گوناگون يكسان نبود، با توجه به شرايط و امكانات، اوج و فرودهايي داشت، اما در مجموعه پانزده ساله نهضت اسلامي ايران (از سال ۴۲ تا ۵۷) مستمر و پيوسته بود:
«از اولي كه مبارزه اسلامي در اين مملكت شروع شد، دانشجويان پا به پا حركت كردند ... و البته در طول اين مدت پانزده سالي كه تا پيروزي انقلاب ادامه پيدا كرد، نوسان داشت. دانشگاه ها فرق داشتند، دانشكده هاي يك دانشگاه فرق داشتند، برهه هاي زماني فرق داشتند. اما من كه در طول اين مدت با دانشجويان مربوط و دمخور بودم و اين حركات دانشجويي را تعقيب مي كردم، مي توانم يك جمع بندي ارايه بدهم. آن جمع بندي در يك كلمه اين است كه دانشجويان از ساعت اول اين مبارزه تا لحظه پيروزي، يك جريان مستمر مبارزه دانشگاهي و دانشجويي را به وجود آوردند، كسي در اين هيچ شك و شبهه اي ندارد.»(۳)

 فعاليت هاي اسلامي - سياسي دانشجويي، به گونه هاي مختلف بود. از حركت هاي با قالب سياسي چون تظاهرات، اعتصابات، تدوين و نشر اعلاميه هاي سياسي و... تا حركت هايي كه ظاهر محض ديني داشت، اما گرايش هاي سياسي را در بطن خود پيش مي برد، چون تجمعات ديني و مذهبي كه به اهداف و مقاصد ديني - سياسي شكل مي گرفت:
«در همين دانشگاه تهران و ديگر دانشگاه هاي شهر تهران و نيز دانشگاه هاي سراسر كشور، از روحانيون و اساتيد ديني و اسلامي از قبيل شهيد مطهري، شهيد بهشتي، شهيد باهنر و ديگران - بعضي مصمم، بعضي هم غيرمصمم - دعوت مي شد. بچه ها مبارزه مي كردند، براي اين كه بتوانند يكي از روحانيون اين سبكي را به دانشگاه بياورند و او را در تريبون سخنراني قرار بدهند و از او بشنوند، و اگر يكي از اين قبيل افراد به دانشگاه مي آمد، اجتماع سالن هاي سخنراني از هميشه شلوغتر و پرهيجان تر و پرشورتر مي شد.»(۴)

 با اوج گيري نهضت اسلامي ايران در سال ،۵۶ از نقش پيشروي دانشجويي كاسته شد. حضور توده هاي ميليوني، چنان گسترده و عظيم و پرشور بود كه نقش قشر خاصي چون دانشجويان كمرنگ شد، چندان كه در طلايه حركت هاي مردمي، مرئي و محسوس نبود:
«از اول شروع نهضت تا نزديكي هاي پيروزي انقلاب - يعني اوايل سال ۵۷ - دانشجويان پيشتاز بودند، بعد پيشتازي شان را از دست دادند. چرا؟ آيا كند شدند؟ نه، مردم توفان راه انداختند، دانشجو آن روزي كه پيشتاز بود، اين طوري پيشتاز بود كه اعلاميه را تهيه و تكثير و منتشر و تظاهرات را راه مي انداخت و كلاس را تعطيل مي كرد و به خيابان مي آمد و حضوري هم در يك خيابان پيدا مي كرد و بعد هم نيروي انتظامي مي آمد و او متفرق مي شد، باز مثلا فردا عصر، يا يك هفته ديگر، يا شش ماه ديگر، در يك خيابان ديگر پيدايش مي شد. در اين زمان مردم كم بودند، نبودند و دانشجو پيشتاز بود. وقتي مردم به صورت گروه هاي متراكم به خيابان ها آمدند، آسفالت ها به خون مردم رنگين شد و شعارهاي حاد و تند درجه يك، زندگي مردم و ذهن مردم و عمل مردم را فرا گرفت، مردم جلو افتادند.»(۵)

 اما جريان دانشجويي كشور، گرچه نقش پيشروي و پيشتازي خود را در انقلاب ۵۷ از دست داد، اما برخلاف جريان روشنفكري، از همگامي با مردم باز نماند و به نقش انفعالي و يا تخطئه كننده دست نيازيد.
عنصر صفا، معصوميت، احساس پاك و... در نسل دانشجو، چنان بود كه به خوبي توانست گستره قيام مردمي را دريابد. به آن ايمان بياورد و همپاي مردمان كوچه و بازار، در مبارزات مردمي عليه رژيم شاه بكوشد و تمام توان خويش را در آن مسير به كار گيرد:
«هنر بزرگ دانشجويان در دوران اوج مبارزه اين بود كه خودشان را با مردم هماهنگ و همپا بكنند. وقتي مردم به ميدان آمدند، گروههاي پيشتاز و روشنفكر ناگهان احساس كردند كه در محاصره توفان عظيم حركت مردمي قرار گرفته اند... حركت مردم معجزه آسا و برق آسا بود و همين كه جوانها توانستند پا به پاي مردم راه بيفتند، هنر مهمي بود. دانشگاه مي توانست در اين جا عقب بماند. كساني خيال نكنند كه دانشجويان بالاخره چاره اي نداشتند و جز اين چيزي نمي شد و اجبارا در ماجراها كشانده شدند، نه، ممكن بود دانشجويان عقب بمانند. اما بحمدالله دانشجويان عقب نماندند و جلو آمدند و كارشان را انجام دادند.»(۶)

 گستره قيام مردمي چنان بود كه نقش پيشگامي دانشجويان را به نقش همراهي و همگامي بدل ساخت، و صد البته كه اين كار هم نقش اندكي نداشت.
اگر جريان دانشجويي در كنار نهضت مردمي قرار نمي گرفت، بي ترديد شكاف عظيمي در جبهه ملت رخ مي داد و نهضت مردم مسلمان از مجموعه عظيم موثري كه عنصر جواني و تحصيلكردگي را با هم داشت، محروم مي ماند. اما اينك پس از فروكش كردن لهيب و التهاب هاي مردمي، انتظار آن مي رود كه مجددا جريان دانشجويي بتواند نقش پيشگامي اجتماعي خود را ايفا كند و تاثيرگذاري خود را در گستره جامعه نشان دهد.
اين مسووليت، به ويژه در دوره كنوني كه جمعيت كمي دانشجويان كشور عدد قابل ملاحظه اي را نشان مي دهد، اهميت بيش از پيش خود را بيشتر مي نماياند، زيرا اين مجموعه عظيم بسهولت و سرعت قادر است كه در شهر و روستا، محيط هاي نزديك و دور افتاده، تلقي نويني از زيستن ملي را تعليم دهد و شهرونداني متناسب با كشور انقلابي و خواهان توسعه ملي به وجود آورد: «روحيه پيشروي براي قشر دانشجو بايد محفوظ بماند. دانشجو بايد همواره احساس كند كه نوك پيكان حركت عمومي در مبارزه است.»(۷)

 منابع:

 ۱- سخنراني در ديدار با دانشجويان حزب جمهوري اسلامي 1/2/63

 ۲- سخنراني در جلسه پرسش و پاسخ در مسجد دانشگاه تهران 17/8/66


۳- سخنراني در ديدار با دانشجويان حزب جمهوري اسلامي 1/2/63

 ۴- سخنراني در جلسه پرسش و پاسخ در مسجد دانشگاه تهران 17/8/66

 ۵ و ۶- سخنراني در ديدار با دانشجويان حزب جمهوري اسلامي 1/2/63

 ۷- سخنراني در جلسه پرسش و پاسخ در مسجد دانشگاه تهران 17/8/66
اميد ميرابي
روزنامه جوان

 

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  9:35 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

مطالب و متن مجری دهه فجر, متن های دهه فجر

 

وقتی صدای پای بهمن از کوچه پس کوچه های خاطره ها به گوش تو می رسد. گویی شهیدانند که آمده اند برای بیعت دوباره برای هشدار و تذکر و بیداری . بهمن که از راه می رسدشهیدان پیمان نامه ی خونین شهادت را برای تجدید امضای تک تک ما می آورند تا فراموش نکنیم که باغبان لاله ها امام مهربان بود و سایبان لحظه ها، نگاهش هنوز هم نگران باغمان است. هر بهمن امام است که دوباره بر بال ملائک به دیدارمان می آید و کوچه های باغمان را پر از نسترن و نیلوفر می نماید. گام هایش همه جا یاس می کارد و گل محمدی به خانه ها هدیه می کند.

بهمن همیشه در راه است.


فرارسیدن ایام مبارک فجر طلیعه ی آزادی ملت و محو استبداد و واپس راندن استعمار، بر ملت بزرگ ایران مبارک باد.

 

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  9:41 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

10 خاطره از روزهای پیروزی انقلاب در سال 57

 

7- با پیروزی انقلاب، راهنمایی و رانندگی تا ماه ها هیچ اتومبیلی را جریمه نمی کرد و تنها برچسب هایی توزیع می شد که در آن آمده بود: « پلیس ما وجدان ماست. تخلف نکنیم». اکنون که برای برخی از جرایم رانندگی مانند رانندگی حین مستی 400 هزار تومان جریمه تعیین شده بیشتر می توان به تفاوت های اجتماعی پی برد.

8- شاید خیلی ها باور نکنند که گوینده تلویزیون در عید نوروز سال 1358 یعنی تنها 38 روز پس از پیروزی انقلاب یک خانم بی حجاب بود که البته با لباس پوشیده و بدون آرایش و در عین حال بدون روسری یا مقنعه اعلام برنامه کرد. هم او که روز اول فروردین 1358 بر صفحه تلویزیون ظاهر شد. در اولین نوروز پس از انقلاب دیگر شاهی در کار نبود تا پیام بفرستد.

سه پیام پخش شد: امام خمینی، آیت الله سید کاظم شریعتمداری و مهندس مهدی بازرگان. البته قطب زاده به مرور کوشید گویندگان با حجاب را مقابل دوربین بیاورد و یکی از نخستین مجریان باحجاب دختر نوجوان 16 ساله ای بود که اجرای برنامه کودک را بر عهده گرفت و حالا همه  او را می شناسیم و به یکی از نوستالژی های دهه 60 تبدیل شده است: خانم الهه رضایی.

 

 

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  9:43 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

جنبش دانشجويي در انقلاب اسلامي

 
 
 
 
دانشجويان در فاصله سالهاي ۳۲-۱۳۲۰ واكنشهاي مختلفي نسبت به رويدادهاي كشور نشان دادند از جمله: زماني كه دكتر مصدق مجلس چهاردهم را در اعتراض به سهيلي نخست وزير وقت و تدين وزير كشور به جرم دخالت در انتخابات ترك كرد، «دانشجويان به منزل وي رفته و او را با احترام به مجلس آوردند. با تأسيس دانشگاه تهران، نخستين فرياد اعتراض ها در حوزه دانشجويي برخاست. شايد اين از ويژگي هاي ذاتي علم باشد كه پرسشگري و اعتراض را در دامان خود مي پروراند. آنان را از تقليد كوركورانه مي رهاند و استبداد و استعمار را به چالش مي طلبد. مقاله حاضر روايتي است از تبلور علم در حوزه دانشگاه و جنبش دانشجويي. تاريخ مبارزات دانشجويان از زمان تأسيس اولين دانشگاه يعني دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ آغاز شد. به دنبال تأسيس دانشگاه به جريان اصلي در روند حركتهاي دانشجويي در دانشگاه به تدريج بوجود آمد

دانشجويان در فاصله سالهاي ۳۲-۱۳۲۰ واكنشهاي مختلفي نسبت به رويدادهاي كشور نشان دادند از جمله: زماني كه دكتر مصدق مجلس چهاردهم را در اعتراض به سهيلي نخست وزير وقت و تدين وزير كشور به جرم دخالت در انتخابات ترك كرد، «دانشجويان به منزل وي رفته و او را با احترام به مجلس آوردند.
با تأسيس دانشگاه تهران، نخستين فرياد اعتراض ها در حوزه دانشجويي برخاست. شايد اين از ويژگي هاي ذاتي علم باشد كه پرسشگري و اعتراض را در دامان خود مي پروراند. آنان را از تقليد كوركورانه مي رهاند و استبداد و استعمار را به چالش مي طلبد. مقاله حاضر روايتي است از تبلور علم در حوزه دانشگاه و جنبش دانشجويي.
تاريخ مبارزات دانشجويان از زمان تأسيس اولين دانشگاه يعني دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ آغاز شد.

به دنبال تأسيس دانشگاه به جريان اصلي در روند حركتهاي دانشجويي در دانشگاه به تدريج بوجود آمد كه عبارتند از:
۱) جريان ماركسيستي
۲) جريان ملي
۳) حركت اسلامي.

 جنبش دانشجويي با اين سه جريان، حضور فعال و آگاه خود را در صحنه تحولات سياسي كشور نشان داد. توجه به حركت ها و اعتراض هاي دانشجويان از همان آغاز تا پيروزي انقلاب اسلامي از عمق آگاهي سياسي آنان حكايت دارد.
دانشجويان در فاصله سالهاي ۳۲-۱۳۲۰ واكنشهاي مختلفي نسبت به رويدادهاي كشور نشان دادند از جمله: زماني كه دكتر مصدق مجلس چهاردهم را در اعتراض به سهيلي نخست وزير وقت و تدين وزير كشور به جرم دخالت در انتخابات ترك كرد، «دانشجويان به منزل وي رفته و او را با احترام به مجلس آوردند. اين اقدام از سوي حكومت خوشايند نبود، به همين دليل بر روي دانشجويان آتش گشوده شد و در اين واقعه رضا خواجه نوري شهيد شد.» در جريان ملي شدن صنعت نفت ايران دانشجويان به بسيج معلمان، دانش آموزان و كارگران پرداختند. بعد از كودتاي ۲۸ مرداد، در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲، دانشجويان در اعتراض به سفر نيكسون معاون رئيس جمهور وقت آمريكا دست به تظاهرات زدند ومردم را به مقاومت فراخواندند و در اين اثنا پليس در صحن دانشگاه به روي دانشجويان آتش گشود و سه دانشجو به نام هاي شريعت رضوي، مصطفي بزرگ نيا و احمد قندچي به شهادت رسيدند. اين امر موجب بروز واكنش مردم شد كه اين روز را به نام روز دانشجو نامگذاري كردند.
با مسلط شدن حكومت نظامي بعد از كودتاي ۲۸ مرداد توسط فرمانداري نظامي تهران دانشجويان دست به مبارزه نيمه مخفي زدند.
در سال ۱۳۳۶ به هنگام حمله اسرائيل به كانال سوئز دانشجويان مخالفت خود را با سياستهاي تهاجمي آمريكا و دولتهاي حامي اسرائيل در صحنه مسائل سياسي بين المللي با اعتصاب و تظاهرات نشان دادند.
با تأسيس ساواك در روزهاي پاياني سال ۱۳۳۵ كنترل دانشجويان زيرنظر اين سازمان با شدت بيشتري صورت گرفت. ولي با وجود كنترل شديد دستگاه امنيتي، دانشجويان در مسائل مختلف سياسي به صورتهاي گوناگون مخالفت خود را نشان مي دادند. ضرورت اصلاح و دگرگوني امري نبود كه با فشار مأموران ساواك حذف شود، بلكه شكل خود را تغيير داد و تا سال ۱۳۵۷ به سه طريق به شرح زير ظاهر شد:
الف) در قالب اعتراضهاي صنفي كه گاه منجر به اعتصاب و تظاهرات مي شد.
ب) تكاپوي متناسب با تحولات سياسي
ج) مبارزه مسلحانه.


الف) اعتراضهاي صنفي:
اعتراضهاي صنفي دانشجويان كه گاهي نيز به خشونت كشيده مي شدند عبارتند از: اعتراض به تدريس چند نفر از اساتيد، عدم ارائه برخي از دروس، كيفيت غذا، جمع آوري بعضي كتابها، دستگيري و اخراج بعضي اساتيد و دانشجويان، واگذار نكردن خوابگاه در ترم تابستاني و لغو بعضي شهريه ها... كه ضمن اعتصاب با راهپيمايي، شكستن شيشه ها، نوشتن شعارهايي بر روي ديوار دستشويي، تجمع در محوطه دانشگاه، عدم حضور سر كلاس و خودداري از امتحان نارضايتي خود را نشان مي دادند.


ب) تكاپوي متناسب با تحولات سياسي
با وجود كنترل و خفقان پليس امنيتي در دانشگاهها، نيروهاي فعال دانشجويي در مسائل سياسي جامعه حضور داشتند و به مناسبتهاي مختلف سياسي حضور فعال خود را به نمايش مي گذاشتند، به عنوان نمونه با نخست وزيري شريف امامي در شهريور ۱۳۳۹ دانشجويان دانشگاه تهران، سازمان دانشجويان را تشكيل دادند. اولين كنگره انجمنهاي اسلامي در شهريور ۱۳۴۰ با شركت ۱۲ انجمن افتتاح شد و مبارزات داخلي در اثر ارتباط با حلقه مبارزان خارج از كشور استوارتر شده و تكيه گاهي مطمئن براي ملت مبارز ايران شد.
▪ دانشگاه و قيام ۱۵ خرداد
در وقايع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ يكي از گروههاي فعال و مهم در مبارزه، اقدام دانشجويان بود. دانشجويان دانشگاه تهران به سرعت نسبت به دستگير امام خميني (ره) واكنش نشان دادند. بعضي از دانشجويان با سخنراني و تشويق ساير دانشجويان اقدام به راهپيمايي و تظاهرات در محوطه دانشگاه كردند و ضمن حمل تراكت بزرگي كه خبر از دستگيري آيت الله خميني مي داد با دادن شعارهاي ضد حكومتي در صدد راهپيمايي به طرف بازار تهران و حمايت از بازاريان در مبارزه عليه حكومت شدند. بسياري از دانشجويان در خيابانهاي اطراف دانشگاه اجتماع كردند كه تعداد زيادي از آنها توسط پليس دستگير شدند. در ادامه تظاهرات، دانشجويان با قطع سيم هاي تلفن دانشگاه و با سر دادن شعارهايي پلاكاردهايي از پارچه تهيه و بر سر در دانشگاه نصب كردند. دانشجويان با تكثير و توزيع نوار سخنراني روز عاشوراي امام فعاليت خود را در كوي دانشگاه گسترش دادند كه منجر به دستگيري و زنداني شدن گروهي از دانشجويان شد و آنان با تجمع خود دانشكده هاي مختلف را به تعطيلي كشاندند به طوري كه پليس به سختي توانست تظاهرات را سركوب كند.
دانشجويان دانشسراي عالي تهران و دانشگاه پلي تكنيك نيز ضمن تجمع و دادن شعارهايي عليه شاه مردم را به شركت در تظاهرات ترغيب كردند. پانزده خرداد موضوعي بود كه دانشجويان در سالهاي بعد به مناسبت بزرگداشت اين روز به تظاهرات، تجمعات، اعتصاب و ... اقدام مي كردند.
آنان در سال ۱۳۴۶ به هنگام مرگ مشكوك غلامرضا تختي، در سال ۱۳۴۸، در مخالفت به افزايش قيمت بليت اتوبوس حضور خود را در صحنه به نمايش گذاشتند.
از اواخر دهه ۱۳۴۰ فعاليت دانشجويان بيشتر سياسي بود و فعاليتهاي صنفي نيز رنگ سياسي به خود گرفت. درخواست هاي دانشجويان از امكانات آموزشي و رفاهي به مسائل سياسي تغيير كرد و شعارهاي ساده جاي خود را به شعارهاي آزادي زندانيان سياسي، مرگ بر شاه، اتحاد، مبارزه ...» بر روي ديوار دانشكده هاي ادبيات حقوق... داد.


ج) مبارزه مسلحانه
با رشد كمي و كيفي مبارزات دانشجويي از اواخر دهه چهل و اوايل دهه پنجاه با دو حركت همسو مواجه هستيم: «حركت اول جنبش مسلحانه كه از سال ۵۰ علني شد و در معرض قضاوت افكار قرار گرفت. دانشگاهها محل جذب نيرو براي جنبشهاي مسلحانه بودند و يك تحول بسيار عميق كيفي در حركتهاي دانشجويي بوجود آمد. حركت دوم مربوط به انقلاب فرهنگي بود كه بسياري از انديشمندان اسلامي با تكيه بر امكانات بالقوه دانشجويي راهي نو پيش روي جوانان گشودند. از جمله دكتر شريعتي، آيت الله مطهري، آيت الله طالقاني و ... با تأسيس كانونهاي فكري مانند حسينيه ارشاد تلاشهاي گسترده اي را جهت پي ريزي بيداري اسلامي آغاز كردند. در مقابل حكومت نيز دست به اقداماتي نظير: ايجاد سرگرمي، تفريح، ترتيب دادن كلوپهاي رقص و موسيقي و ... زد.
يكي از وقايع مهمي كه در تاريخ مبارزات دانشجويي تأثير بسزايي گذاشت واقعه ۵ و ۶ اسفند ۱۳۵۱ دانشگاه تبريز بود كه در خواست صنفي دانشجويان با دخالت پليس تبديل به اعتصاب شد و بسياري از دانشجويان زخمي شدند و دهها تن روانه زندان شدند. مهمترين عامل اين حركت مخالفت با رياست دانشكده فني قيد شده است.


● گسترش فضاي باز سياسي و حركتهاي دانشجويي

 با تغيير سياستهاي محمدرضا شاه بعد از به روي كار آمدن كارتر از حزب دموكرات آمريكا، شدت سانسور كاهش يافت و در زندانها به روي هيأتهاي بين المللي گشوده و سركوب محدودتر شد. به دنبال اين تحولات به عمر ۱۲ ساله دولت هويدا خاتمه داده و يك تكنوكرات تحصيلكرده آمريكا (جمشيد آموزگار) مأمور تشكيل كابينه شد. در چنين فضايي فعاليت دانشجويان نيز شكل تازه اي به خود گرفت و دانشجويان در مبارزه با هدف سرنگوني حكومت علاوه بر شعارنويسي، تجمع، اعتراض ، اعتصاب و حمله به مأموران گارد... تظاهرات را به خيابانهاي اطراف دانشگاه كشانده و شكل تازه اي به روند مبارزه دادند.
سال تحصيلي ۵۷-۵۶ براي دانشجويان با بحث در مورد مرگ دكتر شريعتي آغاز شد و به همين دليل دانشگاهها محل برگزاري حادترين افشاگريها از طريق برپايي نمايشگاهها، سخنراني ها، كنفرانس ها و آموزشهاي سياسي بود.
دانشجويان ضمن برگزاري مراسم شعرخواني، سخنراني توسط كانون نويسندگان ايران همسو با رخدادهاي سياسي روز به مبارزه خود ادامه دادند. مانند صدور بيانيه و تحصن به مناسبت سالگرد وقايع مختلف، گسترش مجالس يادبود، ختم براي درگذشت نابهنگام دكتر شريعتي، حاج آقا مصطفي خميني، عكس العمل به انتشار مقاله توهين آميز نسبت به امام(ره) در روزنامه اطلاعات به امضاي رشيدي مطلق، قيام ۱۹ دي قم و ۲۹ بهمن تبريز.
در بين دانشگاههاي ايران، دانشگاه تبريز و جنبش دانشجويي آن از اهميت خاصي برخوردار است. نقش دانشگاه تبريز جداي از نقش تبريز و آذربايجان در تاريخ معاصر ايران نيست. دانشجويان مذهبي دانشگاه تبريز پيش از ساير دانشگاهها موفق شدند هويت اسلامي خود را منسجم كنند و مبارزات سياسي خود را از دانشجويان چپي جدا كنند. اين دانشجويان در سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ در دو حركت مهم حضور يافتند: ابتدا در قيام تاريخي ۲۹ بهمن مردم تبريز كه در اعتراض به سركوب خونين مردم قم در ۱۹ دي ۱۳۵۶ صورت گرفت و ديگر واقعه ۱۸ ارديبهشت دانشگاه تبريز كه به لحاظ اهميت از واقعه ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ مهم تر است. پس از اين واقعه دانشگاه تبريز تا پيروزي انقلاب فعاليت آموزشي نداشت. اهميت ديگر جنبش دانشجويي تبريز در كادرسازي نيروهايي است كه مديريت مسائل بعد از انقلاب را بر عهده گرفتند بويژه دفاع مقدس.



مركز اسناد انقلاب اسلامي

 

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  9:43 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

======================

 

این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بی نظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهداری است . امام خمینی(ره)
 

 

======================

 

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  9:45 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 

......شعر بمناسبت دهه فجر .........  

 

در مزا رآباد شـهر نیستی / اسـتخوان زندگی پوسـیده بود

مرگ وحشت با دهان اسـلحه / اسکلت ها را دهان بوسـیده بود

دیـو در تاریکی آن سـالـها / از تن آلاله ها ، جان می گـرفت

خون سرخ شاهدان نوشیده بود / عنجه هاشان را به دندان می گرفت

آدمی افسـون شـیطان پلید، / گوسـفندان راضی از چوپانشـان

گر کسی بیدار می شد ناکهان / کشته می شـد بی صدا یا بی نشان

در چنین ظلمت شب ایران زمین / ناگهان، نـوری درخشـیدن گرفت

روح روح ا… ، جان در تن دمید / ابر رحمـت نـیز باریدن گـرفت

آمد آن آرام جان از هجرتش / گوئیا آن شب شـده صبح سـپید

مردمانـش گشـته با هم متحد / نـور ایمـان در دل آنها دمـید

مردم بیدار گشـته می شـدند / هـمصـدا با رهـبر بیـدارگر

با غریو مشــتهای لالــه ها / دیـو شـد از کاخهایش در بـدر

نورحـق تابـید در دلهـای ما / دست ها دست خدایی گشته بود

نارها گشــته اســیرنـورها / موسـم جشن رهایی گشته بود

سالگشت دیگری ازره رسـید / تهنیت ایدوسـتان، همسنگران

شادی خود را کمی قسمت کنید / سهم دارند از شـماها دیگران

 

دهه فجر  گرامی باد

 

 

 

پنج شنبه 18 بهمن 1397  9:47 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها