0

هر روز یک حکایت آموزنده(8)

 
mokary
mokary
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 1493
محل سکونت : isfahan

هر روز یک حکایت آموزنده(8)

بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد. پسر را گفت: «باید که این سخن با هیچ کس در میان ننهی.» گفت: «ای پدر، فرمان تو را اطاعت می کنم ، نگویم، ولیکن خواهم مرا بر فایده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟» گفت: «تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر سرزنش همسایه.»

 

مگوی اندُه خویش با دشمنان

که «لاحَول» گویند شادی‌کنان

گلستان سعدی

* آب ، کم جو ؛ تشنگی آور بدست

 تا بجوشد آبت از بالا و پست *

سه شنبه 11 دی 1397  3:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها