هشدار برای کودک آزاری
«اتاق تاریک» ششمین فیلم سید روحالله حجازی است که سال پیش آن را ساخت و بعد از رونمایی در جشنواره فجر حالا اکران عمومی شده است.
به نظر میرسد سید روحالله حجازی در «اتاق تاریک» در عین تداوم مفهومی سینمای خود با برجسته کردن سویه تربیتی سوژه و درواقع پرداختن به یک موقعیت تربیتی تا حدی نسبت به آثار قبلی خود که بازنمایی روابط انسانی در مناسبات خانوادگی بود فاصله میگیرد.
البته این فاصله گرفتن به معنای دور شدن از فضای خانه و خانواده نیست اما
«اتاق تاریک» را میتوان در نسبت به کارهای قبلی او که بیشتر فیلمهای اجتماعی بودند شکلی از فیلم کودک و نوجوان دانست که ا واجد همان نگاه و رویکرد روانشناسانهای است که در آثار قبلی وجود داشته است.
حجازی قصه جسورانهای را برای روایت انتخاب میکند اما روایت جسورانهای برای آن ندارد و انگار گرفتار یک نوع شرم و ملاحظهکاریهایی میشود که غالباً در تولید فیلمهای با سوژههایی ازایندست وجود دارد. شاید همین محافظهکاری و شرم موجب شده از حیث فرم و ساختار روایی نیز شاهد نوعی کمبضاعتی در بهرهگیری از مصالح داستانی برای بازنمایی سوژه باشیم. در واقع سوژه ملتهب قصه فاقد عناصر و ملزومات دراماتیک لازم جهت تبیین قصه است.
فیلم سوژه خود را بهخوبی طرح و بیان میکند و جسورانه به موضوعی مثل تجاوز به کودکان و آثار تربیتی آن میپردازد اما پردازش کممایهای دارد و همین موجب میشود که فیلم کشدار و طولانی به نظر برسد.
شاید وسواس کارگردان در پرداختن به موقعیت روانی قصه و تلاش برای تبین روانشناختی آن موجب شده چندان به سازوکارهای سینمایی و ملزوماتی مثل ریتم توجه نکند. از سوی دیگر علیرغم طرح برخی رازهای مگو مثل دیدن بدن و حوزههای خصوصی کودک توسط دیگران در فیلم که میتواند هشداری برای والدین باشد ، این مهم محقق نمی شود. چون
درنهایت مخاطب متوجه میشود که ظاهراً تجاوز و تعرضی به معنای واقعی در کار نبوده و آنچه قصه بر مبنای آن بنا شده نوعی ظن و شک به وجود یک تعارض است. شاید یک نوع حس سر کار بودن هم به مخاطب دست داده باشد!
بااینحال «اتاق تاریک» را باید از حیث انتخاب سوژه فیلم جسورانهای دانست که مبتنی بر نیازهای جامعه با رویکرد آسیبشناسی اجتماعی و رفتاری ساختهشده و میتوان تماشای آن را بهعنوان یک فیلم تربیتی به خانوادهها توصیه کرد. اما فیلم در تعریف قصه خود و پردازش دراماتیک سوژه لنگ میزند. «اتاق تاریک» نیز مثل چهار فیلم قبلی حجازی به سراغ طبقه متوسط جامعه رفته که ظاهری مدرن دارند اما از درون از تضادها و کاستیهای رفتاری و اخلاقی رنج میبرند.
اگر مثلاً در فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» شاهد یک ازدواج غیرمتعارف به لحاظ سبک ازدواج بودیم در اینجا نیز این غیرمتعارف بودن به شکل دیگری با اختلاف سنی زیاد زوج مواجه هستیم که زن (ساره بیات) چندین سال از شوهرش (ساعد سهیلی) بزرگتر است و این مسئله خودش به رابطه آنها آسیبزده و بالطبع تأثیر این آسیب را میتوان در تربیت فرزند و مواجهه آنها با کودکآزاری یا آزار جنسی ردیابی کرد.
بااینحال خود فیلم تصویر روشنی ازآنچه رخداده نمیدهد تا بتواند تحلیل شفافی هم از دلایل آن به تصویر بکشد. خلاصه قصه ازاینقرار است که میر (علیرضا میر سالاری)، پسازآنکه کسی بدنش را دیده، دچار استرس و بیاختیاری ادرار میشود. مسئله را برای پدرش فرهاد (ساعد سهیلی) میگوید و او بهنوبه خود در حال پیگیری ماجراست تا هنگامیکه همسرش هاله (ساره بیات) پی به جریان میبرد و خود میخواهد دنباله داستان را پیش بگیرد.
«اتاق تاریک» را باید روانشناسانهترین فیلم روحالله حجازی دانست که باوجود برخی ضعفهای و خلأهای فیلمنامهای اما تولید آن در سالهایی که کودکآزاری و تجاوز جنسی کودکان افزایشیافته ارزشمند است .
تا آخر که سرانجام متوجه میشویم کودکآزاری شدیدتری در دوران کودکی برای فرهاد اتفاق افتاده است. هرچند این مسئله خیلی سربسته و به شکل رمزگونه اشاره میشود اما میتواند صورتی از تحلیل روانشناختی موقعیت قصه باشد.
گویی تجربه تلخ پدر در کودکی منجر به سو تفاهم یا بدبینی نسبت به این ماجرا شده و حالا فرهاد نمیخواهد یک روزی این تجربه برای فرزندش تکرار شود.
«اتاق تاریک» را باید روانشناسانهترین فیلم روحالله حجازی دانست که باوجود برخی ضعفهای و خلأهای فیلمنامهای اما تولید آن در سالهایی که کودکآزاری و تجاوز جنسی کودکان افزایشیافته ارزشمند است و میتواند جز فیلمهایی محسوب شود که بهنوعی مهارتهای زندگی به کودکان و والدین را در قالب یک فیلم صورتبندی کرده و دستکم خاصیت هشداردهنده دارد. حتی هشدار در حد همینکه والدین نسبت به این مسئله بیاندیشند و آن را سرسری نگیرند.
و یک نکته دیگر درباره «اتاق تاریک»:
بازیها چندان دلچسب نیست. هم ساره بیات تصنعی و تکراری است و هم ساعد سهیلی نمیتواند در موقعیت یک پدر باورپذیر باشد. هرچند بازی او قابلقبولتر از بیات به نظر میرسد. «اتاق تاریک» ممکن است فیلم ضعیفی باشد اما برخلاف ادعا و تفسیر برخی مصداق سیاه نمایی نیست. تاریکیها کم نیست!